نویسنده: شعیب احمد «غزنوی»
آغاها و خدمتگزاران کعبهی مشرفه
از دیرباز، عمل آختهسازی و حذف بیضهها در میان برخی فرهنگها و ادیان پیش از اسلام مرسوم بوده است. افرادی چون قطفور، عزیز مصر، سید یوسف و اوریگانوس، مفسر عهد عتیق، از جمله کسانی بودهاند که این وضعیت را تجربه کردهاند. حضرت معاویه بن ابی سفیان، برای اولین بار، بردگان آزادی را به خدمت در خانه کعبه گماشت، اما برخلاف گزارشات برخی مورخین، این بردگان آخته نبودند. یزید بن معاویه نیز به عنوان نخستین فردی شناخته شده است که فرهنگ آختهسازی را در جامعه خود رواج داد و به این افراد عناوینی چون «طواشی» یا «آغا» اختصاص داد.
کلمه «آغا» که از ریشهای غیرعربی گرفته شده، به معنای مردی ثروتمند و با نفوذ است. این افراد در دربارهای سلطنتی به عنوان «آغاهای حرم» و «طواشی مسجد» شناخته میشدند.
امام بخاری (رحمه الله) در کتاب النکاح از عبدالله بن مسعود (رضی الله عنه) نقل کرده است که در یکی از سفرهای جهادی به همراه پیامبر اکرم (صلی الله علیه وسلم)، صحابه (رضی الله عنهم)، در غیاب همسرانشان، پیشنهاد آختهسازی خود را مطرح کردند که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وسلم) این کار را نپسندید. قرطبی نیز تأکید کرده است که آختهسازی حیوانات جایز نیست مگر اینکه به منظوری خاص مانند بهبود کیفیت گوشت یا جلوگیری از آسیبرسانی حیوان باشد.
محمد طاهر کردی در «التاريخ القويم» ذکر کرده است که استخدام آغاها در مسجد الحرام برای اولین بار در سال ۵۵۷ هجری قمری صورت گرفت. این در حالی است که پیش از آن، آغاها در مسجد النبی خدمت میکردند. شرایط استخدام آنها عبارت بود از حفظ قرآن، آشنایی با علم فقه، آخته بودن، و حضور مداوم هفت ساله در حرم. فراخوانی آنها توسط شیخ آغاها صورت میگرفت و به آنها تابعیت سعودی اعطا میشد. در سال ۱۳۹۹ هجری قمری، استخدام آغاها متوقف شد و آنها از سوی دولت سعودی مورد احترام و تقدیر قرار گرفتند. اخیراً، مؤسسهای خیریه به آنها اختصاص یافته و آنها مسئولیت ۴۲ شغل مختلف در حرم را بر عهده دارند، شامل نظافت مطاف، جدا کردن زنان از مردان در زمان طواف، خدمت به خطیب حرم و… . همچنین، آنها لباسهای فرم مخصوصی بر تن میکنند.
حجر اسود (تکهای از بهشت)
حجر اسود، سنگی است که در رکن شرقی کعبه مشرفه نصب شده است و از محل آن طواف به دور بیتالله آغاز میشود و یکی از آیات آشکار الله تعالی در حرم به شمار میرود.
در روایت آمده است که این سنگ از شیر نیز سفیدتر بوده است، اما در اثر گناهان بندگان سیاه شده است. این سنگ یک و نیم متر از سطح مطاف بلندتر است و از هشت قطعهی کوچک تشکیل شده که بزرگترین آنها به اندازهی خرماست و در حصار نقرهی ضخیمی قرار گرفته است.
قسمت سیاه این سنگ همان جهتی است که برای ما قابل مشاهده است و سایر قسمتهای آن که در داخل کعبه قرار دارد، سفید است. چنانکه محمد بن نافع خزاعی روزی که قرامطه آن را بیرون آوردند، مشاهده کرد و دید که سر آن سیاه و بقیهاش سفید است و طول آن حدود نیممتر است.
