خداوند متعال برای تعالی انسان و نیل به کمال و رستگاری از قیودات بندگی و اسارت (دینی) به نام (اسلام) به مقتضای حکمت، رحمت و مهر بیکرانش که لطف و محبتش بر عاشقان و محبان درگاهش سبقت گرفته و آیه يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ ﴾ (مانده (٥٤) بر آن رقم خورده و بر عالم بشریت عرضه نموده است تا بدین وسیله عالم را از جهل و نادانی و ذلت و خواری و ارعاب و تفرقه و دشمنی نجات بخشد، و به حیات عزت بخش و کرامت و عظمت و دوستی و صفا و محبت ادامه دهند و از دوگانگی و کشت و کشتار و خونخواری و ترس وحشت و ترور که منفور دین اسلام است پرهیز نمایند.
دین بر دو پایه و اساس استوار است:
یکی اصول و دیگری فروع اولی یعنی اصول دین عبارت است از اعتقاد و باور درونی که جز خدا و صاحبش از آن آگاهی ندارد و این اعتقاد و باور درونی موسوم است به ایمان) همچنانکه رسول اکرم فرموده ایمان دارای شش رکن و پایه است الایمان آن تؤمِنَ باللهِ و ملائكته وكُتُبِهِ و رَسُولِهِ و اليومِ الآخِرِ و القدر خیره و شره یعنی ایمان آن است که به خدای یکتا و خالق تمام هستی و به فرشتگان و کتابهای منزل بر پیامبران و به همهی پیامبران و روز قیامت و به قدر خیر و شر ایمان و باور داشته باشی دومی یعنی فروع دین آن است که به وسیله جوارح و اعضاء بدن انجام گردد و از چشم دیگران پنهان نمیماند که به ارکان) (اسلام معروفند و پنج مورد میباشد.
ارکان اسلام
همان طور که رسول اکرم فرموده: عن عبدالله بنعمر قال: قال رسول الله (ص) بين الاسلام على خمس شَهادَةِ أَنْ لا اله الا اللهُ و اَنَّ محمداً رسول الله اقام الصلاةِ و ايتاء الزكاة و الحج و صوم (رمضان)
مطابق نصّ فوق، ارکان اسلام، بر این پنج پایه کلمه شهادت، نماز، زکات، روزه و (حج) اطلاق میگردد زیرا هر یک از آنها جانبی از جوانب اسلام را تشکیل میدهد چون رکن هر چیزی عین آن است و از آن خارج نیست مثلاً (شهادت) ركن عقائد است اقامه نماز پنجگانه رکن عبادت زنده و تماس مستقیم با خدا است، (زکات) رکن تنظیم اعمال و تزکیه نفس و پاکسازی درون و ایجاد رحم و عاطفه در قلب انسان، (حج) ركن حيات سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و تحصیل معارف و آشنایی با آداب و رسومات اقوام مختلف جهان است. بناءً على هذا دین اسلام از دو بخش و دو رکن ترکیب گردیده بخش اول اصول دین بخش دوم فروع دین گویند اولی مربوط به اعتقاد درونی عبارت از (ایمان) دومی مرتبط به عمل ظاهری و کردار و رفتار انسان بوسیله بدن و جوارح که به (اسلام) تفسیر گردیده و عبارت از اسلام است بنابراین دین اسلام دارای دو رکن درونی) و (عملی لاینفک از هم میباشد و بدون آن (دین) عاری از حقیقت و خالی از روح و به انسانی میماند بدون سروپا) قرآن میفرماید: ﴿إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ) (آل عمران: ۱۹) نزد خدا دین عبارت از اسلام است اضافه دین بسوی اسلام یک