نویسنده: محمد اسماعیل‌زهی

قربانی؛ اهمیت، فضایل، فلسفه و آداب آن

بخش پنجم

شبهه‌­ای چند در مورد قربانی:
شبهه اول: قربانی کردن، ظلم در حق حیوانات است!
پاسخ:
الف: چرا اسلام‌­ستیزان از قتل عام حیوانات در جشنواره‌­ها یا برای مصارف غربی­‌ها ایراد نمی­‌گیرند، چون با تزریق افکار، اذهان مردم را این­گونه شکل داده­‌اند که اروپایی­‌ها با فرهنگ و متمدن هستند و آن­‌ها هر جنایتی انجام دهند آن را نادیده می­‌گیرند چون این اعمال را یک اروپایی با فرهنگ [ به زعم خودشان] انجام می‌­دهد؛ پس اهمیت زیادی ندارد!!
غرب وحشی به بهانه بازی‌­های مردمی و ملی، سالانه ۴۰ هزار گاو را وحشیانه کشته‌­اند.[1] چرا بر این اعمال وحشیانه اعتراضی نمی‌­کنند؟
سالانه بیشتر از ۱۵۰ میلیارد حیوان توسط شرکت­‌های صنعتی گوشت، لبنیات، تخم مرغ و ماهی کشته می­‌شود.[2] چرا فقط به قربانی مسلمانان اعتراض وارد می­‌شود؟
ب: ذبح حيوانات، خشونت نیست! هر کسی که قائل به وجود خداوند تبارک و تعالی می‌­باشد، بدون شک یقین دارد که هرگز ممکن نیست او تعالى جَلَّ­‌جَلالُهُ ظالم باشد! بلکه رحیم و مهربان است. به جهان وحش و طبیعت اگر نگاه کنیم می­‌بینیم که الله سُبْحَانَهُ وَتَعَالَی انواع و اقسام جانوران، حیوانات و پرندگان را آفریده است که بسیاری از آنان در زنجیره غذایی خود از گوشت جانوران ضعیف­‌تر تغذیه می­‌کنند و یا اینکه چقدر جانوران گوشت‌­خوار و خون­‌خواری را در آب­‌ها سکنی داده است! از انواع ماهی‌­ها، کوسه­‌ها و نهنگ­‌ها گرفته تا تمساح­‌ها و کروکودیل‌­های گوشت‌­خوار و خطرناک که غذای تمامی‌­شان جانوران و موجودات کوچک­تر از خودشان است؛ حتی بسیاری از جانوران آبزی و خشکی وجود دارند که از قاره‌­ای به قاره­‌ی دیگر جهت شکار و تغذیه می­‌روند و مسافت­‌های بسیار طولانی را طی می­‌کنند تا به غذایی برسند! مورچه‌­خوارها را دیده­‌اید که در یک وعده غذایی خویش هزاران مورچه را می­‌خورند! و یا به تغذیه انواع و اقسام حیوانات و جانوران دیگر که جزئی از این زنجیره غذایی هستند، دقت کرده‌­اید؟!
حال شما بگویید با دیدن این زنجیره غذایی آیا کسی می­‌تواند بگوید که این امور بسیار ظالمانه و خلاف عقل است؟! آیا اگر انسان، حیوانی را برای تغذیه خویش ذبح نماید ظالم هست؟! در این زنجیره غذایی که خداوند جل­‌جلاله بنابر مصلحت و حکمت حکیمانه خویش برای تمام مخلوقاتش قرار داده است، آیا جایی برای اشرف مخلوقاتش نیست؟! آیا ملک الموت که جان انسان­‌ها بلکه جان انبیاء، رسل و پادشاهان را می­‌گیرد، ظالم و قاتل است؟! اگر ما در عید قربان حیوانات را ذبح نکنیم آیا آن‌­ها برای همیشه زنده خواهند ماند؟! آیا جان دادن چند دقیقه‌­ای هنگام ذبح برای آن­ها دشوارتر است یا مردن بعد از دست و پنجه نرم کردن زیاد با درد و رنج و بیماری و پیری؟!
