در سفر باید با ضعیفان قوم، رفاقت و مهربانی کرد و با عجله کردن در پیمودن راه موجب آزار و اذیت آنان نشد. در هر جایی که رفیق به سبب ضعف یا ضرورتی توقف نماید، باید صبر کرد تا او خود را به کاروان برساند. باید دانست که برابری و مدارا با ضعیفان در همهی احوال، به خصوص در سفرها، از جملهی مکارم اخلاق و اوصاف نیکو است.
ادب رفیق ضعیف این است که همراهان و رفیقان را با احتیاجات خود به رنج و زحمت نیندازد و تا جایی که ممکن است آنان را به انجام کارهای خود وادار نکند؛ بلکه باید به اندازهی توان، به یاران و همراهان خود خدمت کند. سنت است که اقویا و ثروتمندان در اثنای مسافرت گاهگاه از کاروان باز ایستند و کسانی را که عقب ماندهاند یاری کرده و به کاروان برسانند.
در حدیثی صحیح ثابت شده است که: پیامبر (صلی الله علیه وسلم) در جنگها و سفرها، گاهی از همراهان خود باز میایستاد و مردم ضعیف و بازمانده را یاری میکرد و گاهی آنان را پشت سر خود بر روی اسب سوار میکرد و به رفیقان میرسانید.
۱۸رعایت حال اجارهدهنده سواری و کسب رضایت وی
نباید بیشتر از آنچه با وی توافق شده است، بار بر چهارپای او نهاد. بلکه هر باری که میخواهد بر سواری او بگذارد، باید اول آن را به او نشان دهد و رضایت او را جلب کند. از عبدالله مبارک نقل شده است که بر چهارپای کسی نشسته بود. شخصی نامهای به او داد که به جایی برساند. وی نامه را قبول نکرد و گفت: با اجارهدهنده چنین قراری ندارم.
۱۹. رعایت حال سواری
باید به اندازه طاقت بار بر آن نهد و از گرسنگی و تشنگی آن محافظت کند. هنگام فرود آمدن تا زمانی که بار را از پشت ستور پایین نیاورده، به هیچ کار دیگری حتی نماز نپردازد. از انس بن مالک (رضی الله عنه) چنین روایت شده است که میفرماید: «هنگامی که در مکانی فرود میآمدیم، تا وقتی بار را از چهارپا پایین نمیآوردیم، نماز نمیگزاردیم؛ یعنی با وجود حرص شدید بر ادای نماز، به آن قیام نمینمودیم.» و این زمانی است که در وقت نماز فرصتی باشد. در صحیح مسلم به روایت ابیهریره (رضی الله عنه) آمده است که: پیامبر (صلی الله علیه وسلم) فرمود: «وقتی در فراخی سال سفر کنید (وقتی که در صحرا علف و گیاه بسیار است)، آهسته بروید تا چهارپایان از زمین بهره خود را ببرند و وقتی در تنگی سال سفر کنید (وقتی که در صحرا علف و گیاه نیست)، با عجله بروید تا چهارپای شما گرسنگی نکشد.»[1]
۲۰. قناعت به لوازم ضروری
در سفر باید به لوازم ضروری اکتفا کرد و بیشتر از آن نطلبد تا باعث تفرقهی خاطر و پریشانی دل نشود. برخی از بزرگان گفتهاند که لوازم ضروری در سفر عبارت است از لباسی که عورت را بپوشاند، سجادهای که بر آن نماز گزارد، طناب و دلویی که با آن برای وضو آب از چاه بیرون آورد، کفش یا نعلینی که پس از شستن پاها بپوشد و بر سر سجاده رود، و عصای تیغداری که با آن آفتها را از خود دور کند و برخی احتیاجات دیگر را با آن برطرف سازد. اگر کسی به جهت حفظ سنت وسایل دیگری غیر از این بردارد همچون شانه، مسواک، قیچی، سوزن و سرمهدان جایز است، اما باید دید که وی در چه مقامی است؛ اگر در مقام ارادت و مرتبهی تجرید است، هر یک از آنها برای او بند و حجاب و مایهی پستی و فرومایگی نفس است، ولی اگر در مقام استقامت و تمکین است، آن و صد هزار وسیلهی دیگر نیز برای او جایز است که بردارد.
۲۱. نبردن قرآنکریم به دیار کفر
اگر در سفر چارهای جز عبور از دیار کافران و بتپرستان ندارد، نباید قرآن همراه خود ببرد تا مبادا کسی به آن بیاحترامی کند. در صحیح مسلم به روایت ابن عمر آمده است که پیامبر (صلی الله علیه وسلم) فرمود: «قرآن را همراه خود به سفر نبرید؛ چون من از اینکه به آن دشمنی برسد ایمن نیستم.»[2] علمای دین گفتهاند: اگر کسی نامهای به دیار کفر بفرستد که در آن آیهای از آیات قرآن نوشته شده باشد، مانعی نیست؛ زیرا به صحت رسیده که حضرت رسول (صلی الله علیه وسلم) در بعضی از نامههایی که برای سلاطین وقت فرستاده بود، آیهای از قرآن نوشته بود.
۲۲. زنگوله نبستن بر چهارپایان
در سفر نباید زنگوله به گردن چهارپایان بست؛ زیرا در منع آن احادیث و اخبار صحیحی وارد شده است. در صحیح مسلم به روایت ابیهریره آمده است که: پیامبر (صلی الله علیه وسلم) فرمود: ملائکه، همسفرانی را که در میان ایشان زنگوله باشد، همنشینی و همراهی نمیکنند.[3] در روایتی دیگر به صحت رسیده است که پیامبر (صلی الله علیه وسلم) فرمود: «جرس (زنگ) از مزامیر شیطان است.»[4]
در بعضی روایات آمده است که حضرت فاروق (رضی الله عنه) زنگولههای کوچک را از پای دختران ابن زبیر (رضی الله عنه) درآورد و گفت: «از پیامبر (صلی الله علیه وسلم) شنیدم که فرمود: “با هر زنگولهای شیطانی است.”»[5] در روایتی آمده است که وقتی کنیزکی نزد حضرت عائشه صدیقه (رضی الله عنه) آمد که در پای وی زنگولههای کوچک آویزان بود، فرمود: «ای متفرق کنندگان ملائکه از نزد من بروید.»[6] یعنی وقتی فرشتگان صدای زنگوله را بشنوند آن را ناپسند دانسته و از آن مکان دور میشوند.
بعضی از علمای شام معتقدند که زنگولهای که بستن آن بر سواری مکروه و ممنوع است، زنگولهی بزرگ است، اما بستن زنگولهی کوچک بر سواری هیچ مانعی ندارد.
۲۳. همراه نبردن سگ و پوست پلنگ در سفر
در صحیح مسلم به روایت ابیهریره آمده است که پیامبر (صلی الله علیه وسلم) فرمود: «فرشتگان با جمعی که در میان ایشان سگ باشد، مصاحبت و همراهی نمیکنند.»[7] در سنن ابیداود به روایت ابیهریره (رضی الله عنه) آمده است که پیامبر (صلی الله علیه وسلم) فرمود: «ملائکه با کسانی که در میان ایشان پوست پلنگ باشد، مصاحبت نمیکنند.»[8] علمای دین گفتهاند که: مقصود از ملائکه در این احادیث، ملائکه رحمت است؛ زیرا هیچ چیزی مانع همراهی ملائکهی حفظه، کرام الکاتبین و غیر ایشان نمیگردد.