اسلام و محیط زیست بهرهبرداریهای متعدد و بیرویه انسان از طبیعت امروزه از هر دوره دیگر آشکارتر به چشم میآید. محیط زیست همواره دستخوش تغییرات و تخریب بوده و این تغییرات با گذشت زمان و افزایش جمعیت و شکلگیری شهرهای بزرگ، اشکال پیچیدهتری را به خود گرفته است. در سالهای اخیر پیشرفت سریع صنعت و عدم توجه کافی به مسایل محیط زیستی مرتبط با آن و استفاده بیرویه و غیراصولی از منابع طبیعی، پیامدهای ناگواری را موجب شده است که جبران آنها در برخی شرایط مشکل و گاه غیرممکن گردیده است. تخریب زیستگاههای طبیعی و افزایش آلودگیهای آب، خاک و هوا از آن جمله است.
در این میان باید محققان و دانشمندان اسلامی پیرامون نظریات و ارزشهایی که دین اسلام برای حفاظت و تقویت محیط زیست ارایه مینماید را جستجو و برای جهانیان به عنوان یک افتخار و برگ طلایی دیگری از آموزههای اسلامی به نمایش بگذارند. تا از یکسو سبب حفظ محیط زیست که امروز از هر جهت آسیب دیده و زندگی بشر را تهدید میکند، شده و از سوی دیگر چهرهای زیبا و حافظ محیط زیست را در کنار دیگر زیباییهای اسلام ارایه نمایند. زیرا اسلام بعنوان دینی است که ادعای مینماید برای تمام بشر و درتمام عرصههای زندگی برنامه و روشهای خاصی را دارا است پس وظیفه مسلمانان است که آنرا با عملکرد صحیح و مناسب خود به مشاهده بگذارند.
محیط زیست در اسلام مقدمه انسان، اشرف مخلوقات خداوند در زمین است و تمام پدیدههای طبیعی برای او آفریده شده است. خداوند نظر ویژهای به انسان دارد. آسمان و زمین و دریا و کوهها را در تسخیر بشر قرار داده تا از آنها به شیوه صحیح و مناسب بهره ببرد؛ چنان که آیات ذیل بر آن دلالت دارد: ﴿اللَّهُ الَّذِی سَخَّرَ لَكُمُ الْبَحْرَ لِتَجْرِی الْفُلْكُ فِیهِ بِأَمْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ﴾ ﴿45=١٢﴾ ترجمه: خداوند همان کسی است که دریا را مسخر شما کرد تا کشتیها به فرمانش در آن حرکت کنند و بتوانید از فضل او بهره گیرید و باشد که سپاس دارید. او آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است به سود شما رام کرد؛ در این نشانههای (مهمی) است برای کسانی که اندیشه میکنند.
﴿هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَكُم مَّا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا ثُمَّ اسْتَوَىٰ إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ ۚ وَهُوَ بِكُلِّ شَیءٍ عَلِیمٌ ﴾ ﴿2=29﴾ ترجمه: او خدایی است که همه آنچه را (از نعمتها) در زمین وجود دارد، برای شما آفرید؛ سپس به آسمان پرداخت و آنها را به صورت هفت آسمان مرتّب نمود و او به هر چیز آگاه است.
﴿هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا فَامْشُوا فِی مَنَاكِبِهَا وَكُلُوا مِن رِّزْقِهِ ۖ وَإِلَیهِ النُّشُورُ﴾﴿67=15﴾ ترجمه: او کسی است که زمین را برای شما رام کرد، بر شانههای آن راه بروید و از روزیهای خداوند بخورید و بازگشت و اجتماع همه به سوی اوست.
﴿وَمِنْ آیاتِهِ أَن یرْسِلَ الرِّیاحَ مُبَشِّرَاتٍ وَلِیذِیقَكُم مِّن رَّحْمَتِهِ وَلِتَجْرِی الْفُلْكُ بِأَمْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ﴾﴿30=46﴾ ترجمه: و از آیات (عظمت) خدا این است که بادها را به عنوان بشارتگرانی میفرستد تا بخشی از رحمتش را به شما بچشاند و کشتیها به فرمانش حرکت کنند و از فضل او بهره گیرید و امید که شکرگزاری کنید.
