کسی که این عمل را در وقت سربریدن حیوان انجام ندهد، در واقع خلاف سنت رسول گرامی اسلام عمل نموده است؛ چون ایشان وقتی دو قوچ را به دستان خویش سربریدند «بسم الله و تکبیر» گفتند؛ بنابراین کسی که حیوانی را سر برید و از روی قصد و عمداً بسم الله نکرد، خوردن از آن حیوان حلال نیست، الله تعالی میفرماید: “وَلَا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَإِنَّهُ لَفِسْقٌ وَإِنَّ الشَّيَطِينَ لَيُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَا بِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْلمُشْرِكُونَ” ترجمه: «ذبحی که نام خدا بر آن یاد نشده است مخورید که عصیان است، شیاطین به دوستان خود القا میکنند تا با شما مجادله کنند اگر اطاعتشان کنید مشرک خواهید بود».[1]
ادب دوازدهم: ریختن خون
با سر بریدن حیوان از قسمتهای حلقوم، مری و شاهرگها، خونش باید ریخته شود، مهم نیست ذبح با چه وسیلهای انجام میشود؛ بلکه بنا به قول پیامبر صلیالله علیهوسلم مهم ریختن خون حیوان است: “ما انهر الدم وذكرت اسم الله عليه فكل، ما خلا السن والظفر“. «هر حیوانی که خونش جاری شود و نام الله بر آن یاد شود، از آن بخورید؛ البته به شرطی که آلهی کشتار، دندان یا ناخن نباشد».[2]
قطع نمودن اعضایی که قبلاً ذکر شد بهترین راه برای ریختن خون حیوان است؛ اما باید به یاد داشته باشیم که خون به وسیلهی استخوان ریخته نشود.
ادب سیزدهم: سر نبریدن حیوانی در مقابل حیوان دیگر
مسلمان نباید گوسفند، شتر یا حیوان دیگری را در حضور همنوعش سر ببرد و دیگری در واقع منتظر نوبت و مرگ خویش باشد و مرگ آن حیوان دیگر را تماشاگر باشد، این امر ترس حیوان را میافزاید و درد مرگ آن را افزایش میدهد، به خصوص اگر حیوانی در مقابل پدر یا مادرش سر بریده شود.
ادب چهاردهم: سربریدن شتر به صورت ایستاده و دیگر حیوانات به صورت خوابیده
این امر نیز یکی از سنتهای نبی کریم صلیاللهعلیهوسلم است، ایشان شتر را در حالت ایستاده ذبح میکردند، به گونهای که دست چپش بسته بود. روزی ابن عمر رضیاللهعنهما مردی را میبیند که شترش را در حالیکه زانو زده است، ذبح میکند، برای او گفتند: «او را ایستاده بگذار و ببند، این سنت پیامبر شما است».[3]
آیا قربانی باعث رکود اقتصادی میشود؟!!!
امروزه درست برخلاف هدفی که خداوند قربانی را واجب نموده تبلیغ میشود، از جمله گفته میشود: قربانی مگر چیست؟ [معاذ الله] چیز بیهودهای است میلیونها درهم به شکل خون در جویها ریخته میشود، از تعداد حیوانات کاسته میشود، به اقتصاد جامعه بسیار ضرر میرساند. خود عیبجویان پیشنهاد میکنند که به جای قربانی و تقسیم گوشت، پول به فقرا داده شود تا خودشان در رفع احتیاجات خویش خرج کنند. اینگونه تبلیغات و شعارها در گذشته از طرف عدهی بهخصوصی صورت میگرفت؛ اما حالا آن قدر رایج شده که هر روز چند نفر سوال میکنند که فقیر در جامعه زیاد است، چه اشکالی دارد بهجای قربانی کردن، پول به آنها بدهیم؟
روح قربانی:
اگر شخصی به جای نماز خواندن به مستمندان کمک کند، فریضهی نمازش ادا نمیشود، برای اینکه هر عبادتی، ترتیب خاص خودش را دارد، فرایض و واجبات در جای خود، کمک به مستمندان هم در جای خود، اجر و ثواب دارد. گفتن جملاتی از قبیل: قربانی مخالف با عقل است، باعث رکود اقتصادی میشود، از نظر اقتصادی ضرر دارد، تبلیغاتی است علیه قربانی که فلسفه و روح آن را نفی میکند، به یاد داشته باشیم، تا وقتی که پیروی از دستورات الله متعال در انسان نباشد، به سعادت نمیرسد، سبب این همه رشوهخواری، ظلم و ستم و تباهکاری در جامعه بشری این است که انسان به دنبال عقل خود میرود و به دنبال حکم الله متعال نیست؛ البته این عقل سلیم نیست؛ بلکه فکر بیبهره از فهم حکمتهای الهی است و گرنه عقل سلیم آن است که تشخیص دهندهی خوب و بد را از طرف الله میداند و تمام اوامرش را کاملاً عالمانه و حکیمانه میداند.
