فلسفه تأکید اسلام بر صلهرحم «ارتباط با خویشاوندان»
علت تأکید اسلام بر حفظ پیوند خویشاوندی این است که برای اصلاح، تقویت، پیشرفت، تکامل و عظمت بخشیدن به یک اجتماع بزرگ، چه از نظر اقتصادی یا نظامی و چه از نظر جنبههای معنوی و اخلاقی، باید از واحدهای کوچک آن شروع کرد. با پیشرفت و تقویت تمام واحدهای کوچک، اجتماع عظیم خود به خود اصلاح خواهد شد. در همین راستا، اسلام دستور به اصلاح واحدهایی داده که معمولاً افراد از کمک و یاری به آنها روگردان نیستند. در صلهرحم، خداوند تقویت بنیه افرادی را توصیه میکند که خونشان در رگ و پوست هم در گردش بوده و اعضای یک خانوادهاند. واضح است که هنگامی که اجتماعات کوچک خویشاوندی نیرومند شوند، اجتماع عظیم آنها یعنی جامعه نیز عظمت مییابد.
از دید برخی کارشناسان، دیدار خویشاوندان، اقوام و دوستان علاوه بر احیای روابط عاطفی و انسانی، تأثیری جدی بر مکانیزم عصبی انسان دارد و میتواند باعث افزایش طول عمر، سلامتی و کاهش استرس شود.
آثار صلهرحم «ارتباط با خویشاوندان»
با تأملی در آثار صلهرحم در آیات و روایات درمییابیم که بخشی از آثار و برکات این مسئله در حوزه فرد و بخشی از آنها در حوزه اجتماع مطرح میشود. همچنان که پارهای از این آثار در دنیا و پارهای در آخرت نصیب انسان میگردد. فضایل اخلاقی درجات متفاوتی دارد و با حداقل ارتباط که همان رفت و آمد خانوادگی یا سلام کردن است، آغاز میشود و با مهرورزی بیشتر از طریق رفع مشکلات و نیازمندیهای خویشان به وسیله همکاری و مشارکت در زمینههای مختلف و کمکهای عاطفی، مالی و جانی تکامل مییابد. بدیهی است به میزان تقویت و گسترش این ارتباطات در عمق و سطح، آثار و برکات وسیعتری نصیب فرد و جامعه میشود. برخی از این آثار عبارتند از:
۱. دوستی و محبت خدا؛
۲. حمایت خداوند؛
۳. عاقبت بخیری؛
۴. جلوگیری از پیشامدهای بد؛
۵. دفع بلاها؛
۶. آسانی حساب قیامت؛
۷. عبور آسان از پل صراط؛
۸. جلوگیری از گناهان؛
۹. کفاره گناهان؛
۱۰. حفظ نعمتها؛
۱۱. پاک کردن اعمال؛
۱۲. برطرف شدن فقر و زیاد شدن روزی؛
۱۳. برآورده شدن حاجات؛
۱۴. زدودن کینهها؛
۱۵. پاداش سریع در دنیا؛
۱۶. خوشاخلاقی؛
۱۷. بخشنده شدن؛
۱۸. نشاط روح و جان؛
۱۹. مهمترین عامل افزایش عمر؛
۲۰. آبادانی محیط زندگی؛
۲۱. مرگ آسان.
صلهرحم و محبوبیت نزد خویشاوندان
وقتی یکی از افراد فامیل در بحران و مشکلات زندگیاش غوطهور میشود، اگر یکی از خویشاوندانش که اهل نیکوکاری است، با او صلهرحم کند و نگرانیهای او را نگرانی خود بداند، در این صورت خانوادهای که در رنج و سختی به سر میبرد، او را فرشتهای آسمانی میپندارد که برای حل مشکل و رهاییاش فرود آمده است، حتی اگر فقط همدردی و همدلی از او ببیند. بیشک، صلهرحم به معنای حفظ حرمت و موقعیت و توجه به طرف مقابل است و هر قلبی که از دیگران توجه و دلجویی ببیند، به آنها علاقهمند میشود.
این محبوبیت نشانههای بسیاری دارد، از جمله اینکه: وقتی مشکلات و گرفتاریها به انسان هجوم میآورند، خویشان ارجمند خود را بازوان مقاومی میبیند که حاضر نیستند کوچکترین گزندی به او وارد شود. هرگاه دشمنان فرد، سد دفاعی بستگان او را در مقابل خود ببینند، خود را خوار و ذلیل میپندارند و ناامید میشوند.
روشن است که قطع این رابطه، سردی و کدورت و جدایی دلها را در پی دارد. پس، چه خوب است که محبت و دوستی را به سردی و کدورت نسپاریم و با صلهرحم محبت را برای همدیگر به ارمغان بیاوریم.