﴿إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِی تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِمَا ینفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِن مَّاءٍ فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِیهَا مِن كُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِیفِ الرِّیاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَینَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَآیاتٍ لِّقَوْمٍ یعْقِلُونَ﴾﴿2=164﴾ ترجمه: در آفرینش آسمانها و زمین و آمد و شد شب و روز و کشتیهایی که در دریا به سود مردم در حرکتند و آبی که خداوند از آسمان نازل کرده و با آن، زمین را پس از مرگ، زنده نموده و انواع جنبندگان را در آن گسترده، و (همچنین) در تغییر مسیر بادها و ابری که میان زمین و آسمان آرمیده است، نشانههایی است (از ذات پاک خداو یگانگی او) برای مردمی که میاندیشند.
با توجه به آیاتی که ذکر شد، طبیعت در تسخیر انسان و برای بهرهبرداری در اختیار او قرار دارد. انسان میتواند با استفاده از تواناییها و خلاقیتهایی که خداوند در سرشت او قرار داده بهترین بهره را از طبیعت ببرد و با خِردورزی دنیا را مزرعه آخرت و سرمایه زندگی اخروی خویش قرار دهد. طوریکه ذکر گردید متون مختلف تعالیم اسلامی به انحای گوناگون به طبیعت و عناصر آن و همچنین به فواید و اثرهای آن اشاره نمودهاند و در کنار این اشارات به لزوم حفاظت از آن نیز پرداختهاند. آیاتی از قرآن کریم انسان را مورد سؤال قرار داده و یا او را به دستورهایی امر کردهاند که یکی از مصادیق بارز این سؤالات و اوامر میتواند محیط زیست باشد. این در حالی است که قرآن کریم به بسیاری از اصول و قوانینی که ضامن بقا و تداوم حیات عالم هستی و حرکت آن به سوی کمال است، اشاره میفرماید که مراعات این قوانین خود مرحلهای از حفاظت از محیط زیست است.
برای نمونه میتوان به موزون بودن عالم هستی و خلق عالم بر اساس توازن اشاره کرد: ﴿ألَّا تَطْغَوْا فِی الْمِیزَانِ﴾﴿55=8﴾ ترجمه: تا در میزان طغیان نکنید. به این معنا که انسان نباید عملی مرتکب شود که سبب بر هم خوردن این توازن و تعادل گردد. موضوع بعدی اشاره شده در قرآن که تجاوز به آن سبب بر هم خوردن این تعادل محیط میگردد، اندازه و قدر است. ﴿إِنَّا كُلَّ شَیءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ﴾﴿54=49﴾ ترجمه: البته ما هر چیز را به اندازه آفریدیم!
به بیان دیگر، در تماس با طبیعت و بهرهگیری از منابع آن باید به گونهای رفتار شود که اولاً؛ قدر و اندازه ملاک عمل قرار گیرد و ثانیا تغییرات اندازهها به حدّی نباشد که سبب تخریب محیط زیست و از بین رفتن گونههایی گردد. حق بودن خلق الهی و یا به باطل و بازیچه آفریده نشدن آنها نیز موضوع مهم دیگری است که به بشر میآموزد تا از انهدام طبیعت و عناصر طبیعی در راههای باطل و بیهوده احتراز نماید. علاوه بر اینها قواعد فقهی متعددی همچون قاعده «لاضرر»، «ضمان»، «اتلاف» و «عدالت» را نیز میتوان به عنوان بستری برای حقوق محیط زیست در فرهنگ اسلامی معرفی نمود. مضافاً بر اینکه بسیاری از اصول اسلامی که به ظاهر به عنوان یک ارزش اخلاقی تلقی میشوند و میتوانند در قلمروی از حیات مصداق خاص خویش را داشته باشند، مثل قناعت، خودکفایی، احتراز از اسراف و تبذیر و نیز پشتوانههای محکمی در حمایت از حقوق محیط زیست هستند.
در زمان حاضر تحقیق و بررسی مستمر درباره مسایل محیط زیست، آدمی را به استفاده معقول از منابع طبیعی هدایت میکند. ضرورت چنین برخوردی، زمانی آشکارتر میشود که در نظر آوریم انسان امروز، به ویژه با دستیابی به موفقیتهای علمی و صنعتی و تسلط بر طبیعت، خویشتن را مالک مطلق همه کره زمین و منابع حیاتی آن میداند و چه بسا هرگز به این فکر نمیافتد که نسلهایی هم در آینده وجود خواهند داشت که باید از این سفره گسترده آفریدگار بهرهمند گردند. لذا میبینیم که خودسرانه و بیرحمانه به همه منابع حیاتی و زیست محیطی حملهور گردیده، آنها را تار و مار میکند و محیط زیست را به طرز وحشتناکی نابود میکند و حتی پا را از این هم فراتر نهاده و زندگی نسل فعلی را نیز به خطر میاندازد.