عبادت نفلی را هر وقت میتوان ادا کرد؛ اما قربانی و عمل کارد بر گلو کشیدن، فقط تا سه روز عبادت است، همین عمل، بعد از گذشت سه روز، عبادت محسوب نمیشود، خداوند به وسیلهی قربانی به انسان میآموزد که عمل، فقط وقتی که به حکم ما انجام گیرد عبادت به شمار میآید، دین یعنی پیروی از دستورات الله؛ بدین معنی چیزی را که خداوند متعال حکم کرده بپذیریم و به آن عمل کنیم، بدون حكم خداوند، چیزی در عمل نیست، کاش این نکته را میفهمیدیم که فهم صحیح تمام دین برای ما آسان میشد.
سوال اقتصادی:
چون انسان از معنویات غافل باشد و به فکر خواهشات و مادیات افتد و مدنظرش تنها دنیا باشد، درک قدرت کامله و نظام عجیب و شگفتانگیز خداوندی برایش سخت میشود و تمام عبادات را مانند رسوم بیجان تصور میکند و مسأله قربانی را از مشکلترین مسائل اقتصادی میداند و میگوید، مبلغ هنگفتی که از ملت جهت ذبح حیوانات، هر سال خرج میشود غیر از خوردن گوشت تا سه روز فایدهی دیگری ندارد، اگر این مبلغ جهت رفاه و آسایش ملت بهکار برده میشد چه بهتر بود؛ اما باید دانست که نزد هیچ دانشمند و روشنفکر، شکمپروری و رسیدن به لذات نفسانی، از اصلاح اخلاق و اعمال ملت مقدم نیست؛ بلکه شخص عاقل میگوید: مشکل شکم، زمانی حل میشود که انسان در امنیت و آرامش باشد و در او انسانیت یافت شود و دارای اخلاق حسنه و نیکو باشد و از غارتگری، مکر، فریب، دزدی و خوردن مال حرام بپرهیزد.
افراد تحصیل کرده همچنان که تعلیم و تعلم را ضروری و لازم میدانند، امور تربیتی را نیز از ضروریات زندگی بر میشمارند.
انگیزهی اطاعت و فرمانبرداری از دستورات خداوند متعال همان انگیزهای است که انسان را در تنهایی نیز، از جرائم باز میدارد و قربانی در تقویت این انگیزه اثر خاصی دارد.
در نتیجه فلاح و بهبود قوم و ملت در این نیست که انسان قربانی را ترک کرده و پولش را در راه رضای خواهشات نفسانی صرف کند؛ بلکه فلاح حقیقی در این است که هر شخص این سنت ابراهیمی را با شوق و محبت انجام داده و انگیزه ایثار و قربانی را در دل دیگران تقویت کند.
بعد از فهمیدن حقیقت قربانی کاملاً واضح میشود که هدف از قربانی خوردن گوشت و پرورش تن نیست؛ بلکه هدف اصلی اجرای حکم الله متعال و زنده کردن سنت ابراهیمی و حصول انگیزهی ایثار و قربانی است. قرآن کریم دربارهی قربانی میفرماید: “لَن يَنَالَ اللهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَ لكِن يَنَالُهُ التَّقوى مِنكُم” «خون و گوشت قربانیهای شما به الله نمیرسند؛ بلکه فقط تقوی (یعنی انگیزه اطاعت شما) به خدا میرسد».[4]
به هر حال هدف از قربانی، خون و گوشت نیست [حتی بر امتهای گذشته گوشت قربانی هم حلال نبود، این یکی از خصوصیات آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم است که گوشت قربانی برای امتش حلال گردانیده شده است] بلکه هدف اصلی پیدا کردن انگیزه اطاعت و سربلندی در مقابل آزمایشات خداوند است.
بعضی از افراد میگویند: در زمانی کوتاه، تعداد زیادی از حیوانات ذبح میشوند که این خود ضرر اقتصادی است که در زندگی مردم تأثیر زیادی میگذارد که باعث میشود حیوانات و گوشت کمیاب شود؛ اما این تصورات وقتی فکر را تحت تأثیر میگذارد که انسان از قدرت کاملهی خالق کائنات و مشاهدهی نظم مستحکم جهان غافل باشد.
نظام قدرت خداوندی همیشه در تمام عالم این بوده و هست که اگر مردم به چیزی بیشتر نیاز پیدا کنند، خداوند متعال آن چیز را افزونتر میگرداند و چون نیاز مردم به آن کم باشد، آن چیز هم روز به روز کمتر میشود، مانند آب چاه که هر چه کشیده شود، روز به روز بیشتر و اگرنه چشمههایش مسدود شده و سرانجام آبش خشک خواهد شد، اگر به گذشته دقت کنیم، متوجه میشویم که مردم در آن زمان بیشتر قربانی ذبح میکردند؛ زیرا همچنان که مردم امروزه نسبت به نماز، روزه، حج و غیره سست و بیتفاوت شدهاند در قربانی کردن نیز میل و رغبتی از خود نشان نمیدهند، در قرن اول اسلام، حالت مسلمین چنین بود که هر نفر صد شتر یکجا قربانی میکرد، چنانکه یک بار آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم صد شتر یکجا در میدان منی قربانی (ذبح) کردند.[5]
اگر به دقت به این مسأله توجه کنیم پی میبریم که با این کثرت قربانی در دنیای اسلام، باز هم کمبود گوشت و حیوان مخصوص قربانی احساس نمی شود، با افزایش قیمت آن بسیار ناچیز می باشد.
