از زمان آغاز هستی، خورشید با درخشش و گرمای خود حیات را به زمین بخشیده است. ماه، مانند چراغی درخشان در شب، راه را روشن میکند و به ما کمک مینماید تا ماهها و سالها را تشخیص دهیم. کوهها که از هزاران سال پیش استوار ایستادهاند، نقش خود را به خوبی ایفا میکنند. درختان با قامتی بلند و میوههای فراوان، سایهای خنک ارائه داده و در عین حال به پرستش خداوند میپردازند، در خدمت انسانها، خلیفه خدا بر زمین، هستند. هوا و اکسیژن، پیامآوران حیات هستند، نفسهای زندگی را به ما میرسانند.
بادها ابرهای بارانزا را از یک سو به سوی دیگر میبرند، و این ابرها زمینهای خشکیده را دوباره حیات میبخشند. رودخانهها به جریان افتاده، تشنگی انسانها را رفع کرده و زمینهای کشاورزی را سیراب میکنند، گنجهای پنهان زمین را آشکار میسازند. جانوران و چهارپایان نیز در حرکتاند، گویی در حالت دائمی رکوع و خضوع به سر میبرند، بارهای انسانها را حمل کرده و از منافع آنها، از جمله پوست برای لباس و گوشت برای غذا، بهره میبرند. دیگر موجودات نیز که به شکم یا سینه میخزند، در تأمین نیازهای انسانها نقش دارند. این موجودات، بدون عقل و قلب، همواره در حالت عبادت و فرمانبرداری از خداوند متعال هستند، بدون اینکه سرپیچی کنند یا خسته شوند، بدون نیاز به استراحت یا تعطیلات، گویی همیشه در حال سجدهاند.
قرآن کریم میفرماید: «آیا ندیدهای که خداوند را هر که در آسمانها و زمین است، و خورشید و ماه و ستارگان و کوهها و درختان و جانوران و بسیاری از مردم سجده میکنند؟ و بسیاری هستند که بر آنان عذاب واجب شده است؛ و هر کس را خداوند خوار کند، هیچ کسی نیست که او را گرامی دارد؛ زیرا خداوند هر چه بخواهد انجام میدهد».
«وَلِله يَسْجُدُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مِنْ دَابَّةٍ وَالْمَلَائِكَةُ وَهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ. يَخَافُونَ رَبَّهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ»؛ «و برای الله سجده میکنند آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است؛ از هر جنبندهای و فرشتگان و ایشان سرکشی نمیکنند. میترسند از پروردگار خود که از بالای سرشان بر آنان چیرگی دارد و میکنند آنچه را فرمان مییابند.» «وَلِله يَسْجُدُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَظِلَالُهُمْ بِالْغُدُو وَالْآصَالِ»؛ «و برای الله سجده میکند هر که در آسمانها و زمین است خواسته و ناخواسته و نیز سایههایشان در بامدادان و شامگاهان.»
«الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ * وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ يَسْجُدَانِ»؛ «خورشید و ماه به حساب معین حرکت میکنند و ستاره و درخت سجده میکنند.»
«اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَكُمْ وَسَخَّرَ لَكُمُ الْفُلْكَ لِتَجْرِيَ فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَسَخَّرَ لَكُمُ الْأَنْهَارَ، وَسَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَائِبَيْنِ وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَآتَاكُمْ مِنْ كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ»؛ «الله است که آفرید آسمانها و زمین را و فروفرستاد از آسمان آبی را و بیرون آورد به سبب آن از میوهها روزی برای شما و مسخر ساخت برای شما کشتیها را تا روان گردند در دریا به فرمان او و مسخر ساخت برای شما رودها را و مسخر ساخت برای شما خورشید و ماه را که همواره روانند و مسخر ساخت برای شما شب و روز را و داده است به شما از هر چیزی که از او خواستید و اگر بخواهید نعمتهای الله را بشمارید، نمیتوانید آنها را به شمارش درآورید. همانا انسان قطعاً ستمکار و ناسپاس است.»
بنابراین، موجودات گوناگون با وجود تنوع عبادتشان، در حالت نماز هستند؛ نمازی که با طبیعت و وظیفهشان سازگار است و مشغول ستایش و تسبیح هستند که به جز افرادی که الله تعالی به آنان بصیرت داده است و پرده را از ایشان برداشته است، آن را نمیفهمند. «أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللهَ يُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالطَّيْرُ صَافَّاتٍ كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهُ وَتَسْبِيحَهُ وَاللهُ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ»؛ «آیا ندیدی که همانا الله را تسبیح میکنند هر که در آسمانها و زمین است و پرندگان بال گشوده نیز؟ هر یک به درستی میداند نیایش و تسبیح خود را و الله داناست به آنچه میکنند.»