اضافه بیانیه گویند نه لامیه یعنی دین عین اسلام ،است و اسلام روح دین میباشد چون در ترکیب، آیه اسلام خبر است برای دین در اصل الدينالاسلام مبتدا و خبر بوده کلمه اسلام از دین خبر میدهد و دین را به انسان معرفی میکند و در آيه (وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا (مانده: ۳) كلمه (دينا) تمیز برای اسلام است و تمیز عین ممیز است. طابَ زید نفساً، زید از نظر نفس پاک است که نفس عین زید است و واقعیت زید را تشکیل میدهد در نتیجه دین اسلام که محض سعادت و رفاه بشر از جانب خداوند بوسیله حضرت جبرئیل بر حضرت محمد المصطفی (ص) نازل گردیده دارای دو رکن و جناح عظیم است که بدون آن دینی وجود نخواهد داشت یکی اصول و ارکان دین که آنهم شش پایه دارد به نام (ایمان و دیگری فروع دین که آنهم بر پنج ستون استوار است به نام (اسلام) و بدون عمل به آن فقط اسمی بیجان و روح از آن باقی میماند بمحض ورود انسان به دائرهی اسلام تکالیف عمل به ارکان اسلام و دریافت حق خود از آن متوجه وی میشود و به انجام اعمال و اوامر و دستورات و مقررات آن ملزم میگردد و در مقابل آن با خشوع و خضوع باید سر تعظیم فرود بیاورد آيهی (لَا إِكْرَاهَ فِي الدّين (بقره: ٢٥٦) متوجه قبل از مسلمان بودن میشود نه بعد از آن!
معنى اسلام
دو کلمهی ایمان و اسلام با تمام زیر مجموعههایشان ارکان، فروع و اسهام کلاً از کلمه (دین) سرچشمه میگیرند و از آن تغذیه میکنند.
معنی خاص و عام کلمهی (اسلام)
اسلام، بر دو معنای خاص و عام اطلاق میگردد.
عام: عبارت از دینی است که توسط خاتم الأنبیاء حضرت محمد مصطفی (ص) لالهها را از جانب خالق هستی خداوند (عزوجل) بهر سعادت و نیل بشریت به کمال و نجات از جهل و گمراهی بر عالم جن و أنس نازل گردیده است. با توجه به این معنی مسلمان کسی است که با رضا و باور درونی دین را قبول و به کتاب و سنت پیامبر ،ایماناً و اعتقاداً و عملاً تسلیم آن شده باشد. اسلام به معنی خاص: آن است که شخص مسلمان از ارکان و سهام آن برخوردار باشد.
پیغمبر اسلام از کسانی که وارد اسلام میشدند میخواست که مستقیماً به اعمال و تکالیف اسلام مبادرت ورزند و سهم و مقام خاص خود را از آن دریافت کنند.
سهام اسلام
سهم لغتاً، به معنا حظ و بهره است و اصطلاحاً آن است که بر مسلم واجب است که به انجام و اقامهی اقسام هشتگانه اسلام عمل نماید و اگر سهمی را از دست داد از جملهی محرومین بشمار خواهد آمد. البزاز از صدیقه روایت کرده که پیغمبر اسلام (صلىاللهعليهوسلم) فرموده: الاسلام ثمانية السهم الاسلام سهم، و الصلاة سهم و الصيام سهم، و الزكاة سهم وحج البيتِ سهم وقد خاب من لاسهم له) پیغمبر اسلام را به هشت قسمت تقسیم نموده و هر مسلمانی حق دارد از آن بهره بگیرد. 1-خود اسلام 2-نماز 3-روزه 4-زكات 5-حج 6-امر به معروف 7-نهی از منکر 8-جهاد در راه خدا جهت تعالی کلمه توحید و رفع ظلم و ستم از مظلومین و احقاق حقوق مردم محروم.