به اعتقاد برخی محققان معاصر اسلامی: « هر فرد به عنوان جزیی از جامعه باید تندرست و نیرومند و سرزنده و با نشاط باشد تا بتواند بهتر زندگی خویش را ادامه دهد؛ و این که چون زندگی فرد و جامعه به همدیگر وابسته است و ارتباط تنگاتنگ میان این دو برقرار است، هریک از ما علاوه بر وظیفهای که در قبال سلامت خود داریم، در برابر سلامت جامعه نیز مسوولیت داریم و به همین دلیل باید در زمینه حفاظت محیط زیست، فوقالعاده حساس و دقیق عمل کنیم. علاوه براین، باید از این نکته نیز غفلت نکنیم که نسلهای آینده هم حق دارند از زیباییها و مزایای مادی و معنوی منابع طبیعی و زیست محیطی بهرهمند شده و استفاده مطلوب کنند. امروزه باید هر کدام از ما سعی کنیم دستکم خودمان به آلودگی محیط زیست، دست نیازیم و در حد توان در نگهداری محیط زیستی سالم، برای خود و همنوعان خود، کوشا باشیم و همواره بکوشیم به بهداشت شخصی بیشتر توجه کنیم و برای مبارزه با آثار ناشی از آلودگیهای محیط، خود را آماده سازیم. چنین تلاشی دشوار نیست و با کارهای کوچکی نظیر جلوگیری از دودزایی موترها، نکشیدن سیگرت، کاشتن درخت، جمعآوری زباله در ظرفهای دربسته، نسوزاندن پلاستیک و مانند آن در خانه و خیابان، نشکستن شاخههای درختان، پناه بردن به دامان طبیعت و نظایر اینها، ممکن میگردد.»
چه خوب است که در حفاظت محیط زیست بکوشیم و چه خوبتر، که همزمان با حفظ کردن وجود خویشتن و جامعه از آلودگیها، اندیشه و فرهنگ و اخلاق خویش را نیز از آلودگیها و تباهیها به دورنگه داریم؛ چرا که مهمترین موضوعی که به پاسداری از سلامت محیط زیست کمک میرساند، برخورداری از فضیلتهای اسلامیانسانی است. ما باید مشارکت عمومی را در جهت گسترش فرهنگ محیط زیست مساعد سازیم. چون انسان دانسته و یا نادانسته محیطی را بر هم میزند که خود در آن زندگی میکند و به آن وابسته است. ما باید با حفاظت از محیط زیست از تخریب طبیعت جلوگیری کنیم. بنابراین توسعه وگسترش پایدار میتواند حرکت امیدبخشی را برای آیندگان تضمین نماید. و در مقابل تخریب منابع طبیعی وآلودگی محیط زیست توان جامعه را برای تولید و تکامل کاهش میدهد.
حفاظت از محیط زیست نشانه خرد انسان است وحفاظت از محیط زیست شکران نعمت الهی بوده رضایت الهی را به دنبال دارد. تخریب محیط زیست تهدید برای همه بشریت است. و کسانی که در پی نابودی و بربادی محیط زیست شوند بنابر مفهوم آیه 205 سوره مبارکه بقره مذموم و نکوهیده میباشد. و از کسی که چون در زمین به راه افتد، در راه فساد در زمین، کوشش میکند، و زراعتها و چهارپایان را نابود میسازد؛ (با اینکه میداند) خدا فساد را دوست نمیدارد. از آن به عنوان مفسد فی الارض یاد شده است. باید گفت؛ آنچه امروز درباره حفاظت از محیط زیست در دنیای غرب ادعا میشود. همانطور که در سطور گذشته ذکر گردید. این تلاش غربیان در حفاظت از محیط زیست پس از آسیبهای وارده بر محیط زیست از سوی بشر بوده و قبل از اینکه به فکر حفاظت از محیط بیافتند خودشان اثرات مخرب فراوانی بر محیط زیست وارد کردهاند.