صلهرحم و افزایش آگاهی و تجربه به واسطه تبادل افکار
بیگمان، هیچ انسانی بینیاز از آگاهی و تجربه بیشتر نیست، بلکه همواره باید بکوشد تا به دانش و تجربههای خود بیفزاید تا حرکت در مسیر پیشرفتهای مادی و معنوی برای او آسانتر باشد. از جمله کارهایی که نقش بسزایی در افزایش دانستههای آدمی دارد، صلهرحم است.
زیرا دیدار بستگان، فرصت خوبی برای گفتوگو و تبادل افکار است و هر دو طرف میتوانند از اندوختههای همدیگر بهره مناسبی ببرند. بدیهی است که هر یک از آنان با توجه به شرایط سنی، شغلی، فرهنگی و تحصیلی خویش، اطلاعات مخصوصی دارند که شاید دیگری چیزی درباره آن نمیداند و بدینگونه، صلهرحم تأثیر شگرفی بر ارتقای علمی، فکری و تجربی افراد خواهد گذاشت.
افزون بر همه اینها، مطلع شدن از مشکلات یکدیگر به منظور رفع آنها، فایدهی دیگر صلهرحم است. بنابراین، همه این برکات صلهرحم، در صورتی نصیب انسانها میشود که همه فرصتهای آزاد خود را به سرگرمیهای رسانهای و مشغول کردن فکر و ذهن خود با آنها نگذارند و زمانی را هم برای دیدار با آشنایان و خویشان در نظر بگیرند.
نکوهش قطعرحم (ارتباط با خویشاوندان)
بریدن از خویشان، که از آن به قطعرحم تعبیر شده است، تنها به معنای قطع رفتوآمد نیست؛ همانگونه که صلهرحم فقط در دیدار یکدیگر خلاصه نمیشود. از جمله مصداقهای قطعرحم این است که بستگان خود را به گفتار یا کردار بیازاری و با آنها رفتار ناشایست کنی، یا او نیازمند به چیزی مثل لباس، مسکن و خوراک باشد که تو قدرت رفع نیاز او را داشته باشی، ولی هیچ اقدامی نکنی. یا حقی از او سلب شده باشد و برای تو احقاق آن حق فراهم باشد، ولی بیتوجه باشی. یا به سبب کینه و حسد، از او دوری کنی و هنگام بیماری او به عیادتش نروی و هنگامی که از سفر بازمیگردد، به دیدنش نروی. در مقابل، یاری کردن به مال، کمک کردن با زبان و دست و پا، و پرهیز از رنجش و آزار خویشان و مواردی اینگونه، از مصداقهای صلهرحم هستند. البته خودداری از آزار و اذیت خویشاوندان، بهترین نوع صلهرحم معرفی شده است. صلهرحم تنها به رفتوآمد و دیدار نیست، همانگونه که قطعرحم به ترک آمدوشد نیست.
لذا قطعرحم و ترک رسیدگی به خویشان و بستگان در اسلام سخت مورد نکوهش قرار گرفته است و هر مسلمانی به شدت باید از آن پرهیز کند. خداوند تعالی کسانی را که با خویشاوندان خود قطع رابطه میکنند، در سه جای قرآن مورد لعن و نفرین قرار داده است. از جمله میفرماید: «وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ الله بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ»؛ ترجمه: «و آنچه که خداوند به پیوند آن فرمان داده (مانند پیوند با خویشان و مؤمنان) میگسلند و در زمین فساد میکنند؛ آنها کسانی هستند که خداوند آنان را لعنت کرده و آنانند که زیانکارند.»
در آیهاى دیگر مىفرماید: «فَهَلْ عَسَیْتُمْ إِنْ تَوَلَّیْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِى الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَكُمْ أُولئِكَ الَّذینَ لَعَنَهُمُ الله»؛ ترجمه: «اگر از فرمان خدا رویگردان شوید، آیا جز این انتظار میرود که در زمین فساد کنید و قطعرحم نمایید؟ آنها کسانی هستند که خداوند آنان را لعنت کرده است.»
نتیجهگیری
صلهرحم به معنای ارتباط و دیدار با خویشاوندان و کمک به آنها در حد توان و نیاز آنها، از موضوعات مهم فقهی و اخلاقی اسلام است. اسلام انسان را موجودی فردمحور و جدا از جامعه نمیداند، بلکه او را به طور فطری موجودی اجتماعی میداند که در اثر کنش با جامعه، نیازهای خود را برطرف میکند تا به رشد و کمال دست یابد. لذا برای فرد مسلمان جایز نیست که با خویشاوندان و دوستان خویش قطع رابطه کند؛ زیرا خداوند کسانی را که صلهرحم میکنند، در ردیف واردشدگان به درجات بالای بهشت میداند و قطعکنندگان آن را از زیانکاران به حساب میآورد.
به امید روزی که در جامعه، ارتباط و دیدار با خویشاوندان پررنگتر شود.