نویسنده: دوکتور سلیمان بنقاسمالعید
مترجم: ابوعرفان
شبهه سوم: ترک امر به معروف و نهی از منکر به دلیل نپذیرفتن مردم؛
برخی از مردم بر این باوراند که چون ممکن است امربهمعروف و نهی از منکر را مردم نپذیرند و استجابت نکنند، پس چنین دعوتی بیفایده و بینتیجه است!
پاسخ این شبهه:
-
دعوت بعضی از پیامبران علیهمالسلام را هیچ فردی نپذیرفته است؛
بیتردید انبیا و پیامبران علیهمالسلام در بخش امربهمعروف و نهی از منکر کاملترین مردم بودهاند؛ چراکه امربهمعروف و نهی از منکر مهمترین و اساسیترین وظیفهای بوده است که الله تعالی آنان را به خاطر آن مبعوث کرده است و بابت همین موضوع انواع سختیهای و دشمنیها را از اقوام و نزدیکان خود متحمل شدند و بازهم حتی برای برخی هیچ فردی ایمان نیاورده است؛ چنانکه در حدیثی حضرت عبدالله ابن عباس رضیاللهعنهما از رسولاللهﷺ روایت میکند که ایشان فرمودند:
«عرضت علي الأمم فجعل النبي والنبيان يمرون معهم الرهط والنبي ليس معه أحد حتى رفع لي سواد عظيم قلت ما هذا ؟ أمتي هذه ؟ قيل هذا موسى وقومه قيل انظر إلى الأفق فإذا سواد يملأ الأفق ثم قيل لي انظر ها هنا وها هنا في آفاق السماء فإذا سواد قد ملأ الأفق قيل هذه أمتك ويدخل الجنة من هؤلاء سبعون ألفا بغير حساب.»
ترجمه: امتهایی بر من پیش شد که یک پیامبر یا پیامبرانی میگذشتند که گروههایی با آنان میگذشت اما –در میانشان- بود پیامبری که هیچ کسی با او همراه نبود تا اینکه یک گروه بسیار بزرگ ظاهر شد که پرسید این چیست؟ آیا امت من هستند؟ گفتند که حضرت موسی و قومش است. همچنین گفتند به افق نگاه کن. ناگه امت بزرگی بود که افق را در خود پوشانده بود و برایم گفتند در گوشه و کنار آسمان اینطرف و آنطرف بنگر. دیدم که گروه بسیار عظیمی افق را در برگرفته بود. گفتند این امت تو است و هفتاد هزار از آنان بدون حساب و کتاب و وارد بهشت میشوند.
در این حدیث پیرامون پیروان پیامبرانی بحث شده است که با پیامبرشان وارد بهشت میشوند که در میانشان پیامبری نیز هست که هیچ پیروان و امتی ندارد یعنی هیچ فردی در دنیا به او ایمان نیاورده و از فرمودههایش اتباع نکرده است، البته نه بدین معنا که آن پیامبر علیهالسلام مردمانش را دعوت نداده و امر و نهی نکرده است، بلکه هم دعوت داده و هم امر و نهی نموده، اما کسی از ایشان پیروی نکرده است.
-
لازم و ضروری نیست که حتماً باید مردم از دعوت پیروی کنند؛
وقتی در سیره نبویﷺ که الگوی کاملی برای ما است دقت میکنیم، درمییابیم که الله تعالی هرگز او را مکلف نکرده است که حتماً باید مردم را قانع کند تا از او پیروی کنند، بلکه صرفاً به دعوت دستور داده است؛ چنانکه میفرماید: ©فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ﴿[تغابن: 12].
ترجمه: پس اگر روی بگردانید، وظیفۀ پیامبران، تنها ابلاغ آشکار است و بس.
علامه ابن کثیر رحمهالله در تفسیر آیه فوق مینویسد: «یعنی اگر شما از انجام عمل خودداری کردید، وظیفه پیامبر فقط ابلاغ بوده است و وظیفه شما شنیدن و اطاعت کردن. امام زهری نیز فرموده است: رسالت از جانب الله تعالی است، وظیفه پیامبر تبلیغ و وظیفه ما تسلیم شدن [در برابر رسالت تبلیغ شده] است.»