اما انواع مختلف حفاظت از محیط و پاکیزگی و عدم تخریب منابع و طبیعت، در آموزههای دین مقدس اسلام بطور جامع تر و زیباتر از آنچه غرب امروز آنرا بیان می کند، در حدود1400 سال قبل بیان شده است. و به مسلمانان نکات جالب و مفید برای حفاظت محیط زیست توصیه شده و بطور واضح در قرآن کریم آمده بود. زمانی که شاید هنوز مردم دنیا به محیط زیست اهمیتی نمیدادند. ممالک صنعتی و پیشرفته زمانی متوجه شدند که محیط زیستشان در خطر است که خودشان آسیبهای جدی از تخریب محیط زیست را دیدند. از این رو کشورهای صنعتی بر آن شدند تا از محیط زیست حفاظت و به آن توجه کنند. کشورهایی مانند هالند و انگلستان نخستین کشورهایی بودند که اقداماتی در این رابطه انجام دادند.
اما این مسالهای واضح است که مسایل و نتایجی که امروزه دانشمندان به آن دست پیدا میکنند و یا سالیان پیش آن را شناختهاند، نکاتی بوده که 1400 سال پیش در قرآن کریم و احادیث آمده است. از این رو میتوان گفت که اکنون کشورهای غربی هم متوجه این مساله شدهاند و برای رهایی از آلودگی محیط زیست، به راهحلها و نکاتی که در اسلام است روی آوردهاند. رودلف باهرو، نظریهپرداز بانفوذ نهضت سبز نیز همه موجودات را بارقهای از رحمت خدا میداند. وی رستگاری بومی را مسالهای مذهبی تلقی نموده، از رحمت خدا میداند و معتقد است که بشر نیازمند معنویت و روحانیت و تولد عصر طلایی جدیدی است که اصالت را در انسان پرورش میدهد. یعنی اعتقاداتی که بشر نسبت به دین و آیین خود دارد میتواند بهترین و بیشترین اثرات را برای حفاظت از محیط داشته باشد. اما از ویژگیهای دین مقدس اسلام، متوجه ساختن انسانها به مساله مهم پاکیزگی و نیز تاکید بر حفاظت محیط زیست از آلودگیهاست. وقتی در قرآن کریم میخوانیم که «خداوند پاکیزگان را دوست دارد»، یا میبینیم که در متون اسلامی، نظافت، جزیی از ایمان تلقی شده، به اهمیت قضیه بیشتر پی میبریم.
در قرآن مجید آمده است که «خداوند نمیخواهد برای شما زحمتی ایجاد کند؛ بلکه میخواهد شما را پاکیزه گرداند و نعمت خود را بر شما تمام کند». اینها همه، نشانه اهتمام قرآن کریم به پاکیزگی و دوری از انواع آلودگیهاست. بدون شک نکتهها و مواردی که در دین اسلام آمده است، درست و بهجاست و اگر به آنها توجه شود و مد نظر قرار داده شود، به راحتی میتوان از بسیاری از مشکلات رهایی پیدا کرد.
عنایتی که قرآن مجید به طبیعت دارد انکارناپذیر است و این در اسامی سورههای قرآن مانند شمس، لیل، تین و بسیاری از اسامی سور دیگر و نیز در آیات مختلف مشهود است.که در ذیل به ذکر چند آیه میپردازیم.
خداوند متعال ما را مسؤل آبادانی زمین کرده تا در این زمین به خوبی و بدون اذیت و آزار با هم زندگی کنیم اگر برای خود و دیگران اذیت و آزار ایجاد کنیم پس ما در فکر آبادانی زمین نیستیم خداوند متعال در اینباره میفرماید: «هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الأْرْضِ وَ اسْتَعْمَرَکُمْ فِیها» (هود/۶۱) حفظ محیط زیست یک پدیده غربی است یا یک اصل اسلامی؟ یکی از استنباطهایی که از این آیه شریفه میتوان کرد این است که محافظت ، آبادی و تمیز نگه داشتن این زمین پاک وظیفه ما انسانهاست. و واضح است هر عملی که منجر به تخریب و آلودگی زمین شود ناجائز است. با توجه به آیهی 61 سورهی هود آبادانی زمین بر ما واجب می باشد
و همچنین باید عواملی که سبب اضطراب و خلل در زمین میشود را دفع کنیم تا زمین فساد و تباه نشود. خداوند متعال در اینباره می فرماید : «وَ لا تُفْسِدُوا فِی الأْرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها…(اعراف / ۵۶) یعنى: خداوند شما را از زمین پدید آورد و آبادى آن را به شما واگذاشت. در قرآن کریم در بسیارى موارد، واژه «صلاح» در مقابل «فساد» آمده است. «لا تفسدوا فی الأرض» در قرآن کریم سه بار آمده است. که شامل هر نوع فسادی خواهد شد. فساد داراى مفهومى بسیار وسیع و گسترده است و شامل هرگونه نابسامانى، ویرانگرى، انحراف و ظلم مىگردد. بدون شک تخریب، نابودى و آلودهسازى محیط زیست یکى از مصادیق مهم رفتارهاى فسادانگیز در زمین است.
