نویسنده: اسماعیل سارانی
زیانهای اجتماعی
افراد معتاد از پیکرۀ جامعه جدا نیستند؛ به همین جهت، اگر آنان بیمار باشند، بخشی از جامعه بیمار است و اگر آنان بیبندوبار باشند، بخشی از جامعه بیبندوبار میشود. پس آنان به جامعه متصل هستند و تمام کارهایشان بر جامعه تأثیر میگذارد. به همین دلیل است که گفتهاند: «فرد معتاد فقط خود را به هلاکت و نابودی نمیبرد، بلکه جامعهای را به فلاکت و بدبختی میکشاند» یا «بنی آدم اعضای یکدیگرند؛ اگر عضوی از آن به درد و مرضی مبتلا گردد، اعضای دیگر نیز آرام و قرار نخواهند داشت.»
برخی از زیانهای اجتماعی اعتیاد عبارتاند از:
-
از بین رفتن امنیت و آسایش خانوادهها: در خانواده و جامعهای که معتاد وجود داشته باشد، امنیت، آرامش، بهداشت، عزت، غیرت و جوانمردی دچار خلل میشود و این بر تمام جامعه اثر میگذارد. معتادان نه تنها مولد و سازنده نیستند، بلکه مصرفکنندگانی هستند که غیر از ضرر اجتماعی، هنری ندارند. فرد معتاد نسبت به اعضای خانوادۀ خود احساس مسئولیت نمیکند. موقعیت اجتماعی او متزلزل است، به دیگران اعتماد ندارد و برآورده شدن نیازهای خود را مقدم بر دیگران میداند. مصرف مواد مخدر بر وضعیت معیشت، امنیت، آرامش، آموزش و پرورش و اخلاق خانواده اثر بد و خطرناکی میگذارد. ارتکاب به جرم و جنایت برای افراد معتاد سهل و آسان شده و به هر کار زشتی دست میزنند، بلکه همهچیز را در راهِ به دست آوردن مطلوب خویش فدا میکنند. بدین ترتیب خوف و بیم و پریشانی در جامعه راه مییابد و افراد جامعه زندگی خود را در پریشانی و پراکندگی سپری میکنند.
-
گسترش بیرحمی و نابود شدن عواطف انسانی: افراد معتاد از نظر عواطف انسانی به صفر میرسند و فاقد رحم و عطوفت انسانی میباشند. آنها اصلاً در فکر تأمین هزینههای زندگی همسر و فرزندانشان نیستند. بالاترین اندیشۀ آنها این است که پول موادشان را به دست آورند؛ دیگر برایشان مهم نیست که آیا همسر و فرزندانشان چیزی برای خوردن دارند یا نه.
-
حاکم شدن فقر و فلاکت بر خانوادهها: مصرف مواد مخدر بر وضعیت معیشت و رفاه خانوادهها اثر منفی میگذارد و باعث میشود که خانوادهها به فقر و فلاکت دچار شوند.
-
بیتوجهی به تربیت فرزندان: از دیگر عوارض ناخوشایند اعتیاد بر جامعه، ازدیاد بچههای خیابانی، بیتربیت و شرور است. وقتی پدر خانواده معتاد باشد و با دوستانش روزگار را به سر برد و مادر نیز به فکر پیدا کردن لقمه نانی برای خود و بچههایش شب و روز بیرون از خانه مشغول کار باشد، معلوم است که چه نوع بچههایی وارد جامعه میشوند. اکثر بچههایی که در سنین پایین به دزدی و کلاهبرداری روی میآورند، از این قبیل خانوادهها هستند.
-
افزایش جرم و جنایت در جامعه: افراد معتاد از عاملان اصلی افزایش جرم و جنایت، قتل و آدمکشی در جامعه هستند. فرد معتاد برای تأمین هزینۀ مواد خود بهراحتی دزدی میکند، آدم میکشد و حتی ممکن است فرزند خود را خفه کند تا کلیه و اعضای بدنش را بفروشد.
-
افزایش فحشا و زنان فاحشه: فرد معتاد به دلیل ضعف جسمی و پژمردگی که به آن مبتلا میشود، نمیتواند همسرش را ارضا کند و از نظر عاطفی، محبت و حتی جنسی، همسرش رنج میبرد. به همین دلیل بسیاری از زنانی که ایمان قوی ندارند، بهراحتی خود را به مردان بیگانه میسپارند تا این کمبود را جبران کنند و این باعث افزایش فحشا و گناه در جامعه میشود و بسیاری از جوانان را به خود مشغول میسازد.
-
بالا رفتن آمار طلاق و فروپاشی بنیان خانوادهها: در خانوادههایی که والدین مواد مخدر مصرف میکنند، وقوع طلاق و ازهمپاشیدگی خانواده به کثرت اتفاق میافتد؛ زیرا خانوادهای که سرپرستش چندین سال در زندان به سر میبرد، در آتش حرمان و پراکندگی میسوزد و بسا اوقات زن درخواست طلاق میکند؛ زیرا ادامۀ زندگی با او امکانپذیر نیست.
-
افزایش سوانح رانندگی: مصرف مواد مخدر بدون تردید، منجر به افزایش سوانح رانندگی میشود؛ زیرا وقتی راننده مواد مخدر مصرف میکند، چنین تفکری دارد که نیروی فکریاش بیشتر شده، هراسش کمتر و احساسش نسبت به امنیت بیشتر است. درحالیکه واقعیت کاملاً برعکس است و در اثر مصرف این مواد، حوادث و اتفاقات ناگوار و خطرناکی به وقوع میپیوندد. بسیاری از رانندگانِ ماشینهای سنگین با این دید که مصرف مواد باعث از بین رفتن خوابشان میشود، به اعتیاد کشیده میشوند؛ غافل از اینکه وقتی برای چند ساعت این مواد از آنان قطع شود، فوراً به درههای مرگبار سقوط میکنند.
-
مختل شدن کارهای صنعتی و اداری: افراد معتاد اعتماد به نفس خود را از دست میدهند و نسبت به کار واگذار شده به آنها بیتفاوت هستند. به همین جهت در اکثر مواقع وظایف محوله را بهدرستی انجام نمیدهند و این سبب میشود که بینظمی و ناهنجاری در سیستم اداری یا کارخانه به وجود آید و کارها بهطور ناقص یا گاهی اشتباه و غلط انجام شود.