تصور کنید اگر تمام حیوانات زنده بمانند و هیچ شکاری صورت نگیرد، تکلیف حیوانات گوشت­‌خوار خشکی و دریا و تغذیه آنان چه می‌­شود؟! آیا گونه­‌های آنان باقی خواهد ماند یا اینکه منقرض می‌گردند؟! آیا آن­‌ها بر اثر گرسنگی نخواهند مرد؟! آیا استفاده از گوشت حیوانات برای حیوانات دیگر درست است؛ اما برای انسان درست نیست؟! اگر زندگانی این جانوران و بسیاری از موجودات روی زمین وابسته به تغذیه از دیگری است، آیا ذبح حیوانی برای استفاده از گوشت، پوست و… برای انسان خلاف عقل و انسانیت و مشیت الهی می‌­باشد هرگز؟!
ج: اسلام تعدی و ظلم بر حیوانات را حرام کرده است: خداوند متعال فرمود: “وَّأَحْسَنُواْ وَاللّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ” «ونیکی کنید که الله نیکوکاران را دوست دارد».[3]
 “إنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ“. «الله تعالی به دادگری ونیکوکاری فرمان می‌­دهد».[4]
امام مسلم و اصحاب سنن از پیامبر صلي‌الله‌عليه‌وسلم روایت می‌­کنند که فرمود: “إن الله كتب الإحسان على كل شيء فإذا قتلتم فأحسنوا القتلة وإذا ذبحتم فأحسنوا الذبح وليحد أحدكم شفرته فليرح ذبيحته. «الله تعالی احسان و برخورد نیک را در هر کاری مقرر داشته و به آن امر نموده است؛ هرگاه کسی را کشتید او را به خوبی بکشید و هرگاه حیوانی را ذبح کردید به خوبی آن را ذبح کنید و باید کاردتان را تیز کنید تا حیوان راحت ذبح شود».[5]
در مورد رسیدن به داد کسی که دچار مشکل گردیده است؛ در حدیث صحیح آمده که هر کس به داد چنین فردی برسد پاداش بزرگی داده و گناهانش بخشوده می‌­شوند.
از حضرت ابوهریره رضي‌الله‌عنه روایت است که پیامبر صلي‌الله‌عليه‌وسلم می­‌فرماید:”بينما رجل يمشي بطريق اشتد عليه العطش فوجد بئرا فنزل فيها فشرب ثم خرج فإذا كلب يلهث يأكل الثرى من العطش فقال الرجل لقد بلغ هذا الكلب من العطش مثل الذي كان بلغ مني فنزل البئر فملأ خفه ماء ثم أمسكه بفيه حتى رقي فسقى الكلب فشكر الله له فغفر له قالوا يا رسول الله وإن لنا في هذه البهائم لأجرا ؟ فقال في كل كبد رطبة أجر.«مردی در راهی می­‌رفت و به شدت تشنه شد، آنگاه چاه آبی را یافت، به داخل چاه رفت و آب نوشید؛ سپس بیرون آمد، ناگهان دید که سگی به علت تشنگی زبانش بیرون شده و خاک‌ها را می­‌خورد، آن مرد گفت: این سگ به حدی تشنه است که من تشنه بودم، آنگاه داخل چاه رفت و موزه‌­اش را از آب پر نمود و با دهانش آن را گرفت و از چاه بالا آمد و به سگ آب داد، آنگاه الله تعالی عمل او را پسندید و گناهانش را بخشید، گفتند: ای رسول الله! آیا در رسیدگی به حیوانات زبان بسته به ما پاداش می­‌رسد؟ فرمود: کمک کردن به هر موجود زنده‌­ای موجب پاداش است».[6]