در حال حاضر که اغلب مردم در عباداتی همچون نماز، روزه و غیره غفلت میورزند افراد زیادی هستند که بر آنها قربانی واجب است؛ اما قربانی ذبح نمیکنند! اگر شخصی مدعی شود که کمبود حیوان قربانی به خاطر این است که تعداد زیادی از آن ها در ایام عید قربان ذبح میشوند، نه تنها واقعیت ندارد؛ بلکه دروغ محض است.
زیرا در این عصر کشورهایی هستند که مردم آنها اصلاً قربانی ذبح نمیکنند؛ اما باز هم گوشت در آن کشورها نسبت به کشورهایی که در آنها قربانی ذبح میشود کمیابتر و گرانتر است.
اگر میخواهید این موضوع را تحقیق کنید اهل شهری را در یک سال از قربانی باز دارید و بعد مدتی ببینید از نظر اقتصادی چه اثر سودمندی به اهل آن شهر میرسد و چه اندازه قیمت گوشت، شیر و روغن پایین میآید؛ اما هیچ مملکت اسلامی به انجام این کار حاضر نخواهد شد. حالا بهعنوان مثال کشور هندوستان را نگاه کنید که قربانی گاو در آنجا ممنوع است؛ اما با این وصف آیا کسی مشاهده کرده که گاوها به سبب کثرت در کوچهها و خیابانها بگردند؟ یا به سبب کثرت گاو شیرها در جویها روان، یا حداقل روغن ارزان باشد؟ خیر، قبل از استقلال پاکستان هندوستان دارای صد میلیون مسلمان بود که هر سال آنها قربانی میکردند و انگلیسیها هم روزانه صدها گاو ذبح میکردند؛ اما باز هم در آن زمان قیمت گوشت و شیر از امروز ارزانتر و و تعداد گاوها بیشتر بود! اما اگر در هندوستان تا چندین سال کشتن گاو به کلی ممنوع شود، احتمال این میرود که بعد از مدتی گاو در آنجا بسیار کمیاب باشد.
خوانندگان محترم! چندین سال قبل که اسب وسیلهی سفر و جهاد بود، به کثرت موجود بود؛ اما امروزه که وسایل حمل و نقل پیشرفته جای آنها را گرفته و نسبت به گذشته خیلی کمتر از آنها استفاده میشود تعدادشان بیشتر و قیمتشان ارزانتر شده! یا برعکس، تعدادشان به سبب عدم نیاز مردم کمتر و قیمتشان گرانتر شده! باید یقین داشت که حکمت خداوندی از فهم و درک و دانش انسان بالاتر است، ای کاش مسلمین جهان در مورد فضایل و محاسن قربانی میاندیشیدند و قربانی را یک رسم مذهبی نمیپنداشتند؛ بلکه آن را سنت ابراهیمی میدانستند، تا اینکه قوت در ایمان و عملشان به وجود میآمد و برکات اخلاص را به چشم خود مشاهده مینمودند؛ همچنان که در هر عبادتی علاوه بر ثواب، اثرات مخصوص دیگری از جمله: تواضع و فروتنی در نماز، پاک شدن قلب از حب مال در زکات و ازدیاد محبت خداوندی از روزه و حج، به ودیعه گذاشته شده در قربانی هم قوت ایمان و اخلاق و عزم و همت در اعمال نیز به ودیعت نهاده شده است.
[2]ـ البيهقي، أبوبكر أحمد بن الحسين، السنن الكبرى وفي ذيله الجوهر النقي،ج۹، ص۲۴۶،كتاب الصید والذبائح،باب ما جاء في ذكاة ما لا يقدر على ذبحه إلا برمي أو سلاح، رقم الحدیث: ۱۸۷۰۷، الطبعة الأولى: ۱۳۴۴ هـ، الناشر: مجلس دائرة المعارف النظامية الكائنة في الهند ببلدة حيدر آباد.
[3]ـ البخاری، محمد بن إسماعيل، صحيح البخاري،ج۲، ص۶۱۲، کتاب الحج،باب نحر الإبل مقيدة، رقم الحدیث: ۱۶۲۷، الطبعة الثالثة، ۱۴۰۷ – ۱۹۸۷،الناشر: دار ابن كثير، اليمامة – بيروت.
[5]ـ النيسابوري، محمد بن إسحاق بن خزيمة، صحيح ابن خزيمة،ج۴، ص۲۹۷، کتاب المناسک، باب الأكل من لحم الهدي إذا كان تطوعا، رقم الحدیث: ۲۹۲۴،الناشر: المكتب الإسلامي – بيروت ، ۱۳۹۰ – ۱۹۷۰.