نویسنده: ابوعائشه

فرقۀ قدریه

بخش هشتم

پیش درآمد:
یکی از خوبی‌های دین اسلام این است که هرحکم آن سراسر حکمت، درس و پند است که انسان با عمل به احکام و فرامین آن می‌تواند یک زندگی ایده‌آل، شایسته و مناسب داشته باشد، این حکمت‌ها گاهی برای ما محرز هستند و گاهی ما نسبت به آن ناآگاه و بی‌خبر می‌مانیم، ایمان به تقدیر نیز یکی از این موارد است که می‌تواند زندگی انسان را متحول سازد و تأثیرات فراوانی بر هر زندگیِ فرد داشته باشد؛ زیرا وقتی ما بدانیم تمام امور اعم از خیر و شر برای مان مقدر هستند، با توکل به ذات الهی و توجه به اسباب جلوتر می‌رویم و اعتماد ما نسبت به خداوند و به خود ما بیشتر می‌شود، در این قسمت که بخش پایانی این تحقیق است، می‌خواهیم مقداری در مورد همین موضوع بحث کنیم.
تأثیرات ایمان به تقدیر بر فرد و جامعه
عده‌ای این شبهه را مطرح می‌کنند که ایمان به تقدیر باعث می‌شود بندگان در کارهای شان سستی کنند و بگویند وقتی تمام موارد نوشته و مقدر شده‌است؛ پس چه نیازی است ما زحمت بکشیم و تلاش کنیم؛ زیرا نتیجه قبلا مشخص شده‌است.
در پاسخ به این شبهه باید گفت که این اعتقاد و باور ملحدین و بی‌دین‌هاست؛ زیرا آنان باور دارند که ایمان به تقدیر باعث می‌شود انسان به آن‌چه نوشته شده است تعلل کند و دست به کاری نزند و حالت امت اسلامی در عقب‌ماندگی و تخلف را به عنوان مثال ذکر می‌کنند؛ اما واقعیت عقب‌ماندگی و تخلف امت اسلامی چیز دیگری است و بر اثر اسباب درونی و بیرونی به وجود آمده است، از مهم‌ترین اسباب داخلی: ناآگاهی مسلمانان به حقیقت اسلام و تعامل نادرست با آن که دربرگیرندۀ ایمان صادقانه و درست باشد.
نویسندۀ کتاب «القضاء والقدر في ضوء الکتاب والسنة ومذاهب الناس فیه» در زمینۀ فوائد و تأثیرات بر فرد و جامعه، هشت مورد ذکر کرده‌است که ما این هشت مورد را به‌صورت خلاصه در این‌جا ذکر می‌کنیم:
  1. تقدیر یکی از بزرگ‌ترینِ انگیزه‌هایی است که باعث کار، فعالیت و تلاش در مسیری می‌شود که خداوند متعال را در زندگانی دنیا از انسان راضی نگه می‌دارد، ایمان به تقدیر از قوی‌ترین انگیزه‌ها برای انسان مؤمن است تا فعالیت نموده و به سوی کارهای بزرگ با همت بلند، عزم راسخ و یقین کامل گام بردارد؛
  2. از پیامدهای خوب و به‌جای ایمان به تقدیر این است که انسان جایگاه خودش را می‌شناسد، در نتیجه هیچ گاه به تکبر، غرور و خودنمایی روی نمی‌آورد؛ زیرا او از شناخت آن‌چه مقدر است و آن‌چه در آینده رخ می‌دهد بی‌خبر است؛ پس انسان همواره به عجز، ناتوانی و نیازمندی خود به خداوند متعال اعتراف می‌کند و این یکی از اسرار پنهانی تقدیر است؛
  3. یکی از عادت‌های انسان‌ها این است که زندگی را دوست دارند، به کالای آن رغبت می‌ورزند و بر منفعت خودشان حریص هستند. دردها، مشکلات و سختی‌هایی را که بر آنان وارد می‌شود ناپسند می‌دانند؛ پس انسان، خوبی را برای خودش دوست دارد و از دیگران باز می‌دارد و شر را ناپسند می‌داند و از آن وحشت‌زده می‌شود و این چیزی است که خداوند متعال در کلام پاکش در بارۀ انسان‌ها می‌فرماید: «إن الإنسان خلق هلوعا إذا مسه الشر جزوعا وإذا مسه الخیر منوعا»[1] (به راستی که انسان ناشکیبا آفریده شده‌است، هرگاه به او مصیبت رسد، نگران و بی‌تاب می‌شود و چون خوبی و نعمتی به او برسد، بخیل و خودخواه می‌شود.) هرگاه به انسان خیری برسد مغرور می‌شود و به سبب آن فریب می‌خورد و هرگاه به وی مصیبتی برسد، وحشت‌زده شده و ناراحت می‌شود. انسان را از تکبر، غرور و طغیان در وقت خوشی و ناراحتی در وقت غم به جز ایمان به تقدیر و اعتقاد به این که هرچه رخ داده، چیزی است که در تقدیر نوشته شده و خداوند متعال نسبت به آن علم داشته است، نجات نمی‌دهد.
  4. ایمان به تقدیر باعث می‌شود بسیاری از امراض که امروز جامعۀ ما با آن مواجه است مثل حسادت و سایر مواردی که سبب عداوت و دشمنی بین مؤمنان می‌شود از بین برود؛ زیرا مؤمن با مردمی که خداوند متعال از فضل و کرمش به آنان عطا کرده‌است حسادت نمی‌ورزد؛ چون خداوند متعال به آنان رزق داده و تمام این امور را مقدر نموده‌است، او می‌داند وقتی به دیگران حسادت می‌ورزد به تقدیر خداوند متعال اعتراض دارد.