از ابوهریره رضی‌الله‌عنه روایت است: “عن أبى هريرة قال قال رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم:«بينا كلب يطيف بركية قد كاد يقتله العطش إذ رأته بغى من بغايا بنى إسرائيل فنزعت موقها فاستقت له فسقته إياه فغفر لها به.  «در حالی­که سگی اطراف چاهی دور می­‌زد و نزدیک بود تشنگی او را از بین ببرد ناگهان یکی از زنان فاحشه بنی­‌اسرائیل چشمش به آن سگ افتاد، و آن زن کفش خود را بیرون آورد و با آن برای سگ آب کشید و به آن آب داد، به خاطر این کار گناهانش بخشیده شدند».[7]
همان­طور که اسلام به نیکوکاری تشویق نموده از ظلم و تعدی نهی کرده است؛ الله تعالی می‌فرماید: “وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ“. «و تعدی و تجاوز نکنید که الله تعالی متجاوزان را دوست ندارد».[8]
الله تعالی می‌­فرماید: “وَمَنْ يَظْلِمْ مِنْكُمْ نُذِقْهُ عَذَابًا كَبِيرًا“. «و هر کسی از شما ستم کند عذاب بزرگی به او می‌­چشانیم».[9]
در صحیح مسلم روایت است که ابن عمر رضي‌الله‌عنه از کنار عده­‌ای مردم گذشت که مرغی را نشانه گذاشته بودند و به سوی آن تیراندازی می­‌کردند، وقتی ابن عمر رضی‌الله‌عنهما را دیدند پراکنده شدند، ابن عمر رضی‌الله‌عنهما گفت: “من فعل هذا ؟ إن رسول الله صلى الله عليه و سلم لعن من فعل هذا. «چه کسی این­کار را کرده است؟ رسول­الله صلي‌الله‌عليه‌وسلم کسی که این کار را می‌­کند لعنت  کرده است».[10]
از انس رضي‌الله‌عنه روایت است که: «نهى رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم أن تصبر البهائم».«پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم از این­که حیوانات زندانی شوند نهی کرده است».[11]
“عن ابن عباس رضی‌الله‌عنهما قال: قال رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم «لا تتخذوا شيئا فيه الروح غرضا. «چیزی که روح دارد و زنده است، نشانه قرار ندهید».([12])
از ابن عباس رضي‌الله‌عنهما روایت شده است که فرمود: «عن ابن عباس قال: إن النبى صلي‌الله‌عليه‌وسلم نهى عن قتل أربع من الدواب النملة والنحلة والهدهد والصرد». «پیامبر صلي‌الله‌ عليه‌وسلم از کشتن چهار حیوان نهی کرده است: مورچه، زنبور عسل، هدهد و شیر گنجشک».[13]
در صحیح مسلم روایت شده است که پیامبر صلي‌الله‌‌عليه‌وسلم فرمود: “عذبت امرأة فى هرة سجنتها حتى ماتت فدخلت فيها النار؛ لا هى أطعمتها وسقتها إذ حبستها، ولا هى تركتها تأكل من خشاش الأرض”. «زنی به خاطر آن که گربه‌­ای را زندانی کرد تا آن که مرد، عذاب داده شد و به دوزخ رفت، آن زن وقتی گربه را زندانی کرده بود نه به آن آب و غذا می‌­داد و نه آن را می‌­گذاشت که برود از حشرات زمین بخورد».[14]
در سنن ابوداود از أبی واقد رضی‌الله‌عنه روایت است که گفت: پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمود: ما قطع من البهيمة وهي حية فهي ميتة”. «هر آن­چه از حیوان زنده قطع شود مردار است».[15]