عربهای بادیه نشین میگویند ایمان آوردهایم بگو ایمان نیاوردهاید بلکه بگوئید تسلیم ظاهری رسالت تو شدهایم چرا که ایمان هنوز به دلهایتان راه نیافته است. آیهی فوق گواه بر این است که چون خداوند پیامبرش را به جوار رحمت خویش خواند، اعراب هنوز (مسلمان) بودند بیآنکه (ایمان) بر دلهایشان آمده باشد دیدند که حاکمی چون ابوبکر صدیق به پا خواست مدینه و مکه وطائف را فرا خواند از مردم خواست تا به آیین او در آیند و گواهی دهند که خدای جز الله (ج) وجود ندارد و حضرت محمد (ص) بنده و فرستاده او است و آنچه برایشان واجب کرده انجام دهند آیه سوره برائت را بر آنها خواند که ﴿إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلَا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا (توبه: ۲۸) مشرکان نجساند و از سال بعد نباید به مسجدالحرام نزدیک شوند.» مسلمانان غير مؤمن عرب چون ایمان در قلبشان رسوخ نکرده بود وقتی دیدند که پیغمبر مردی بود چون دیگران مرگ بر او درآمد کسی که پس از او به کار خلافت برخاسته و او را میشناختند و میدانند که او هم نیز دستخوش مرگ خواهد بود اینک از نهان دلهاشان و از نهفتهها پرده برداشته شد آشکار کردند که آنان به حکومت پیامبر اسلام ایمان آوردهاند بیآنکه دلهاشان به او ایمان آورده باشند از دین اسلام خارج شدند بر زکات که محور اقتصاد است به معامله و سودا نشستند.
نمایندگانشان به خلیفه حضرت ابو بکر صدیق گفتند: «نماز میگذاریم ولی زکات نمیپردازیم مال را از دین دوست تر میداشتند و خود را بزرگتر از آن میدانستند تا مالیات و زکات به شخصی بدهند که نه وحی مییابد و نه خبری از آسمان گروهی دیگر از عرب در افکار و ارتداد چشم به راه مرگ پیغمبر و نمانده قبل از آن مرتد شده بودند نه بخاطر زکات به تنگ آمده و یا ثروت را بر دین برگزیده باشند بلکه قریش را شایستهی پیامبری نمیدانستند از این رو در میان آنان پدیدهای نو بر آمد (تنبوا) پیامبرنمایی در (ربیعه) به ویژه در بنیحنیفه پیامبر نمایی سر برآورد مُسَیلَمةَ كذاب در یمامه ادعای پیامبری کرد هذیان میگفت گمان میکرد که وحی است میگفت نیمی از زمین برای قریش و نیمی از آن ما….
وارد دنیای زیبای اسلام شویم
اسلام یک حقیقت محض و سیستم تمام عیار است که برای رشد و تعالی انسانها در تمامی ابعاد زندگی برنامه دارد و مدنیت جوامع انسانی را براساس اخلاق، قانون و نظمی ظوابطمند اداره میکند به زندگی معنا میبخشد و کیفیتش را بالا و بالا میبرد. اصول ثابت و متغیر فرهنگ اسلام به تناسب مقتضیات زمان و شرایط اجتماعی جوامع انسانی را با معیارهای نوین هر دوره و زمان مدیریت میکند دین داری آگاهانه و زندگی مدرن هر دوره و زمان در اصل دین داری و زندگی ظوابطمند و قانونی و عقل گرای روز خواهد بود.
