نویسنده: شکران احمدی
-
در صحیح بخاری و غیره مذکور است: شخصی از حضرت عبدالله بن عباس رضیاللهعنه مسئلهای پرسید که: زنی، چهل روز بعد از مرگ شوهرش وضع حمل میکند، عدتش تمام شده یا خیر؟ ابن عباس رضیاللهعنه در پاسخ گفت: از وضع حمل و از چهار ماه و ده روز، هرکدام مؤخر باشد، همان عدتش قرار میگیرد. ابوسلمه و ابوهریره رضیاللهعنهما در همان مجلس حضور داشتند، ابوسلمه رضیاللهعنه اظهار داشت: در قرآن مذکور است: «وَأُوْلَاتُ الأَحْمَال أَجْلُهُن أَنْ يَضَعْنَ حَمْلَهُن»؛ (عدت زنان حامله وضع حمل آنهاست.) هدف ابوسلمه این بود که در مسألۀ فوق عدت تمام شده است. حضرت ابوهریره رضیاللهعنه اظهار داشت: من نیز با برادرزادهام همنظر هستم. آنگاه ابن عباس غلام خود کریب را به نزد حضرت ام سلمه فرستاد، ام سلمه اظهار داشت: سبیعۀ اسلمیه حامله بود که شوهرش شهید شد و چهل روز بعد از شهادتش سبیعه وضع حمل نمود و در همان موقع نیز خواستگاری آمد و آنحضرت، سبیعه را به عقد نکاحش درآورد.
حافظ ابن حجر تحت این واقعه مرقوم میدارد:
«گفته میشود که حضرت ابن عباس رضیاللهعنه از نظریهاش رجوع کرده است. مؤید این امر، این است که نظر پیروان و شاگردان ابن عباس رضیاللهعنه با نظر اکثریت، دراینباره موافق است.» لذا رجوع صحابه به سنت، هنگام اختلافنظر و یا وجود تعارض میان دو آیه، و عمل بر سنت، کاملاً واضح و روشن گردید.
-
در ابوداود، ترمذی و غیره مذکور است که: میان حضرت معاویه رضیاللهعنه و حکومت روم، پیمان و معاهدۀ عدم جنگ تا مدت معینی بسته شد. زمانیکه آن مدت نزدیک بود سپری شود، حضرت معاویه رضیاللهعنه با سپاه خود بهسوی سرزمین دشمن، حرکت کرد و قصد داشت تا بهمحض سپری شدن آن مدت، ناگهان بر آنان حمله کند. یک روز حضرت معاویه رضیاللهعنه از دور سواری را دید که با صدای بلند میگوید: «الله اکبر! الله اکبر! بر عهد باید عمل شود و عهدشکنی نشود.»، مردم با دقت نگریستند، دیدند که آن سوار، حضرت عمرو بن عنبسه رضیاللهعنه (صحابی) است. حضرت معاویه رضیاللهعنه از وی پرسید: چه خبر است؟ وی گفت: از رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم شنیدم که میفرمودند: «هر کس با قومی پیمانی منعقد میکند، نباید برخلاف آن عمل کند؛ مگر اینکه مدت پیمان سپری شود؛ و یا اینکه به آن قوم نقض پیمان را اطلاع دهد». وقتی حضرت معاویه رضیاللهعنه این را شنید، با سپاه خود به دار اسلام بازگشت.