همچنان رسول اکرم (صلیاللهعلیهوسلم) میفرمایند «خیرالناس انفعهم» یعنی بهترین مردم کسی است که بیشترین فایده را به مردم برساند. حال اگر این موضوع را برعکس کنیم یعنی اگر کسی به مردم ضرر رسانید از بدترین مردم میشود و چقدر ضرر بزرگی است تخریب محیط زیست و آلوده کردن آن که خودش یک نوع حقالناس میباشد. بنابراین، انسانها در عین این که حق استفاده از محیط زیست را دارا هستند، باید برای دیگران نیز این حق را قائل باشند؛ به این معنى که، با سوء استفاده از حق خود، حق دیگران را در بهرهمندى از محیط زیست سالم، پایمال نکنند که این گناهی بزرگ است .
با نگاهی به متون دینی میتوان دریافت که محیط زیست و توجه به تأمین سلامت آن و حرکت در جهت دستیابی به محیط سالم، از حقوق اساسی بشر است؛ همانگونه که تخریب محیط زیست در اثر نشناختن حقوق بشر است. انسان به عنوان اشرف مخلوقات و جانشین خداوند بر روی زمین، حق دارد از نعمتهای الهی استفاده کند؛ اما این استفاده نباید آنچنان باشد که حق دیگران در بهرهبرداری از این نعمت الهی در خطر قرار گیرد. به عبارت دیگر، انسان همانگونه که حق استفاده و بهرهمندی از محیط زیست سالم را دارد، مسؤولیت درست استفاده کردن از آن را نیز بر عهده دارد. مسئولیتپذیری در قبال محیط زیست در اسلام یعنى: و در زمین پس از اصلاح آن فساد نکنید.
با نگاهی به وضعیت فعلی محیط زیست، در مییابیم که انسانها در بهرهبرداری از طبیعت و محیط زیست به مسؤولیت خود در حفظ و حراست از آن به درستی عمل نکردهاند. شاهد این سخن، بحران عظیمی است که محیط زیست دچار آن شده است. تخریب و نابودی روز افزون جنگلها و مراتع، نابودی گونههای نادر گیاهی و جانوری، آلودگی آب، خاک و هوا، استفاده از سلاحهای هستهای و شیمیایی، ورود مواد نفتی و آلایندههای دیگر مانند: فاضلاب کارخانهها و مجتمعهای صنعتی به رودخانهها و دریاها، آسیب دیدن لایه ازن، بارانهای اسیدی، مصرف روز افزون سوختهای فسیلی، استفاده بیرویه از سموم دفع آفات نباتی و دهها عامل آلودهکننده دیگر که نام بردن از آنها فقط بر تلخ کامی و ناراحتی انسان میافزاید گویای این واقعیت مهم است که بشر در داد و ستد خود با محیط زیست، راه خطرناک و مهلکی را در پیش گرفته که نتیجه آن چیزی جز به خطر افتادن سلامت و حیات انسان و دیگر موجودات نخواهد بود.
اندکی تأمل و تفکر در آمارهایی که همه روزه در مورد وضعیت محیط زیست بیان میشود، کافی است تا انسان خود را بر لب پرتگاهی احساس کند که ساخته و پرداخته خود اوست. لذا دین اسلام در این مورد توصیههای منطقی و معقول بسیاری نموده که اگر امروزه مسلمانان برآن عامل باشند قادر خواهند بود که معضلات و مشکلات موجود پیرامون محیط زیست را حل و یا فیصدی آن را به حداقل برسانند. مصادر شرعی به طور فراوان اشارات واضح و روشنی برای انسانها داشته و انسان را متوجه آن میکند که از محیطی که در آن زیست میکند را نگهداری کند. (وصایا الرسول/سعد یوسف ابو عزیز) در اسلام محافظت از محیط به عنوان شعبهای از ایمان نامبرده شده است چنانچه در حدیث است که پیامبر صلیاللهعلیهوسلم فرمودهاند: الْإِیمَانُ بِضْعٌ وَسَبْعُونَ أَوْ بِضْعٌ وَسِتُّونَ شُعْبَةً فَأَفْضَلُهَا قَوْلُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَأَدْنَاهَا إِمَاطَةُ الْأَذَى عَنْ الطَّرِیقِ وَالْحَیاءُ شُعْبَةٌ مِنْ الْإِیمَانِ» (رواه مسلم) یعنی ایمان هفتاد و چند شعبه دارد که بهترین آن گفتن «لا اله الا الله» است و پایین ترین درجه ی آن کنار زدن و برداشتند اذیت و آزار از راه مردم می باشد و حیا نیز شعبهای از ایمان است. چنانچهدرحدیث فوق ملاحظه میکنید از بین بردن اذیت وآزار در محیطی که مردم زندگی میکنند از شعبههای ایمان نامبرده شده است.