انسان، امروز انسان دیروز نیست و انسان، فردا انسان امروز نخواهد شد لذا فرهنگ بالنده و پویای اسلام نیازهای امروز انسانها در هر عصر و زمان دیگر را به بهترین وجه برآورده میکند. اگر فرهنگ متعالی اسلام عزیز این توان را نمیداشت نمیباید که رسالتی جهانی و جاویدان داشته باشد اسلام تا بالاترین حد به انسانها آزادی و بیان آزادی فردی و اجتماعی داده است. آزادی اسلام حدود مشخصی دارد که در آن رعایت حق و حقوق دیگران میشود آزادی انسان به آن اندازه است که به آزادی و انسانیت همنوعانش لطمه نخورد. شناخت صحیح اسلام مقدمه انس و دلدادگی به اسلام میشود چه بهتر که انسان شناخت تفضیلی از اسلام داشته باشد، ولی اگر حتی شناخت اجمالی از اسلام داشته باشد ایمان آگاهانه و صادقانه در دلش زاد و قوت میگیرد و در گفتار و کردارش بهترین جلوههای انسانی و اخلاقی متجلی میشود پرشورترین احساسات و عواطف ملکوتی، پرهیجانترین انگیزههای علم آموزی عشق به فعالیت و حرکتهای متعالی از دل پاک و زیبایی که پر از نور علم و ایمان باشد، سرچشمه میگیرد عمل به علم، دین، زندگی انسان، پاکی، زیبایی و نورانیت و صفای امیخته به رضایتمندی میدهد و انسان را از پوچی و بیهودگی و مظاهر فساد و افات اجتماعی و پیروی هوا و هوس میرهاند و از تیررس شیطانهای درونی و بیرونی در امان نگاه میدارد. درک و فهم معارف گهربار، دین دوستی و ترس الله محبوب (ج) را در دل انسان حاکم میگرداند خاصیت دوستی الله جمیل جل و اعلا انسان را به عمل دستورات دین و سیر در راه حضرت رسول گرامی (ص) وا میدارد این الزامات از روی اراده و آگاهی که محصول شناخت درست اسلام است پذیرفته میشوند انسان با شناخت صحیح اسلام اصیل میتواند با شوق و افتخار تمام لحظات زندگی خود را برمبنای دین محوری بگذارند و به ایمان و اراده ایمانی خود قوت بخشد و همواره منزلت علمی و انسانی خود را ارتقاء دهد. هر انسانی که با نور علم و عمل دین مبین اسلام عزیز هدایت نشود در گمراهی و تاریکی جهل به سر میبرد هرچند که بالاترین مدرک تحصیلی دانشگاهی را داشته باشد!
اسلام
الاسلام» يعلو ولا يعلى عليه اسلام) برتر است و هیچ چیز بر اسلام برتری ندارد.
سخن گفتن از گوهر همیشه تابناک و گران مایهی عطیهی الله سبحان یعنی اسلام کاری حساس و مهم است قرآنکریم سیره مطهر احادیث صحیح نبوی و صحیحترین برداشتها از میراث فرهنگی اسلام، فرهنگی برتر، غنی، پویا، بالنده و مترقی است این فرهنگ دریایی بیکران از صحیحترین و مطمئنترین دانش و آگاهی و بهترین راهکار و رهنمودها اندیشه و منطق و سرمایه معنوی و مادی است بطوریکه حضرت رسول (ص) :فرمودند: «الاسلام يعلو ولا يعلى عليه»
اسلام منشأ همهی واقعیت و تجلیگاه زیباییها و آلاییها خوبیها، عقلانیت و منبع نور و نیرو ارشاد و هدایت والگوی تمام عیار خدا دوستی و خدایابی و رسیدن به خداوند منان است، اسلام برنامه روش علمی، دستورالعمل، وسیله کامل و جامع برای زندگی فردی و اجتماعی انسانها برای رسیدن به عزت و سعادت دنیا و نجات و رستگاری در آخرت است اسلام، حقیقتی متعالی و مصدر عزت و افتخار و برنامه علمی و عملی است که عامل بیداری فکری و سرعت بخشی تعالیهاست. اسلام عزیز آیندهی تمام نمای هستی و موهبتی بزرگ برای انسانها و دریچه اطمینانی برای ارتباط با بندگان با خالقشان است. اسلام فرهنگ و رسالتی جهانی و جاویدان دارد، و پیشوای اسلام، ممتازترین فرد خلقت رحمهاللعالمین مشعلدار ارشاد و هدایت برای همهی انسانها و برای همه دورانهای زمان و همه نسل هاست طبیعت اسلام رحمت الله تعالی است اسلام دین میانه و منادی انسانیت و مایهی عزت و سعادت و عدالت و رشد و بالندگی است.