از ابن مسعود رضي‌الله‌عنه روایت شده است که گفت: “كُنَّا مع رسولِ الله صلي‌الله‌وسلم في سَفَرٍ، فانطلقَ لحَاجَتِه، فَرَأينا حُمَّرَة معها فَرخَانِ ، فَأَخَذْنَا فَرخَيها ، فَجَاءت الحُمَّرَةُ ، فجَعَلتْ تُعَرِّشُ ، فَلمَا جاءَ رسولُ الله -صلى الله عليه وسلم- قال : مَنْ فَجَعَ هذه بِوَلَدِهَا ؟ رُدُّوا ولدَهَا إِليها، ورَأى قَريَةَ نَمْلٍ قَدْ أحْرَقناهَا ، فقال: مَن أَحرَقَ هذه؟ قُلنا : نحن، قال: إِنَّهُ لا ينبغي أَنْ يُعَذِّبَ بعذاب النارِ إِلا رَبُّ النَّار”. «در سفری همراه پیامبر صلي‌الله‌‌عليه‌وسلم بودیم، ایشان برای قضای حاجت رفت، گنجشکی را دیدم که دو جوجه همراهش بودند، ما جوجه‌­هایش را گرفتیم، گنجشک آمد و بال می‌­زد و بی تابی می­‌کرد. آنگاه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم آمد و فرمود: چه کسی این گنجشک را با گرفتن جوجه­‌هایش ناراحت و دردمند کرده است؟ فرزندانش را به او برگردانید، لانه مورچه‌­ای را دید که آتش زده بودم. فرمود: چه کسی لانه مورچه­‌ها را آتش زده است؟ گفتیم: ما. فرمود: شایسته نیست که با آتش جز پروردگار آتش کسی را عذاب دهد».[16]
از ابن عمر رضی‌الله‌عنهما روایت است که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمود: “ما من إنسان يقتل عصفورا فما فوقها بغير حقها إلا سأله الله عز و جل عنها قيل يا رسول الله وما حقها قال يذبحها فيأكلها ولا يقطع رأسها يرمي بها”. «هر انسانی، گنجشکی یا چیزی بزرگتر از آن را به ناحق بکشد، خداوند او را از آن می‌­پرسد. گفتند: ای رسول الله کشتن به حق آن چیست؟ فرمود: این که آن را ذبح کند و بخورد؛ نه این که سرش قطع کند و خودش را بیندازد».[17]
از ابن عباس رضي‌الله‌عنهما روایت است که پیامبر صلي‌الله‌عليه‌وسلم  از کنار الاغی گذشت که بر چهره‌­اش داغ شده بود، فرمود: “لعن الله الذى وسمه”«لعنت الله بر کسی باد که این را داغ کرده است».[18]
در روایتی دیگری آمده است: “نهى رسول الله  صلي‌الله‌عليه‌وسلم عن الضرب فى الوجه وعن الوسم فى الوجه”. «رسول خدا صلي‌الله‌عليه‌وسلم از زدن به چهره و داغ کردن آن نهی کرده است».[19] و این نهی شامل انسان و حیوان می­‌شود .
این نصوص و آن­چه به مفهوم آن است نشان‌گر و بیانگر این هستند که شکنجه کردن حیوان به هر صورتی حرام و ناجایز است؛ حتی حیواناتی که در شریعت کشتن آن مجاز است؛ نباید شکنجه شوند، این نصوص اشاره به این دارند که اسلام به حیوان توجه نموده و منافع آن را در نظر گرفته و اذیت و آزار آن را منع کرده است.
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی
[1]ـ  www.peta.org/issues/animals-in-entertainment/animals-used-entertainment- factsheets/bullfighting-tradition-tragedy.
[2]ـ  http://www.occupyforanimals.net/animal-kill-counter.html.
۳ سوره بقره، آیه195.
۴ سوره نحل، آیه90.
۵  النيسابوري، مسلم بن الحجاج بن مسلم، الجامع الصحيح المسمى صحيح مسلم،ج3، ص1548، كتاب الصيد والذبائح وما يؤكل من الحيوان، باب الأمر بإحسان الذبح والقتل وتحديد الشفرة، رقم الحدیث: 1955، الناشر: دار الجيل بيروت + دار الأفاق الجديدة ـ بيروت.
