با گسترش اعتیاد به مواد مخدر و همچنین قاچاق آن، اثرات منفی و عوارض بسیاری بر جامعه و بر خود فرد بر جای میگذارد.
زیانهای دینی و اعتقادی
این یک اصل مسلم و ثابت شده است که عقل سالم در بدن سالم میباشد. اگر بدنی بر اثر مصرف مواد توهمزا و مخدر آلوده گردد، چگونه میتواند بهدرستی تصمیم بگیرد و دیگر توانی برای اندیشیدن درست برای او باقی بماند؟ وقتیکه عقل سالمی وجود نداشته باشد، مسلماً وقت و پول نیز در راههایی مصرف میشود که هیچ سودی برای آدمی در بر نخواهد داشت.
برای فرد معتاد هیچکدام از اینها مهم نیست. به همین جهت بهراحتی اعتقادات دینی و مذهبی خویش را زیر پا میگذارد به قیمت اینکه بتواند یک روز دیگر به مواد مورد نظرش دست یابد، ما میبینیم که فرد معتاد بهراحتی دروغ میگوید، دزدی میکند، فرزند دلبندش را میفروشد و حتی در بسیاری از موارد همسرش را وادار به فحشا و زنا میکند تا پول موادش تأمین گردد. این یعنی زیر پا گذاشتن اعتقادات دینی و مذهبی.
درحالیکه اسلام برای انسانها ارزش قائل شده است و آنان را به درستکاری، صداقت، عدالت و… تشویق میکند و خواهان زندگی مسالمتآمیز و راحتی برای تمام انسانها میباشد، فرد معتاد تمامی اینها را بر باد میدهد. فرد مبتلا به اعتیاد، هیچچیزی برایش مهم نیست و فقط در فکر به دست آوردن مواد مورد نیازش میباشد. به این دلیل نسبت به دین و آیینش بیتفاوت میماند. در وقت استفاده از این مواد مخرب و خانمانسوز، چون عقلش زایل میشود، نمازهایش را فراموش میکند، بههیچوجه تحمل روزه گرفتن را ندارد و اصلاً به فکر حج و زکات و جهاد نیست. پس در اثر گسترش و نشر مواد مخدر، جامعهای بیتوجه به دین و مذهب به وجود میآید.
زیانهای روحی و روانی
مواد مخدر زیانهای بزرگ و جبرانناپذیری بر روح و روان معتاد میگذارد، بهطوریکه او را به فردی سردرگم، افسرده، غمگین، گوشهگیر و ضعیف تبدیل میکند. فرد معتاد فاقد تعادل روانی است و لاابالیگری، عدم توجه به اصول و مقررات جامعه، تسلیم شدن در برابر پیشامدها، ضعف اراده و بیتوجهی به مسؤولیتهای فردی و اجتماعی از خصوصیات رفتاری اوست. افراد معتاد از لحاظ عاطفی نابالغ، عصیانگر، بیقرار و دارای احساسات خصومتزا هستند.
همچنین، مواد مخدر اضطراب ایجاد میکند و در تصمیمگیریها و قضاوتهای مربوط به مکان و زمان خطاهایی به وجود میآورند. این مواد در فکر و حافظه ضعف و کثرت فراموشی را پدید میآورند.