اسلام منشأ عالیترین و پایدارترین خصائل انسانی و ارزشی است با تکیه بر این آیین مقدس که در ذات خود پر از مایههای خیر و کمال عدالت و آزادی، و عقلانیت بعنوان محوریترین عناصر عزت و سعادت فردی و اجتماعی از بالاترین پتانسیل برای رشد جوامع انسانی برخوردار است این آیین برتر نظام کاملی برای زندگی پاک، زیبا، سعادتمندانه و مقتدرانه اسلامی است که تمام اجزای آن با هم مرتبطاند اگر کلیت فرهنگ اسلام در زندگی انسان و نیز در کشورهای اسلامی حاکمیت یابد و اجرا شود بیشترین آرامش و مطمئنترین شود و زندگی دوست داشتنی و دلچسب میگردد این نعمت عظما آخرین پیام الله جل و اعلاست که در ایین بلند مرتبه احمدی (ص) تجلی یافته و با زحمات خستگی ناپذیر و تلاشهای عشق آمیز ارشادی و توجیهی آن حضرت (ص) وارد زندگی مردم شده و موجب بوجود آمدن با شکوهترین تمدن اسلامی شد در دوران طلایی خیرالقرون و تا زمانی که کلیت فرهنگ اصیل اسلام در کشورها حاکمیت داشت و از آن پیروی علمی و عملی شد، مسلمانان زندگی عالی، عزتمندانه، سعادتمندانه و مقتدرانه داشتند، امیداست که همه امت اسلام با بازگشت علمی و عملی به اصل اسلام، دوباره عزت و اقتدار اولیه خود را بدست آورند.
انشاء الله تعالى وحده العزيز امین یا رب العالمین
مولانا جلال الدین بخلی می گوید:
گرنبودی کوشش آن ذوالکریم
میپرستیدی چو اجدادت صنم
ضرورت وجود اسلام در زندگی انسان
،اسلام اصل و اصالت و هویت ماست اسلام دستورالعمل زندگی دنیای ما است اسلام تکیه گاه و ضامن امنیت و آرامش ماست شناخت و حفظ اسلام برای ما از هر مسئله و جریان مهمتر و مقدم تر می.باشد فرهنگ ،اسلام فرهنگی هماهنگ با مقتضیات زمان ،است همین ،امر رمز جاودانگی و پایداری در انطباق با مقتضیات زمان است علم آموزی تزکیه ،نفس تربیت اسلامی ما را پاک و زیبا و سعادتمند گرداند و از تمام آفات اجتماعی و رذائل اخلاقی مصون میدارد لذا نیاز به اسلام یک نیاز روحی و از ضروریات معنوی وجود انسان است ما با شناخت صحیح ،اسلام با داشتن ساختار ،اسلامی با داشتن ایمان صادقانه عمل به دستورات ،دین رعایت تقوا و درست کاری انسان کامل و امت برتر می.شویم نیاز به اسلام از فطرت حقیقت یاب و کمال طلب انسان سرچشمه میگیرد. حس اسلام دوستی از عناصر طبیعی روح انسان است این نیاز حیاتی که همچون چتری برنیازهای متعدد انسان سایه افکنده است جز از شریعت اسلام برآورده نمیشود. اسلام تنها آیین مقدسی است که زندگی انسان را با اخلاق ارزشهای عالیه انسانی و معنویت غنا و شرافت بخشد، اسلام منبع لايزال فضائل و آداب معنوی، ارزشهای عالیه انسانی و اخلاقی و پاسخ به نیازهای انسان در داشتن زندگی عزتمندانه و مقتدرانه است.