همچنین آیه ذیل تأکید میکند که وظیفه پیامبر فقط تبلیغ است:
©وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ﴿[نور: 54].پ
ترجمه: و پیامبر وظیفهای جز رساندن پیام و ابلاغ آشکار ندارد.
اما هدایت حقیقی در قبضه و اختیار الله تعالی است:
©لَيْسَ عَلَيْكَ هُدَاهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ﴿[بقره: 272.].
ترجمه: [ای محمد!] هدایت مشرکان بر عهده تو نیست؛ ولی الله هر که را بخواهد هدایت میکند.
در میان اصحاب سبت قوم بنیاسرائیل وقتی گروهی از آنان واعظان را اینگونه پاسخ دادند که «چرا کسانی را دعوت میدهید و موعظه میکنید که الله تعالی آنان را هلاک میکند و شدیداً عذاب میدهد؟» واعظان در جواب اعتراضشان گفتند: «ما مسئولیت خود را تکمیل میکنیم تا در پیشگاه خداوند عذری نداشته باشیم و امید است که آنان نیز از خداوند بترسند».
شیخ قاسمی در تفسیرش مینویسد: «نهی از منکر بههیچوجه ساقط نمیشود حتی اگر آن شخص بداند که نهی کردنش بیهوده است؛ چراکه از شروط نهی کردن از منکر این نیست که باید حتماً پذیرفته شود، حتی اگر هیچ سودی جز قیام به ادای این رکن بزرگ از ارکان دین و غیرتمندی در برابر حدود الله تعالی و معذور نماندن در برابر خالق –درحالیکه در ترک آن سخت مؤاخذه میشود- نداشته باشد، همین فایده او را کافی است.»
-
کسب ثواب و نجات از عذاب؛
لازمه امربهمعروف و نهی از منکر این نیست که باید حتماً مردم از آن استقبال کرده و آن را بپذیرند که ادای این وجیبه دینی را موقوف به استجابت مردم بدانیم، بلکه مصالح مختلفی دارد که انسان را وامیدارند به ادای این وجیبه قیام بکند هرچند کسی از او استقبال نکند و سخنش را نپذیرد که برخی از آنها را ذکر میکنیم:
-
در کنار ثواب بسیار زیاد، الله تعالی کسانی را که به امربهمعروف و نهی از منکر اقدام میکنند، به فلاح و رستگاری و موفقیت و کامیابی توصیف کرده است:
©وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴿[آلعمران: 104].
ترجمه: باید از میان شما گروهی باشند که بهسوی نیکی فرابخوانند و امر به معروف و نهی از منکر کنند و چنین کسانی رستگارند.
-
کسی که امربهمعروف و نهی از منکر بکند، از عذاب گناهکاران در امان میماند این در حالی است که گاهی کسانی که از گویش سخن حق سکوت کردهاند و امربهمعروف و نهی از منکر ننمودهاند و ساکت ماندهاند، همانند گناهکاران عذاب داده میشوند؛ چنانکه الله تعالی میفرماید:
©فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ أَنْجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُوا بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ﴿[اعراف: 165].
ترجمه: و چون پندی را که به آنان داده شد، از یاد بردند، کسانی را که از بدیها بازمیداشتند، نجات دادیم و ستمکاران را به سبب نافرمانی و فسقی که مرتکب میشدند، به عذاب سختی گرفتار کردیم.
البته امید است که با انجام امربهمعروف و نهی از منکر و با امتثال این امر سترگ الله تعالی، مسئولیتش ادا گشته و صرفنظر از اینکه مردم سخن و دعوتش را میپذیرند یا خیر، همین اجر بزرگ، سلامت از گناه نافرمانی و تقرب به الله تعالی چنین فردی را کافی است.
ادامه دارد…