حجر الاسود، که در کعبه قرار دارد، بارها مورد تعرض واقع شده است. از معروفترین این حوادث میتوان به رخدادی اشاره کرد که در سال ۳۱۷ هجری قمری توسط قرامطه صورت گرفت. آنها حجر الاسود را از جای خود برداشته و به منطقهی هجر در احساء منتقل کردند و برای مدت ۲۲ سال آن را در اختیار داشتند. در نهایت، در سال ۳۳۹ هجری قمری، حجر الاسود را به خانه خدا بازگرداندند. آخرین تعرض به این سنگ مقدس در دوران ملک عبدالعزیز در سال ۱۳۵۱ هجری قمری اتفاق افتاد، که در آن زمان فردی قطعهای از حجر الاسود را جدا کرد و بخشی از پوشش کعبه را پاره نمود و به دلیل این عمل به مرگ محکوم شد.
این اشتباه که برخی حجر الاسود را «حجر اسعد» مینامند، باید اصلاح شود. نام صحیح همان است که توسط رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) انتخاب شده است، زیرا پیامبر (صلی الله علیه وسلم) بر اساس هوای نفسانی سخن نمیگویند و تصرفاتشان بر اساس هوا و هوس نیست.
یکی از معجزات حجر الاسود این است که خداوند آن را از پرستش توسط مشرکان محافظت کرده است و این سنگ مبارک در روز قیامت برای کسانی که به آن دست زدهاند، شهادت خواهد داد.
ابن عباس (رضی الله عنه) روایت میکند که رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) فرمودند: «حجر الاسود در روز قیامت با دو چشم و زبانی که با آن سخن میگوید، میآید و برای کسانی که به حق آن را استلام کردهاند، شهادت خواهد داد.»
بنابراین، این سنگ تکهای از بهشت است که جایگاه اصلی مؤمنان خواهد بود. بوسه زدن، مسح کردن و دست پس از استلام، سنت و پیروی از سنت پیامبرمان (صلی الله علیه وسلم) به شمار میرود؛ در حالی که خود سنگ مالک هیچ نفع و ضرری نیست. به هنگام ازدحام شدید، کافی است به آن اشاره کنید و بگویید: الله اکبر، و نیازی به ایذای مسلمانان نیست.
رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) در مورد حجر اسود و رکن یمانی فرمود: «همانا دست زدن به آنها گناهان را محو میکند.»
امام نووی (رحمه الله) در مورد استلام حجر اسود توسط زنان میگوید: بوسیدن حجر اسود یا استلام آن توسط زنان مناسب و درست نیست، مگر در شب، زمانی که مطاف خلوت است؛ زیرا در این کار زنان و مردان دچار زیان و ضرر میگردند.
روایت شده است که حضرت عایشه (رضی الله عنها) در شب و دور از مردان طواف میکرد. آنگاه زنی گفت: «ای امالمؤمنین، برویم و حجر اسود را استلام کنیم.» حضرت عایشه (رضی الله عنها) به وی گفت: «تو خودت تنها برو و او را همراهی نکرد.» احادیث فراوان دیگری نیز وجود دارد که از اختلاط زنان با مردان به هنگام استلام حجر اسود ممانعت میکنند. بنابراین، برای خواهر مسلمان که به زیارت خانهی پروردگار زنده و پایدارش آمده و طالب رضای اوست، مناسب نیست که برای به دست آوردن یک سنت، امری منکر و ناشایست و اختلاط با مردان را مرتکب شود، حال آنکه بوسه و استلام حجر اسود از شرایط حج یا عمره نیست، بلکه فقط سنت است.
رکن یمانی
رکن یمانی در جنوب غربی کعبه قرار دارد و چون در سمت یمن واقع شده، این نام را به خود اختصاص داده است. دست زدن به آن بدون بوسه سنت است و اگر نتوانست به آن دست بزند، بدون اشاره و تکبیر از آنجا رد شود. رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) در مورد فضیلت رکن یمانی و حجر اسود فرمود: «همانا دست زدن به آنها گناهان را محو میکند.» آن حضرت (صلی الله علیه وسلم) با دست مبارکش آن را مسح میکرد و در صورت عدم ازدحام در هر شوطی میتواند آن را دست بزند. این امری است که اغلب مردم از آن غفلت میورزند.
ادامه دارد…