  5. ایمان به تقدیر در رویاروی با سختی‌ها و دشواری‌ها به دل انسان، جرئت و شجاعت می‌بخشد و همتش را قوی می‌سازد؛ پس مجاهدین در میادین جهاد ثابت‌قدم و پابرجا مانده و از مرگ نمی‌ترسند؛ زیرا آنان می‌دانند که اجل‌ معین است نه زودتر می‌آید و نه هم دیرتر.
  6. ایمان به تقدیر از بزرگ‌ترین عواملی است که سبب استقامت مسلمان به ویژه در برخورد با دیگران می‌شود؛ چراکه وقتی کسی در حقش کوتاهی می‌کند و یا به او بدی می‌کند و یا خوبی‌اش را به بدی جواب می‌دهد و یا به ناحق آبرویش را می‌برد، این انسان، طرف مقابل خود را معاف می‌کند و می‌بخشد؛ زیرا او می‌داند که این امور برایش مقدر شده‌اند [وباید هر طوری شده به آن بسازد و بر تقدیر الهی اعتراض نکند]؛
  7. ایمان به تقدیر در دل مؤمن، حقائق متعدد ایمانی را غرس می‌کند. او همواره از خداوند متعال کمک می‌خواهد، بر خداوند اعتماد می‌کند و با وجود اسباب بر او توکل می‌کند و از سوی دیگر همیشه خود را نیازمند خداوند متعال می‌بیند، برای ثابت‌قدم ماندن خود از خداوند مدد و کمک می‌خواهد، ایمان به تقدیر در دل مؤمن، شکسته‌نفسی و اقرار به بزرگی خداوند متعال را غرس می‌کند، وقتی دچار گناه می‌شود از خداوند متعال عفو و بخشش می‌طلبد و برای گناهان خود، تقدیر را بهانه نمی‌کند گرچه می‌داند که این امور برایش مقدر هستند
  8. از تأثیرات ایمان به تقدیر این است که دعوتگر به سوی خداوند متعال، دعوتش را علنی نموده و بدون ترس و واهمه از کسی حق و حقیقت را برای همگان واضح و هویدا می‌سازد و با صبر و توکل بر خداوند متعال تمام مشکلات را پشت سر می‌گذارند؛ زیرا او می‌داند که اجل تنها دست خداوند متعال است و رزق از سوی او می‌آید و بندگان بدون مدد و یاری او نمی‌توانند کاری انجم دهند.[2]
آیا فرقۀ در عصر حاضر وجود دارد؟
سؤال دیگری که شاید برای بسیاری از خوانندگان گرامیِ این تحقیق ایجاد شود این است که آیا فرقۀ قدریه در عصر حاضر وجود دارد یا خیر؟ آیا هنوز هم افرادی هستند که از این فرقه، تابع‌داری نموده و آن را خوب بدانند و یا خیر؟
در پاسخ به این سؤال باید گفت گرچه اصل و اساس این فرقه، منقرض شده‌است و دیگر فرقه‌ای به نام قدریه وجود ندارد؛ اما آرا و نظریات، باورها و اعتقادات‌شان هنوز هم در بین برخی از گروه‌ها یافت می‌شود، این روزها عده‌ای فرقۀ قدریه را به خاطر این که بندگان را خالق افعال می‌دانند می‌ستایند و این نظریۀ شان را تأیید می‌کنند؛ زیرا آنان می‌پندارند که اولین منادیان آزادی انسان از تمام قید و بندها همین گروه بودند، به عنوان مثال محمد حبش، یکی از بنیان‌گذاران این فرقه را شهید آزادی نامیده‌است و در مقاله‌ای به عنوان «غیلان الدمشقي… شهید الحریة في دمشق؛ غیلان دمشقی… شهید آزادی در دمشق» او را ستوده و مفکورۀ او را در جهت رهاسازی و آزادی ستایش کرده‌است.[3] هم‌چنان در جای دیگر در بارۀ او مقاله‌ای نوشته شده‌است به عنوان: «غیلان الدمشقي دفع حیاته من أجل الحریة والعدالة» (غیلان دمشقی زندگی را به خاطر آزادی و عدالت قربانی کرد)، نویسنده در این مقاله نیز از فکر و ایدۀ او تعریف و تمجید نموده‌است و او را یکی از مدافعین آزادی انسان دانسته‌است.[4]
ادامه دارد…
بخش قبلی |‌ بخش بعدی
[1] . سورة المعارج، الآیة ۱۹- ۲۰.
[2] . المحمود،  د. عبد الرحمن بن صالح، القضاء والقدر في ضوء الکتاب والسنة ومذاهب الناس فیه، ۱۴۱۸ هـ. ق، از ص ۴۴۷ تا ۴۵۷  به طور اقتباس و اختصار.
[3] . سایت: مرکز حرمون للدراسات المعاصرة. عنوان مقاله: غیلان الدمشقی… شهید الحریة في دمشق، نویسندۀ محمدحبش، تاریخ نشر: ۲۰۱۱ م.
[4] . سایت: مرکز الاتحاد للأخبار، عنوان مقاله: غیلان الدمشقی دفع حیاته من أجل الحریة والعدالة… تاریخ نشر: آگوست ۲۰۱۱ م.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version