نویسنده: عبدالحی لیان

دانش‌ورزی در اندیشۀ اسلامی

بخش چهارم

جایگاه علم از منظر احادیث
در احادیث و هدایات پیامبر اکرم؛ حضرت محمد مصطفیصلی‌الله‌علیه‌وسلم توصیه‌های بسیار به آموختن علم و دانش شده است که خود بیان‌گر جایگاه ویژۀ آن می‌باشد. نبی رحمتصلی‌الله‌علیه‌وسلم نه تنها مسلمانان را به دانش‌آموزی سفارش نموده است؛ بلکه افزون بر آن طلب علم را یک فریضۀ همگانی قلمداد کرده است. سفارش‌های نبویصلی‌الله‌علیه‌وسلم دربارۀ اهمیت علم، جایگاه آن، فضیلت دانش‌اندوزی و دانش‌ورزی و مقام والای علم‌آموزی آنقدر گسترده و پر حجم است که تقریباً همۀ کتاب‌های روایی اهل سنت بخش مستقلی زیر عنوان «کتاب العلم» و یا «باب العلم» گشوده‌اند.[1]
الف: برتری دانش بر عبادت
حضرت سعد بن ابی وقاص و حذیفه بن الیمان رضی‌الله‌عنهما روایت می‌کنند که رسول اللهصلی‌الله‌علیه‌وسلم می‌فرمایند: «فضل العلم أحبّ إلیّ من فضل العباده»[2]؛ ترجمه: نزد من، جستجوی دانش پرفضیلت‌تر و دوست داشتنی‌تر از عبادت (نفلی) است.
بر پایۀ این حدیث پیمودن مسیر علم‌آموزی و کسب علم با فضیلت‌تر از مشغول بودن به عبادت است؛ زیرا پاداش دانش، کامل‌تر از ثواب عبادت گفته شده است.[3] به همین سبب تعداد زیادی از یاران راستین پیامبر اکرمصلی‌الله‌علیه‌وسلم پس از جهاد و ادای فرایض و واجبات شرعی بیشترین زمان را در جستجوی دانش و فهم دقیق دین از محضر رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم سپری می‌نمودند.
به‌راستی اگر امت اسلامی دانش‌اندوزی و علم‌ورزی را نه تنها عبادت؛ بلکه برتر از دسته‌ای از عبادت‌های نفلی فردی (که بیشتر دورنمای اخروی آن مدنظر است تا تاثیرات و تغییرات دنیوی آن) می‌دانستند؛ حال، این‌گونه بازیچۀ مستکبران جهان نبودیم.
ب: طلب دانش فریضه‌‌ای همگانی
حضرت انس بن مالک رضی‌الله‌عنه روایت می‌کند: رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم می‌فرمایند: «طلب العلم فريضة علی کل مسلم»[4] ترجمه: جست‌وجو و تحصیل علم بر هر مسلمان لازم است.
در اسلام نه تنها علم‌آموزی از امتیازات افراد مشخصی نیست، بلکه به عنوان «تکلیف» و «وظیفه» بر همۀ افراد جامعه واجب شده است. این تکلیف مختص به طبقه یا دسته‌ای ویژه نیست. هر انسان مسلمان در زندگی خود همواره مکلف به انجام دسته‌ای از وجایب دینی می‌باشد که یکی از آن‌ها آموختن علم است؛ زیرا فریضۀ طلب علم یک فریضۀ عمومی است بدون درنظرداشت جنس، صنف، مرد، زن، پیر و جوان.
ممکن است یک تکلیف بر جوانان فرض باشد نه بر کهن‌سالان، بر رییس دولت فرض باشد و نه افراد جامعه، یا بر افراد جامعه فرض باشد نه رییس دولت، وظیفۀ مرد باشد نه وظیفۀ زن، مانند جهاد و نماز جمعه و…؛ اما این فریضه که نامش فریضۀ طلب علم است بر هر مسلمانی واجب است و هیچ‌گونه اختصاصی ندارد.
ج: فهم و دانش دینی نشانۀ ارادۀ خیر الهی
حضرت معاویه بن ابی سفیان رضی‌الله‌عنهما از رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم روایت می‌کند که ایشان فرمودند: «من یرد الله به خیرا یُفقِّهّه فی الدین،…»[5]؛ ترجمه: «آنکه را خداوند به او ارادۀ خیر کند، در دین دانشمندش سازد»
بر پایۀ بیان این حدیث تفقّه در دین از نشانه‌های بارز ارادۀ خیر الهی به فرد است؛ اما اینکه منظور از تفقّه چیست؟ از سوی اندیشمندان اسلامی اقوالی ذکر شده است که گاهی معنای‌ آن محدود و زمانی با وسعت معنایی همراه است؛ ولی به صورت اجمال فشردۀ معانی تفقّه را می‌توان در موارد ذیل گنجاند:
۱. «تفقّه» آگاهی درست و جامع از درس‌های اسلام در عقاید، اخلاق و احکام. تفقّه در قالب این معنا بیشتر به عنوان وظیفه و تکلیف همگانی ظهور دارد.
۲. «تفقّه» همان است که فقها دارند، یعنی استنباط احکام با روشی دقیق و توجه به مفاهیم الفاظ و ادلۀ آن‌ها که از آن به نام اجتهاد یاد می‌شود. این مرتبه از تفقّه با آگاهی و توجه دقیق و تخصصی به متون دینی امکان پذیر است.
۳. «تفقّه» یعنی فهم عمیق از دین؛ به عبارت دیگر به دست آوردن اینکه اسلام دربارۀ انسان و جامعه چه هدفی را دنبال می‌کند و چه وسایل و امکاناتی را برای رسیدن به آن هدف‌ها انتخاب نموده و معرفی کرده است.[6] اصطلاحاتی از قبیل مقاصد شریعت، فهم مقاصدی و فقه مقاصدی ناظر بر همین معنا است.
واضح است تفقّه به هر معنایی که باشد از دایرۀ علم و دانش بیرون نیست و هر چقدر دانش بیشتر باشد عطای خیر الهی را می‌رساند.
ه: کتمان علم گناهی بزرگ
حضرت ابوهریره رضی‌الله‌عنه از پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم روایت می‌کند که آن حضرت فرمودند: «مَن سُئِل عَن عِلم فَکَتَمَهُ، أُلجِمَ یَومَ القِیامَهِ بِلَجامِ مِن نار»[7]؛ ترجمه: کسی‌که از دانشی پرسیده شود و او بپوشاند (و پاسخ آن را ندهد) در قیامت با لگامی از آتش آراسته خواهد شد.
ظاهر حدیث بر گناه انگاری کتمان دانش تاکید دارد و مرتکب آن را مستحق عذاب اخروی می‌داند. ولی بر مبنای دیدگاه اندیشمندان اسلامی مقصود از واژۀ «علم»، علمی است که تعلیم و نشر آن بر شخص مسئول (در آن مقطع زمانی و حالت پیش آمده) واجب عینی گشته باشد. مانند کسی‌که از حلال و حرام سوال می‌شود و یا شخص غیر مُسلِمی به منظور تشرّف به اسلام، از اسلام جستجو می‌کند[8] و یا آنگاه که مردم در حالت نادانی از ضروریات دینی به سر می‌برند و ضرورت بیان علم به شدت احساس می‌شود.
اگر از بررسی دیدگاه‌ اندیشمندان اسلامی در مصداق‌یابی دانش یاد شده بگذریم، ظاهر آن، عام بودن افراد پرسش‌گر و علم مورد نیاز را می‌رساند که برای عدم نشر آن عواقب بس خطرناکی را بیان می‌کند.
افزون بر آنچه گفته شد، در معارف اسلامی نشر علم در واقع زکات آن معرفی شده است و نیز آگاهی از دانشِ ضروری و برخورداری از آن حق انسان‌ها (اعم از مرد و زن) است؛ زیرا سوال شونده از علم، در صورت کتمان، چون پرسش‌گر را از حق مسلّم آن محروم کرده است به عذاب دردناکی بیم داده شده است.
این همه حکایت از اهمیت و جایگاه علم در اسلام دارد.
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی

