دوستان و روابط دوستانه تأثیر عمیقی بر روح و خرد انسان دارند و میتوانند در پیشرفت یا عدم پیشرفت، آرامش یا اضطراب جامعه نقش مهمی ایفا کنند. اسلام اهمیت فراوانی به این پیوندهایی که تأثیرگذارند یا تحت تأثیر قرار میگیرند و به مدت طولانی در زندگی فرد حضور دارند، میدهد. اگر این پیوندها با نیت پاک و صادقانه شکل گیرند و رشد کنند، خداوند آنها را میپذیرد و مبارک میکند؛ اما اگر نادرست و بیارزش باشند، خداوند آنها را رد میکند و به صاحبانشان باز میگرداند: «الْأَخِلَّاءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ * يَا عِبَادِ لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ وَلَا أَنتُمْ تَحْزَنُونَ»؛ «دوستان در آن روز، دشمن یکدیگر خواهند بود، مگر کسانی که تقوا پیشه کردهاند؛ ای بندگان من که تقوا پیشه کردهاید! امروز نه ترسی بر شماست و نه غمی.»[1]
اسلام دین اجتماعیت، الفت و همبستگی است و به آشنایی و معاشرت با مردم تأکید دارد. این آموزهها بر پایه عزلتنشینی و فردگرایی بنا نشدهاند و مسلمانان را به گوشهگیری و فرار از مسئولیتهای زندگی فرا نمیخواند. رسالت مسلمان به گونهای ترسیم نشده که از جامعه گسسته و در صومعهها به عبادت پردازند. خداوند مقامات بلند را برای کسانی که به عزلت گرایش دارند و ضعیف هستند، مهیا نکرده است. پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودهاند: «المُؤْمِنُ الَّذِى يُخَالِطُ النَّاسَ وَيَصْبِرُ عَلى أذَاهُمْ خَيْرٌ مِنَ المُؤْمِنِ الَّذِى لا يُخالِطُ النَّاسَ وَلا يَصْبِرُ عَلَى آذَاهُمْ»؛ «مؤمنی که با مردم معاشرت میکند و بر آزارهای آنها صبر میکند، بهتر است از مؤمنی که با مردم معاشرت نمیکند و بر آزارهای آنها صبر نمیکند.»[2]
نمازهای جماعت برای چه کسانی مشروع گردیده است؟ و نماز جمعه بر چه کسانی فرض شده است؟ و چه کسانی بار سنگین جهاد را به دوش میکشند و در مشکلات طاقتفرسای آن یاری و یاوری میرسانند؟ همین کارها و امثال آن مستلزم وجود امتی هستند که پیوندهای فردی و جمعیشان بسیار عمیق و ژرف باشد، لذا وقتی که از ابن عباس (رضی الله عنه) چند بار درباره فردی سؤال شد که روزها روزه است و شبها به عبادت میایستد، لیکن در جماعت و جمعه حاضر نمیشود، جواب داد: «به او خبر دهید که اهل دوزخ است.»([3])
بدین سبب است که اسلام بسیار مصر است بر این که عبادتها و شعایر بزرگاش به گونهیی باشند که در آن مسلمانان با هم ملاقات کنند تا بر ادای آنها هم دیگر را یاری رسانند و از فضای پاک آنها عواطف محبتآمیز پاک و بیآلایش و اخلاص عمیق را الهام گیرند، و هر اندازه شمار جمعیتی که مسلمان در آن شرکت میکند بیشتر و بیشتر باشد خیر و ثواب و برکتاش بیشتر است.
در حدیثی آمده است: «صلاةُ الرَّجُلِ مَعَ الرَّجُلِ أَفْضَلُ مِنْ صَلاتِهِ وَحْدَهُ، وصَلاةُ الرَّجُلِ مَعَ الرَّجُلَيْنِ أَفْضَلُ مِنْ صَلاتِهِ مَعَ الرَّجُلِ، وَكُلَّما زادَ العَدَدُ كانَ أَحَبَّ إِلى اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ»؛ «نماز یک فرد با فرد دیگر بهتر است از نماز او به تنهایی، و نماز او با دو نفر بهتر است از نماز با یک نفر، و هر چه تعداد نمازگزاران بیشتر باشد، نزد خداوند محبوبتر است.»[4]
همچنین در روایت دیگری آمده است: «صلاةُ الرَّجُلَيْنِ يُؤُمُّ أَحَدُهُمَا الآخَرَ أَفْضَلُ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ صَلاةِ أَرْبَعَةٍ بِتَفَرُّقٍ، وَصَلاةُ أَرْبَعَةٍ أَفْضَلُ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ صَلاةِ ثَمَانِيَةٍ بِتَفَرُّقٍ، وَصَلاةُ ثَمَانِيَةٍ بِإِمَامٍ وَاحِدٍ أَفْضَلُ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ صَلاةِ مِائَةٍ بِتَفَرُّقٍ»؛ «نماز دو نفر که یکی امام دیگری باشد نزد خداوند بهتر است از نماز چهار نفر که به صورت جداگانه نماز میخوانند، و نماز چهار نفر به صورت جماعت بهتر است از نماز هشت نفر به صورت جداگانه، و نماز هشت نفر با یک امام نزد خداوند بهتر است از نماز صد نفر به صورت جداگانه.»[5]
این آموزهها نشان میدهند که اسلام خواهان آن است که مسلمانان به صورت گروههای بزرگ و متحد ظاهر شوند، نه به صورت افراد پراکنده و جدا از یکدیگر. با این حال، مسئلهی عزلت و گوشهنشینی، اختلاط و آمیزش با دیگران، و برقراری پیوندهای دوستانه مطابق با قوانین و احکام متعددی است که باید مورد توجه قرار گیرند.