اسلام امتحان خود را داده است و تاریخ گواه است اسلام راه درست و متعالی زندگی را به انسانها ارائه داده است اگر کسی نتوانسته و یا نخواسته با استفاده از راهکارها و رهنمودهای آن به سعادت، آرامش و امنیت برسد گناه از بیهمتی و عدم شناخت این نعمت عظمای الله سبحان است انسانی که علم و عمل دینی نداشته باشد انسانی بیریشه، بی اصالت و ناچیز است اگر ما علماً و عملاً از اسلام بهرهمند نشویم یعنی اینکه اسلام عزیز را از صحنه زندگی خود کنار نهاده و به زندگی حیوانی که خواست شیطان ملعون رانده شده و دیگر دشمنان اسلام روی آوردهایم، اگر زندگی ما از عطر دلاویز فرهنگ اسلام معطر نباشد، آن زندگی پوچ و بیمعنی و بیارزش خواهد بود. مسلمانان بدون شناخت اسلام و عمل به مقتضیاتش هیچند این شناخت و عمل اسلام است که زندگی را برای انسان شیرین و دوست داشتنی میگرداند لذا باید از اسلام نور و نیرو بگیریم و با ایجاد زندگی توحیدی و عمل به دستورات دین اسلام را در زندگی خود ساری و جاری بگردانیم در عصر کنونی که دنیا به صورت یک دهکده جهانی تبدیل شده، ضرورت وجود اسلام در زندگی بیش از هر زمانی محرز و مسلم شده است اسلام به سادگی و از مطمئنترین راه انسان را به و در نهایت به قرب الهی میرساند اسلام انسان را به آزادی روحی و معنوی و مراتب بالای انسانیت می رساند. در این نوع آزادی انسان میتواند نیازهای خود را برآورد و طوری از آزادی خود بهره برد که حق و حقوق همنوعانش کاملاً رعایت شود و به انسانیت و آزادی شان لطمه نخورد. بدین لحاظ است که با وجود تهاجم فرهنگی و خصومت دشمنان نه تنها از ارزش و اهمیت اسلام کاسته نشده بلکه مردم جهان روز به روز بیشتر به حقانیت و کارآیی اسلام پی میبرند و به اسلام روی می آورند. این جریان خود نیاز انسان به اسلام و ضرورت وجود اسلام در زندگی انسان را نشان میدهد.
بازگشت علمی و عملی به اسلام
بازگشت علمی و عملی به اسلام اصیل، بازگشت به زندگی توحیدی که خمیرمایه فرهنگ اصیل اسلام و سرمایهی معنوی است، بازگشت به فطرت پاک خدادادی، بازگشت علمی و عملی به تزکیه نفس و تربیت ادبآموز و کمال بخش اسلامی، بازگشت علمی و عملی به اخلاق و فرهنگ رفتاری اسلام، بازگشت علمی و عملی به سیره مطهر و سنت صحیح نبوی خلفای راشدین هدایتگر و علمای ربانی، بازگشت به اصالتهای اسلامی انسانی آداب و فضائل معنوی، ارزشهای عالیه انسانی و اخلاقی که عالی ترین مشعل ارشاد و هدایت را سرشار از پاکی و زیبایی و معنویات میگردانند.
توجه به اصل انسانی و بازگشت به اصول انسانی و اسلام اصیل، به معنای بازگشت به گذشته نیست، بلکه به معنای احیای خویش، احیای فکر دینی، توجه به خود و زدودن اثرات منفی از خود و بیگانگی از یاد الله سبحان و تعلقات کاذب دنیوی و رسوبات تهاجم فرهنگی دشمنان و رسومات جاهلی و سعی در یافتن روش و ابزارهای جدید و مدرن برای تداوم زندگی پاک و زیبای اسلامی است با درک و فهم درست معارف گهربار دین و زندگی انسان باوری حاصل میکند که عقل و اندیشهاش قانع میشود و دلش مطمئن و آرام میگردد و ارادهی ایمانیاش برای عمل وظایف بندگی تحریک و فعال میکند زندگی عزتمندانه، سعادتمندانه و مقتدرانه اسلامی ما در گرو شناخت صحیح اسلام و داشتن علم و عمل دینی است. شناخت واقعی و صحیح اسلام برای پاسداری و حفظ سلامت ذاتی آن بسیار لازم است لذا همواره باید به دنبال درک و فهم صحیحتر و معارف دینی باشیم، تا به کنه و روح و حقیقت اسلام راه یابیم، و به حفظ محتوای اصلی و سلامت ذاتی فرهنگ اسلام بجد بکوشیم چرا که تا اصل اسلام بر اصالت خود باقی باشد و علماً وعملاً شود، حرکت آفرین تعالی دهند و سعادت آور خواهد بود.