 

[1]. قرضاوی، یوسف، الرسول والعلم، قاهره: دارالصحوه، ۲۰۰۱م، ص۱۴.

[2]. آلبانی، محمد ناصر الدین، صحیح الجامع الصغیر وزیادته، محقق: زهیر الشاوش، بیروت: المکتب الاسلامی، چاپ سوم، ۱۴۰۸ه، شماره حدیث، ۴۲۱۴.

[3]. صنعانی، محمد بن اسماعیل بن صلاح بن محمد الحسنی الکحلانی، التنویر شرح الجامع الصغیر، محقق، د. محمد اسحاق محمد ابراهیم، ریاض: مکتبة دارالسلام، چاپ اول، ۱۴۳۲ه، ص۴۹۲.

[4]. ابن ماجة، ابو عبدالله محمد بن یزید القزوینی، سنن ابن ماجه، محقق: شعیب الأرنووط، دارالرساله العالمیة، چاپ اول، ج۱، ص۱۵۱، شماره حدیث،۲۲۴؛ این حدیث را آلبانی صحیح گفته است، صحیح الترغیب والترهیب، ریاض: مکتبة المعارف، چاپ پنجم، بی‌تا، شماره حدیث،۷۲.

[5]. بخاری، محمد بن اسماعیل البخاری، الجامع الصحیح المسند من حدیث رسول الله وسننه وأیامه، محقق: محب الدین الخطیب، قاهره: المکتبة السلفیه، چاپ اول، ۱۴۰۰ه، شماره ۷۳۱۲.

[6]. سروش، هادی، «ضربه به دین با بی اعتنایی به تفقه در دین!» www.fa.shafaqna.com // http.

[7]. ترمذی، محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی، تحقیق: احمد شاکر و دیگران، مصر: مکتبه الحلبی، چاپ دوم، ۱۳۸۸ه، شماره حدیث۲۶۴۹.

[8]. ملا علی قاری، علی بن سلطان محمد القاری، مرقاه المفاتیح شرح مشکاه المصابیح، محقق: الشیخ جمال عیتانی، بیروت: دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۲۲ه، ج۱، ص ۴۳۸، شماره حدیث۲۲۵.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version