در حدیث دیگری پیامبر صلیاللهعلیهوسلم ما را در نگهداری حفظ محیط چنین تشویق میکند و میفرماید: «عُرِضَتْ عَلَی أُمَّتِی بِأَعْمَالِهَا حَسَنِهَا وَسَیئِهَا فَرَأَیتُ فِی مَحَاسِنِ أَعْمَالِهَا الْأَذَى ینَحَّى عَنْ الطَّرِیقِ وَرَأَیتُ فِی سَیئِ أَعْمَالِهَا النُّخَاعَةَ فِی الْمَسْجِدِ لَا تُدْفَنُ» (سنن ابن ماجه) یعنی اعمال خوب و بد امتم بر من عرضه شد در میان اعمال نیک عملی توجه مرا به خود جلب کرد و آن هم از بین بردن اذیت و وآزار در راه مردم بود و در میان اعمال بد نیز عملی که توجه مرا به خود جلب کرد انداختن آب دهان به مسجد بود. چنانچهدراین حدیث رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم ملا حظه می کنید بهترین عمل پاک نمودن اذیت در سر راه مردم (محیط) ، و بدترین عمل انداختن اشغال به محیط است.
در آیهای دیگر خداوند متعال فساد بر و بحر را عقوبت نام نهاده که سبب آن کوتاهی مردم نسبت به دستورات الهی میباشد: «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَیدِی النَّاسِ لِیذِیقَهُم بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یرْجِعُونَ»[روم/41] (همیشه چنین بوده است كه) تباهی و خرابی در دریا و خشكی به خاطر كارهائی پدیدار گشته است كه مردمان انجام میدادهاند . بدین وسیله خدا سزای برخی از كارهائی را كه انسانها انجام میدهند بدیشان میچشاند تا این كه آنان (بیدار شوند و از دست یازیدن به معاصی) برگردند .
در قرآن آلودگیهای زیست محیطی به دو صورت بیان شده است:
یکی آلودگی صوتی چنانچه فرموده است: «لَّا تَسْمَعُ فِیهَا لَاغِیةً»[غاشیه/11] در آنجا (بهشت) سخن یاوهای نخواهند شنید . و «لَّا یسْمَعُونَ فِیهَا لَغْواً وَلَا كِذَّاباً»[نبأ/35] :«بهشتیان در آنجا نه سخن پوچ و بیهودهای میشنوند، و نه دروغگوئی و دروغگو نامیدنی» «لَا یسْمَعُونَ فِیهَا لَغْواً إِلَّا سَلَاماً»[مریم/62] آنان در آنجا گفتار پوچ و بیهودهای نمیشنوند.
دوم آلودگی هوا: «وَظِلٍّ مِّن یحْمُومٍ»[واقعه/34] و در سایه دودهای بسیار سیاه و گرم قرار خواهند گرفت. نفی این گونه موارد در زندگی بهشتیان ندایی برای ماست که هان! در زندگی امروزتان از آنها دوری گزینید. محیط زیست حتی بر جسم و روح و زندگی آدمی تأثیر فراوانی دارد. در حدیث داریم که پیامبر صلیاللهعلیهوسلم رنگ سبز را بسیار دوست میداشتند. « كان أحب الألوان إلى رسول الله صلىاللهعلیهوسلم الخضرة » (معجم الوسط طبرانی) امام بیهقی در شعب ایمان آورده است که نگاه کردن به سبزه و در برابر نسیم سحرگاه ایستادن برای چشم بسیار مفید است. و همچنین در مسند شهاب قضاعی چنین آمده که «« النظر إلى الخضرة یزید فی البصر» نگاه کردن به مناظر سر سبز بینایی آدمی را می افزاید. همچنان میتوان گفت: این که چرا رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم کوه حرا را برای مناجات با خدا انتخاب کرد و یا حضرت موسی علیهالسلام به کوه طور میرفت: به خاطر تأثیر فضای کوه در تلطیف روح انسان و آمادگی بیشتر برای مناجات با خدا بوده است. این اوج تأثیر محیط، بر انسان، در تعالی او به سوی پروردگار است، که در کنار بلندترین درختان (درخت سدر که سلطان جنگل خوانده میشود[ گیاهان در قرآن]) و یا بالای کوه در هر منطقهای محقق میشود. بنابراین وظیفهی ماست که اولا: برای گسترش سلامت محیط زیست بکوشیم و ثانیا: از خطر تخریب آن پیشگیری کنیم و از راه آموزشهای همگانی، در جهت طراوت و شادابی محیط زیست بکوشیم.