پیروی
شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی علیهالرحمه بزرگواری که حق و حقیقت را در شریعت ناب محمدی (ص) یافته و راه آن حضرت (ص) را به راه صفا تعبیر کرده و پیروی علمی و عملی شریعت را طبق دستور و روش و راهنمایی آن حضرت (ص) مایه عزت و سعادت و کمال محال است سعدی که راه صفا میداند، میگوید،
توان رفت جز در پی مصطفی
همه علمای، ربانی رهبران نهضتهای اسلامی و همه مصلحان و مبلغان با تعابیر مختلف راه نجات و راه سعادت و کمال امت محمد (ص) را بازگشت به ارزشها و باورهای راستین آن اسلامی میدانند که در زمان حضرت رسول (ص) و یاران جان فدایش رواج داشته است لذا باید شریعت ناب محمد (ص) را به صحنه زندگی خود وارد کنیم و معارف گوهربار دین را منبع همه جریانات و مسائل زندگی خود بگردانیم چرا که ارزش، ابهت، عزت و اقتدار ما مسلمانان در پیروی علمی و عملی شریعت اسلام و گذراندن زندگی براساس عقل سلیم و افکار و دانش نوین زمان خود معیارهای جدید زندگی و به طور کلی با محوریت شریعت محمد (ص) است، چرا که عزت و سعادت واقعی و شرافت عالی و با ارزشترین افتخار دستیابی به رضا و خشنودی الله سبحان است.
ثمره شناخت اسلام
انسان در مجموعه جهان هستی موجودی ضعیف است با اسلامشناسی و عمل به مقتضیاتش موجبات تکوین شخصیت، استقلال فکری و ثبات فکریاش فراهم شده، بزرگ ارزشمند و قوی میشود. انسان متعهد به اسلام، دانش، دانایی، عقلانیت و خردورزی خود را از شریعت ناب محمد(ص) دانشهای مفید و آگاهیهای ارزشی و مترقی فرهنگ روز اخذ میکند تا بتواند همیشه بیدار، هوشیار، دارای وجدانی حساس و معرفت انسانی بالایی شود. شناخت صحیح اسلام اصیل و عمل به دستوراتش طبق روش و دستور حضرت رسول (ص) همچون باران بهاری است که در دل مردم احساس مسئولیت، شوق تعالی طلبی، عمل به اوامر شرعی و روشن بینی ایجاد میکند. حالت تنفر و روحیه ترک پیروی هوا و هوس ملوث شدن به فساد و رذائل اخلاقی دیگر عوامل نادرست و منکرات را به وجود میآورد شناخت اصل و طبیعت واقعی اسلام، بالاترین نعمت بیشترین سرمایه است که انسان را در وادی رشد و تعالی سوق میدهد انسانیت انسان لیاقت و کارآمدی انسان را در ارتقاء میدهد و به اوج میرساند شناخت و عمل اسلامی هویت ما و ضامن سلامت در دنیا و نجات و رستگاری ما در آخرت میشود ما از این نعمت گرانقدر خدادادی در صورتی میتوانیم درست بهره ببریم که نهایت سعی را به عمل آوریم که آن را بطور صحیح بشناسیم و هدف و مقصودش را دریابیم اگر شناخت اسلام در شاکلهی وجود انسان ریشه بدواند، حلاوت ایمان را میچشد بهتر و بیشتر به ارزش و عظمت اسلام پی میبرد و فاداری با صلابت و مدافعی جانفدا برای اسلام میشود چنین شناختی دانایی و بصیرت زیادی نصیب انسان میگرداند اندیشه و بینش و دیدگاه علمی و عقلی انسان را وسعت میدهد و وجود انسان را پر از شوق عمل به دستورات دین و پیروی علمی و عملی اخلاق و فرهنگ رفتاری