غزالی از سال ۴۸۸ هجری قمری که آغاز انقلاب و تحول روحانی او محسوب میشود، وارد مرحلهای تازه از زندگی شد که کاملاً از دورهی قبلی خود متمایز بود و در نتیجهی این تحول، غزالی نوینی پدید آمد که در بین علمای اسلام کم نظیر بود.
روحانیت غزالی در ماه رجب سال ۴۸۸ هجری قمری بسیار سخت و فرسایشی شد و تمامی عقاید و افکارش دچار اضطراب و تشویش گردید. در دوران خلافت عباسیان و سلجوقیان، او به ظاهر مجبور به اطاعت بود، اما در باطن با اهل ظاهر مخالفت میکرد. دیگر نمیتوانست به خواست آنان با ارباب مذاهب مبارزه کند و در رد عقاید آنها کتاب بنویسد.
نهایتاً، غزالی تصمیم گرفت بغداد را ترک کند و از همه چیز دست بکشد. او برای مهاجرت از بغداد و درونیاً قصد ریاضت و اقامت در شام داشت، که در آن زمان مرکز مهمی برای زهاد و صوفیان بود و نمیخواست به بغداد بازگردد. با این حال، از ترس خلیفه و سلطان وقت و همچنین مردم آشنا و بیگانه، سفر حج را بهانه قرار داد. برادرش، امام احمد غزالی، را به جانشینی خود در تدریس نظامیه منصوب کرد و طبق معروف و به تصریح خودش در کتاب «المنقذ من الضلال» در ماه ذیالقعده و بر اساس «طبقات الشافعیه» در ذیالحجه سال ۴۸۸ هجری قمری با همه چیز وداع گفت و از بغداد خارج شد. ابوالقاسم حکیمی طوسی، در سال ۵۲۹ هجری قمری، که از همدرسان و آشنایان قدیمی غزالی بود، به قصد سفر حج از بغداد کوچ کرد.
غزالی از سال ۴۸۸ تا ۴۹۸ هجری قمری، مدت ده سال را در بلاد شام، جزیره، بیت المقدس و حجاز گذراند.
به شکل و شمایل درویشان ژندهپوش ناشناس، در همه جا حضور یافت و طی این مدت، مستمراً به زهد، عبادت، تفکر، خلوت، تألیف و تصنیف اشتغال داشت. طبق نقلهای معتبر، ابتدا به دمشق رفت و حدود دو سال در آنجا اقامت کرد و در جامع دمشق (که به جامع اموی نیز معروف است و از بناهای ولید بن عبدالملک بن مروان است) معتکف شد. محل ریاضت و خلوت او منارهی غربی مسجد بود. پس از آن به بیت المقدس رفت و مدتی در آنجا به ریاضت، خلوت و زیارت مشاهد مقدسه اشتغال داشت، و بیشترین خلوتگاه او قبة الصخره بود. از بیت المقدس به زیارت مزار حضرت ابراهیم (علیهالسلام) رفت. و بر اساس برخی نامههای فارسیاش، در سال ۴۸۹ هجری قمری بر مزار حضرت ابراهیم عهد بست که دیگر به دربار هیچ سلطانی نرود، مال پادشاهی نپذیرد و از مناظره و تعصب پرهیز کند.
بعد از سفر شام و بیت المقدس به قصد حج عزيمت حجاز کرد. در سال ٤٩٨ پس از ادای مناسک حج و زیارت مکه و مدینه و مشاهد مشرفه، عزم مراجعت به وطن خویش نمود و در همین سال به طوس برگشت.
غزالی در دمشق
ورود غزالی به دمشق مطابق مشهورترین روایات در سال ۴۸۹ هجری قمری بود. در این سال، او با جامهای ژنده و به شیوهی درویشان آواره و قلندران بیاباننورد، ناشناس وارد دمشق شد و منارهی غربی جامع اموی را خلوتگاه ذکر و فکر خود ساخت. او ریاضتهای سختی میکشید و به رفت و روب مسجد، زبالهکشی طهارتگاه و خدمت به خلق مشغول بود.
کسی که دیروز مسندنشین بزرگترین پادشاهان روی زمین بود، امروز جاروب در دست گرفته و مزبلهی مسجد و خانقاه را پاک میکرد و با زبان حال میگفت:
شربت به دست غیر و به جام حبیب زهر انصاف ده که من بستانم کدام را
مدت اقامتش در دمشق چنانکه خود در «المنقذ من الضلال» میگوید دو سال بوده است.
غزالی در بیتالمقدس و بزرگترین دستاوردش از سفر دهساله
چنانکه خود غزالی در کتاب «المنقذ من الضلال» اشاره کرده و مورخان بزرگ نیز تصریح نمودهاند، بخش عمدهای از سفرهایش در بیتالمقدس سپری شده و او در آنجا به ریاضت و خلوت مشغول بوده است. بزرگترین دستاورد او از این سفر دهساله، کتاب «احیاء علومالدین» است که در میان کتب اخلاقی بینظیر است. هر کسی که پس از غزالی در علم اخلاق چیزی نوشته، از این کتاب بهره برده یا اقتباس و تقلید کرده است.
غزالی همچنین در این سفر دهساله کتاب «اربعین» و بخشی از رسائل دیگر را تألیف کرد. معروف است که او کتاب «احیاء علومالدین» را در بیتالمقدس نوشت و منزلی که برای این کار انتخاب کرده بود، در ناحیه شرقی قبةالصخره تشخیص دادهاند.
مطابق تصریح مورخان و شواهد و ادلهای که در دست است، شکی نیست که «احیاء علومالدین» میان سالهای ۴۸۸ تا ۴۹۸ هجری قمری تألیف شده و این اثر بزرگ از یادگارها و دستاوردهای سفر دهسالهی اوست؛ زیرا پیش از این تاریخ هیچ کجا نامی از این کتاب به میان نیامده و بعد از این مسافرت، بلکه در اثنای آن، میبینیم که نام کتاب شهرت یافته و بهگفتهی برخی روایات، خود غزالی آن را در دمشق یا بغداد پس از بازگشت از سفر تدریس کرده و احادیث آن را بیان نموده است.
از دیباچهی کتاب نیز بهصراحت میتوان دریافت که این تألیف از آثار دورهی تحول غزالی است. او پس از آنکه در صدد جبران عمر تلفشده برآمد و از علوم رسمی به مقام عمل و تزکیه نفس رسید و از تاریکیها به روشنایی حقیقی دست یافت، آنچه گفتنی بود در این کتاب گفت و اسرار نهفتنی را به ضمیر صاحبدلان سپرد.
پایان سفر ده ساله و مراجعت غزالی از حجاز به طوس سال ٤٩٨
دوره سفر و ریاضت غزالی در خارج از ایران ده سال به طول انجامید (۴۸۸-۴۹۸ هجری قمری). در سال ۴۹۸، او از بیتالمقدس به حجاز رفت و پس از انجام مراسم و ادای مناسک حج و زیارت مشاهد متبرکه، به وطن خود، طوس، بازگشت. در آغاز سفر، نیت داشت که دیگر به وطن خود برنگردد، اما مسئولیت خانواده و فرزندان او را به دیار خویش کشاند.