از بزرگترین اموری که اسلام به آن توجه خاصی نموده و در مورد آن توجیهات عمیق و دقیقی را بیان کرده، آب است، چنانچه فرموده: «وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَیءٍ حَی أَفَلَا یؤْمِنُونَ»[انبیاء/30] و هرچیز زندهای را (اعم از انسان و حیوان و گیاه) از آب آفریدهایم . آیا ( درباره آفرینش كائنات نمیاندیشند و) ایمان نمیآورند؟ به این سبب پیامبر ما را نهی فرموده که حتی در عبادت و برای وضو وغسل آب را اسراف نکنیم و همچنین نهی فرموده از اینکه در آب راکد ادرار و مدفوع کنیم. «نهی النبی ان یبال فی الماء الراکد» رواه مسلم .
از جمله حفظ محیط زیست این است که محیط بیرون دشت و صحرا را آتش نزنیم و هنگامی که برای تفریح بیرون میرویم و آتش روشن میکنیم سعی کنیم در جایی که قبلا جای آتش بوده آنجا آتش روشن کنیم و یا در جایی که گیاهی وجود ندارد آتش روشن کنیم. و نگزاریم که آتش محیط بیشتری را در برگیرد. متاسفانه در بعضی مناطق بسیاری از کشاورزان بعد از برداشت گندم خود مزارع خود را آتش می زنند که این بسیار برای محیط مضر است و میتوان آن را از چند جهت مورد بررسی قرار داد:
اول: اینکه آتش زدن محیط و مزارع سبب برپا شدن طوفان شن میشود. به طوری که به محض آمدن باد شدید گرد و غبار آن بلند میشود و به چشم خودمان برمیگردد ولی اگر گیاه روی خاک را بگیرد دیگر باد آن را بر نمیدارد تا گرد وغبار به راه اندازد.
دوم: اینکه گیاه و بازماندهی ساقههای گندم سبب میشود که آب بیشتری به آن زمین جذب شود و جلو آب را میگیرد و سبب فرسایش زمین نخواهد بود.
سوم: با آتش زدن مزارع و درختان و جنگلها ضرر و اذیت و آزار به حیوانات و جانوران دیگری میرسد این درحالی است که هیچ کسی حق ندارد به حیوانی یا جانوری آزاری برساند. در حدیثی که امام ابوداود نقل میکند چنین آمده: که «رأی قریة نمل قد حرقنا ها ، فقال من حرق هذه؟ قلنا: نحن قال: « انه لا ینبغی أن یعذب بالنار الا رب النار» ترجمه:پیامبر لانهی مورچهای را دید که آتش گرفته بود فرمودند: که چه کسی آن را آتش زده است؟ همراهان پیامبر فرمودند ما پیامبر صلیاللهعلیهوسلم فرمودند: شما چگونه به خود اجازه میدهید که چنین کاری را انجام دهید بدانید که بجز خداوند هیچ کسی نمیتواند آزاری به دیگری برساند.
اسلام ما را به کاشت نهال و آبادانی محیط زیست تشویق نموده است چنانچه پیامبر صلیاللهعلیهوسلم فرمودهاند:«مَا مِنْ مُسْلِمٍ یغْرِسُ غَرْسًا أَوْ یزْرَعُ زَرْعًا فَیأْكُلُ مِنْهُ طَیرٌ أَوْ إِنْسَانٌ أَوْ بَهِیمَةٌ إِلَّا كَانَ لَهُ بِهِ صَدَقَةٌ» (صحیح بخاری) هر مسلمانی که نهالی بکارد و پرندگان یا انسان یا چهارپایان از آن بخورند برای صاحبش صدقه خواهد بود. هرگاه قیامت آمد و در دست شما نهالی بود آن را بکارید.