اسلام میگرداند در نتیجه انسان بطور آگاهانه و دقت و حضور فکر و قلب به پرستش الله محبوب جل و اعلا پردازد. روح چنین پرستشی تحول آفرین، تعالیدهنده، شادیآور، لذت معنوی و آرامش دهنده میشود. دین داری آگاهانه و زندگی پاک و زیبای مقتدرانه توحیدی نصیب انسان میگرداند شناخت و عمل اسلامی مایهی عزت و سربلندی انسان میشود انسانی که دلبسته الله (ج) شود، به خدا (ج) توکل کند، غنای نسبی از مردم خواهد داشت پناه آوردن به الله سبحان موجب میشود که نه تنها انسان به خاطر تعلقات مادی و مقام به خواسته نفس اماره فریبکار توجه نداشته باشد، بلکه قویاً عزت نفس و سربلندی خود را حفظ کند و خود را به خواری و ذلت نکشاند از درک و فهم و عمل صحیح و معارف گهربار دین، ایمان، صادقانهباور و یقین کامل به روز قیامت حاصل میشود طبیعت واقعی انسان در راه پویایی بالندگی، تعالی طلبی و در راه پیشرفت زندگی پاک و زیبا و متوازن اسلامی وادار میشود.
توانمند
شناخت اسلام سطح فکر و دانش انسان را بالا میبرد بطوریکه انسان آن چنان میشود که نه تنها گول مبلغان یهودی و مسیحی و مکاتب بشری را نخورده بلکه قویاً بتواند به جای تکیه به عقل چوبین ظلمت افزا و عقل استدلال گرای تبعد گریز متکی به علوم تجربی به وحی الله تعالی و رسالت نبی مکرم (ص) پناه میبرد و فرمایشات جان پرور الله (ج) را با عقل ایمانی و دل پاکش صمیمانه میپذیرد و با برخورداری از دین داری آگاهانه و زندگی پاک و زیبا توحیدی در کمال لذت معنوی و آرامش خیال به سرد میبرد و آقای دیگران شود زایندگی قدرت، ایمان زایندگی، اراده ایمانی، رضایتمندی از زندگی، تطابق گفتار و رفتار مقبولیت و محبوبیت، مردمی بلند، طبعی شهامت و مردانگی، عزت طلبی و ذلتگریزی، زایندگی قدرت معنوی عزتنفس، بزرگی و بلند مرتبگی بدون تکبر، شرکستیزی، ظلمستیزی، حق طلبی و باطلگریزی ،خرافه زدای، زایندگی قدرت تحلیل و تشخیص، تمیز دادن اصل از بدل، درست از نادرست، راه راست از راه انحرافی در پرتو شناخت اسلام و عمل به دستوراتش تجلی مییابد شناخت اسلام روح نواز است، انسان را در آسمان زیباییها و آلاییها ارزشهای عالیه انسانی و اخلاقی به پرواز در میآورد با تثبیت و نهادینه شدن فرهنگ علم و عمل دینی در نهاد انسان، توکل و اعتماد و حسن ظن کامل به الله محبوب (ج) پدید میآید و روحیاتی در انسان پدید میآید که عطر دلاویزشان فضای زندگی را پر میکند روحیاتی نظیر حاکمیت یافتن دوستی و ترس از خدا (ج) در دل فداکاری و ایثارگری و….. اکتساب میشوند دوستی و ترس از الله (ج) ابزار معنوی هستند که آینه قلب را جلا میدهند لذا دوستی واقعی الله متعال با شناخت اسلام و عمل به دستورات شریعت باید در زندگی فردی و اجتماعی انسان تجلی یابد، نه دوست داشتن احساسی بدون علم و عمل به دین اقتضای دوستی ایجاب کند که میتواند تماماً فعالیت و زندگی خود را با محوریت شریعت ناب محمد (ص) که حق مطلق است بگذرانیم نه به باطل!