آدمی بنا به سرشت و طبیعت انسانی و جاذبه ھواھای نفسانی، گاھی اوقات صفات نامطلوب و ناپسندی را برای خویش برمیگزیند و با آن زندگی میکند. در حالی که خود او نیز به واقعیت این صفات بد یا اندیشهھای ناسالم پی نمیبرد و کسی دیگر ھم شاید از ترس ناراحت شدنش، به او گوشزد نمیکند.
در این میان تنھا دوست بیغرضی که میتواند نقطه عطفی در زندگی او ایجاد نماید و ھیچگاه گفتهاش زننده و ناراحتکننده نیست و آرام و بیسر و صدا، آدمی را اصلاح میکند، کتاب است. کتاب شفابخش بیماریھای اخلاقی و اصلاحگر درون است که در موقعیتھای گوناگون درس انسانیت و زندگی میدهد.
زیانکــاری مــا از ھمنشــین اســت عذاب دوزخ از بئس القـرین اسـت
بیشتر مردم حاضر نیستند کسی انگشت اتھام و اعتراض به سوی عیبھا و کمیھایشان دراز کند و آنان را نسبت به عاقبت بد اعمالشان آگاه سازد. اما مطالعه کتابھای مفید میتواند به شکلی حکیمانه در ریشه کنکردن اخلاق بد یاریگر انسان باشد و او را راھنمایی کند. کتاب روند اصلاح انسان را سرعت بخشیده و به سوی کمالات معنوی رھنما میگردد. ھرچه بیشتر کتاب بخوانید، بیشتر از زندگی حقیقی برخوردار خواھید شد.
کتاب بیش از درس و معلم به انسان میآموزد و نُه دهم معلومات انسان از کتاب است و یک دھم از معلم و درس.
کتاب ھمنشینی است که تو را خسته و ملول نمیسازد. دوستی است که تو را فریب نمیدھد. رفیقی است که به تو آزار نمیرساند. کتاب از تمام دوستان انسان ثابت قدمتر و با وفاتر و صبورتر است و ھرگز در ایام بدبختی و محنت به انسان پشت نمیکند برعکس آغوش مھربان ورأفت آن برای استقبال ھمیشه گشوده است. در دوره جوانی انسان را سرگرم و مشغول میسازد و در روزگار پیری و شکستگی تسلیت و دلداری میدھد.
امروز که دوستان خوب کم شدهاند، دوستی بھتر از کتاب نخواھی یافت. چون کتاب ریا نمیکند، ظاھر و باطنش یکیست و ھرچه در دل و درون دارد ھمان را میگوید، تا شما نزد او نروی و از او نخواھی، سخنی نمیگوید و ھر وقت بخواھی، سکوت میکند.
کتاب تنها کسی است که بدون منت گذاشتن تمامی اطلاعات خود را در اختیار ما میگذارد و از صمیم قلب آرزومند موفقیت اطرافیان است. باید چون حافظ شیرین سخن، از ھمنشینان دغل باز به کتاب پناه برد:
جز صراحی و کتابم نبود یار و ندیم تا حریفان دغا را به جھان کم بینم
حال که مطالعه کتابھای مفید، شاھراه سلامت اخلاقی و آموزگار بزرگ درسھای زندگانی است. پس تعلل و غفلت از مطالعه چرا؟ (منبع سابق: 12- 13)
کتاب عصاره اندیشههاست. کتاب فوّاره تجربههاست. کتاب عرصه دیدار با بزرگان است. کتاب فرزند جاویدان انسان است. منتسیکو میگوید: «یک ساعت از عمر گذشته را به ھیچ قیمتی نمیتوان باز گرداند. اما با دادن چند قطعه پول ناچیز، میتوان تمام عمر و تجارب بزرگترین عقلا و عالمان جهان را تصرف کرد. کتاب عمر دوباره است. در دنیا لذتی که با لذت مطالعه برابری کند، نیست. من ھیچ غمی نداشتهام که خواندن یک صفحه کتاب از بین نبرده باشد، مطالعه کتاب یعنی تبدیل ساعتھای ملالتبار به ساعات لذتبخش».
لذت زندگی انسان با سلامتی و تندرستی بدست میآید و بالاترین درجه سلامت و تندرستی سلامت فکر و ذھن است. مطالعه ھمان اثری را در وجود آدمی میگذارد که ورزش در بدن ایجاد میکند. از این روست که آوردهاند: «مرگ تدریجی انسان آغاز خواھد شد اگر مطالعه نکند».
آری! رویآوردن به مطالعه و تداوم و استمرار در آن از اھمیت بالایی برخوردار است و واجبی ضروری و فرمانی الھیست: اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ. [العلق: ١] «بخوان، به نام پروردگارت».
ن ۚ وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ. [القلم: 1] «سوگند به قلم و آنچه مینویسند» .
اقیانوس عظیم اندیشهھای قرآن با کلمه و فرمان «إقرأ: بخوان» آغاز میگردد. بدین ترتیب نقطهی آغاز رسالت و دعوت اسلامی بر مبنای خواندن و مطالعه شکل گرفت و این افتخار منحصرا برای اسلام بود است. به ھمین خاطر خداوند از میان تمامی امتھا، امت اسلامی را برگزید و رسالت ابلاغ دین خود را بر دوش این امت نھاد و توفیق پیامبرش در این راه، نه از طریق معجزات خارق العاده بلکه از راه یک ارتباط فکری و روحی با مردم بود.
قرآن بهترین الگو برای ترویج فرهنگ مطالعه است. از دیدگاه قرآن هیچ شب و روزی نباید بدون مطالعه بگذرد. آری، مطالعه بایستی همیشگی باشد و به یک کتاب و دو کتاب یا یک روز و یک ماه در سال اختصاص داده نشود. بلکه بایستی جزو برنامه شبانهروزی باشد. أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا. [المزمل: 4] «هر شب آن مقدار که برایت مقدور است از قرآن مطالعه کن».
إِنَّ لَكَ فِي النَّهَارِ سَبْحًا طَوِيلًا. [المزمل: 7] « تا در مسیر تلاش سخت وپُرفشار روز تو را دستگیر باشد».