در حدیث دیگری آمده که پیامبر صلیاللهعلیهوسلم فرمودهاند: از جمله تشویقات دیگری که در شریعت نسبت به محیط زیست شده این است که فرموده در اماکن عمومی و سر راه و آب ایستاده برای قضای حاجت استفاده نکنید که مورد لعنت قرار خواهی گرفت: « اتقوا الملاعن الثلاث: البراز فی الموارد، و قارعة الطریق، والظل.» سنن ابی داود. اگر ما محیط آلوده را پاک کنیم خداوند شکور از ما تشکر میکند و ما را مورد مغفرت قرار میدهد: «بینما رجل یمشی بطریق وجد غصن شوک علی الطریق فأخره، فشکرالله له فغفر له» رواهالبخاری در اسلام توصیههایی به صورت نکات اخلاقی و یا مجازاتهای فقهی، برای تهدیدکنندگان محیط زیست، وارد شده است.
حج یکی از بزرگترین مسایل عبادی اسلام است که در طول آن، با انجام دادن مناسک و عبادات عملی و بدنی انسان روشهای متفاوت بندگی را به صورت مختلف تمرین میکند تا پس از فارغ شدن از این همایش عبادی ، آنها را در زندگی خود به کار گیرد. از جمله مسایلی که در حج در شرایط خاص (احرام) مطرح است، رعایت شدید حقوق طبیعت و جانداران است. در این شرایط، صید، قطع درختان وآزار به موجودات، در حرم امن الهی حرام شمرده میشود و حتی مستلزم پرداخت فدیه است. این مسأله به نوبهی خود قوانین مناطق حفاظت شده را تداعی میکند. و همینطور طبق قاعده اصولی شرع، منع خداوند از مصرف گونه گیاهی خاص به وسیله حضرت آدم و مجازات او نیز میتواند نشان دهنده تأیید اسلام در محدویتهای استفاده از طبیعت و لزوم به کار گیری روشهای درست در این زمینه است.
اگر به قرآن توجه بیشتری داشته باشیم میبینیم که در قرآن از واژه نبات در چند مورد استفاده شده است که نشان دهندهی اهمیت گیاه در قران است. آری گیاهان فواید بسیاری دارند از جمله میتوان به عنوان تأمینکننده غذای انسان و تولید خاک و چوب و اکسیژن و تلطیف هوا و تولید علوفه و تولید فراوردههای صنعتی و دارویی اشاره کرد. حسن ختام این نوشته را آیه 99 سوره مبارکه انعام قرار میدهیم که اهمیت محیط و گیاهان و تاثیر آن بر خداشناسی را برایمان تداعی میکند. «وَهُوَ الَّذِی أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ نَبَاتَ كُلِّ شَیءٍ فَأَخْرَجْنَا مِنْهُ خَضِراً نُّخْرِجُ مِنْهُ حَبّاً مُّتَرَاكِباً وَمِنَ النَّخْلِ مِن طَلْعِهَا قِنْوَانٌ دَانِیةٌ وَجَنَّاتٍ مِّنْ أَعْنَابٍ وَالزَّیتُونَ وَالرُّمَّانَ مُشْتَبِهاً وَغَیرَ مُتَشَابِهٍ انظُرُواْ إِلِى ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَینْعِهِ إِنَّ فِی ذَلِكُمْ لآیاتٍ لِّقَوْمٍ یؤْمِنُونَ» [انعام/99] و او كسی است كه از ( ابرِ ) آسمان، آب ( باران ) فرو میفرستد ، و ما (كه خدا هستم، با قدرت سترگ خود) به وسیله آن آب، همه رُستنیها را میرویانیم و از رُستنیها سبزینه بیرون میآوریم، و از آن سبزینه، دانههای تنگاتنگ یكدیگر، و از شكوفههای درخت خرما خوشههای آویزان نزدیك بهم و در دسترس، و باغهای انگور و زیتون و انار پدید میسازیم كه (در شكل و مزه و بو و سود) همگون و یا غیرهمگونند. بنگرید به میوه نارس و رسیده یكایك آنها، آنگاه كه میوه دادند. بیگمان در این (گوناگونی درونی و بیرونی و تغییر آغاز و انجام میوهها) نشانهها و دلائل (خداشناسی) است برای كسانی كه (حق را میپذیرند و بدان) ایمان میآورند.
2 نظر
زمــــــــــوږ غوښتنه له تاسې څخه داده چې دې وېب سايټ ته پښتو ژبه هم ور زياته کړئ!.
د پشتو ویب سایت:
https://kalemaatpa.net/