۶ النيسابوري، مسلم بن الحجاج بن مسلم، الجامع الصحيح المسمى صحيح مسلم،ج4، ص1761، كتاب السلام، باب فضل ساقي البهائم المحترمة وإطعامها، رقم الحدیث: 2244، الناشر: دار الجيل بيروت + دار الأفاق الجديدة ـ بيروت.
۷  البيهقي، أبوبكر أحمد بن الحسين، السنن الكبرى وفي ذيله الجوهر النقي،ج8، ص14، کتاب النفقات، باب نفقة الدواب،رقم الحدیث: 16237، الطبعة الأولى: 1344 هـ، الناشر: مجلس دائرة المعارف النظامية الكائنة في الهند ببلدة حيدر آباد.
۸ سوره بقره، آیه190.
۹ سوره فرقان، آیه19 .
۱۰  النيسابوري، مسلم بن الحجاج بن مسلم، الجامع الصحيح المسمى صحيح مسلم،ج3، ص1549، كتاب الصيد والذبائح وما يؤكل من الحيوان، باب النهي عن صبر البهائم، رقم الحدیث: 1955، الناشر: دار الجيل بيروت + دار الآفاق الجديدة ـ بيروت.
۱۱  السجستاني، سليمان بن الأشعث، سنن أبي داود،ج2، ص110، کتاب الضحایا، باب في النهي أن تصبر البهائم والرفق بالذبيحة، رقم الحدیث: 2816، الناشر: دار الفكر.
۱۲ القزويني،محمد بن يزيد،سنن ابن ماجة،ج2،ص1063، كتاب الذبائح، باب النهي عن صبر البهائم وعن المثلة، رقم الحدیث:3187، دار الفكر – للطباعة والنشر والتوزيع.
۱۳   السجستاني، سليمان بن الأشعث، سنن أبي داود،ج4، ص538، الأدب، باب فى قتل الذر، رقم الحدیث: 5269، الناشر: دار الفكر.
۱۴ النيسابوري، مسلم بن الحجاج بن مسلم، الجامع الصحيح المسمى صحيح مسلم،ج7، ص43، الآداب، باب تحريم قتل الهرة، رقم الحدیث: 5989، الناشر: دار الجيل بيروت + دار الآفاق الجديدة ـ بيروت.
۱۵   السجستاني، سليمان بن الأشعث، سنن أبي داود،ج2، ص123، کتاب الصید، باب في صيد قطع منه قطعة، رقم الحدیث: 2858، الناشر: دار الفكر.
[16]ـ الجزري،مجد الدين أبو السعادات،جامع الأصول في أحاديث الرسول،ج4،ص528، حرف الراء، الفصل الثالث: فيما جاء من رحمة الحيوانات، رقم الحدیث: 2633، الطبعة: الأولى، الناشر: مكتبة الحلواني – مطبعة الملاح – مكتبة دار البيان.
[17]ـ النسائي، أحمد بن شعيب، سنن النسائي الكبرى،ج3،ص163، کتاب الصید والذبائح، إباحة أكل العصافير، رقم الحدیث: 4860، الطبعة الأولى ، 1411 – 1991، الناشر: دار الكتب العلمية – بيروت.
[18]ـ  البيهقي، أبوبكر أحمد بن الحسين، السنن الكبرى وفي ذيله الجوهر النقي،ج7، ص35، کتاب قسم الصدقات، باب ما جاء فى موضع الوسم وفى صفة الوسم،رقم الحدیث: 13638، الطبعة الأولى: 1344 هـ، الناشر: مجلس دائرة المعارف النظامية الكائنة في الهند ببلدة حيدر آباد.
[19]ـ  النيسابوري، مسلم بن الحجاج بن مسلم، الجامع الصحيح المسمى صحيح مسلم،ج6، ص163، اللباس والزینة، باب النهى عن ضرب الحيوان فى وجهه ووسمه فيه، رقم الحدیث: 5672، الناشر: دار الجيل بيروت + دار الآفاق الجديدة ـ بيروت.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version