جایگاه و خواستههای انسان در دنیا و علت برتریاش از سایر موجودات هستی در عبادت
انسان به خاطر شرافت، ویژگیها، عقل و قلبی که دارد از همهی موجوداتی که به آنها اشاره شد سزاوارتر است که همواره در عبادتی بیپایان بوده و همیشه در حال قیام، رکوع، سجده، ستایش و تسبیح باشد و زبانش پیوسته مشغول ذکر الهی باشد. زیرا ویژگیها و صفاتی که الله تعالی به انسان ارزانی داشته است و نظر و توجه الهیای که به انسان تعلق گرفته است و نعمتها و الطافی که بارانگونه بر او سرازیر شده است، میطلبد که انسان هیچگاه این عبادت را ترک نکند و به اندازهی چشم برهمزدنی از نماز غافل نشود و چون فرشتگانی باشد که الله تعالی آنها را چنین ستوده است: «وَلَهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَنْ عِنْدَهُ لَا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَلَا يَسْتَحْسِرُونَ. يُسَبِّحُونَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ لَا يَفْتُرُونَ»؛ «و از آنِ اوست هر که در آسمانها و زمین است و آنان که نزد اویند تکبر نمیورزند از عبادت او و خسته نمیشوند. تسبیح میکنند شب و روز در حالی که سستی نمیکنند».
اما با وجود این فرشتگان، همین انسان خاکی انتخاب گردید تا جانشین الله تعالی در روی زمین باشد و برای این سمت و منصب پرورده شد. شهوات، خواهشها و نیازها در او نهادینه شد و احساسات، عواطف، و صفاتی مثل دوستی، مهرورزی، دلسوزی، احساس درد و لذت در او بهودیعت گذاشته شد. به او استعداد شناخت و بهکارگیری نهفتهها، گنجینهها، نعمتها، منابع و انرژیهایی که الله تعالی در زمین نهاده است، داده شد. آموزش نامها در آغاز آفرینش تنها به انسان و بدون فرشتگان، رمز این استعداد فطری و نشانهای از نشانههای خلافتش بر روی زمین بود و کلید ارتباط با این کره خاکی که فرماندهی و مسئولیت آن به او سپرده شده بود.
«وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ. وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ. قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ. قَالَ يَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ»؛ «و آنگاه که پروردگار تو به فرشتگان گفت: همانا من قراردهندهام در زمین جانشینی را؛ گفتند: آیا قرار میدهی در آن کسی را که فساد میکند و خونها میریزد؟ حال آنکه ما تسبیح میکنیم با ستایشت و پاک میداریم خود را برای تو؛ گفت: همانا من میدانم چیزی را که شما نمیدانید. و به آدم نامهای همه اشیا را آموخت، سپس آنها (صاحبان نامها) را بر فرشتگان عرضه داشت و گفت: اگر راست میگویید، نامهای اینان را به من خبر دهید. گفتند: پاک و منزهی تو، ما هیچ دانشی نداریم جز آنچه تو به ما آموختهای، همانا تو دانای حکیم هستی. گفت: ای آدم، آنان را به نامهایشان خبر ده. و چون آدم آنان را به نامهایشان خبر داد، گفت: آیا نگفتم به شما که من نهان آسمانها و زمین را میدانم و میدانم آنچه را آشکار میکنید و آنچه را پنهان میدارید؟.»
«هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا»؛ «او کسی است که آفرید برای شما آنچه را در زمین است همگی.»
«قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ»؛ «بگو چه کسی حرام کرده است زیور الله را که پدید آورده است برای بندگانش و پاکیزههای دلپذیر از روزی را؟»
بنابراین، انتخاب انسان برای این منصب مهم و آفرینش او متناسب با این هدف و واگذاری مسؤولیت خلافت در زمین و نظارت بر منابع و انرژیهای آن به او، با عبادت پیوسته و همیشگی انسان و اینکه دائماً در حال قیام، رکوع، سجده، تسبیح و ذکر الهی باشد، منافات ندارد. انسان باید با توجه به نقش خود در زمین، به عبادت و خدمت به خداوند بپردازد، اما این عبادت باید به گونهای باشد که با وظایف و مسئولیتهای او در زمین سازگار باشد.
اگر انسان بکوشد یا خود را ملزم کند که همیشه در حال عبادت باشد و از انجام وظایف خود در زمین غافل بماند، دلیل و برهان شکست و ناکامیاش را در انجام مسئولیت خلافت بر روی زمین اقامه کرده و سخن فرشتگان را در شایستگی و سزاوار بودنشان برای این منصب مهم تأیید کرده است؛ زیرا آنان همواره در عبادت، تسبیح، ستایش و نیایش هستند و خود را برای این منصب مهم سزاوارتر میدانستند. به این ترتیب، انسان باید تعادلی میان عبادت و انجام وظایف خود در زمین ایجاد کند تا بتواند به بهترین نحو ممکن نقش خود را ایفا کند و به عنوان جانشین خداوند در زمین عمل نماید.