نویسنده: محمداسماعیل علیزی
حرمت ربا در پرتوِ احادیث رسول اکرم
پس از بیان حرمت ربا در پرتوِ آیههای قرآن کریم حرمت و عواقب آن را از نگاه احادیث رسول اکرم تحت چند عنوان بررسی میکنیم.
الف. شخص رباخوار، در نهری از خون میغلطد؛
از حضرت سمره بن جندب رضیاللهعنه روایت شده است که رسول اکرم صلّیاللهعلیهوسلّم فرمود: «من دیشب در خواب دیدم که دو نفر نزد من آمدند و مرا با خود بهسوی سرزمین مقدسی بردند، رفتیم و رفتیم تا اینکه به نهری رسیدیم پر از خون، که وسط آن مردی ایستاده بود و در کنار نهر شخص دیگری ایستاده بود و سنگهایی در اختیار داشت و هرگاه آن شخص میخواست از نهر بیرون آید، با شدّت تمام با سنگ به دهان آن میزد و او به همان جای قبلیاش برمیگشت. آنحضرت پرسید: حال این شخص چیست که در نهر خون قرار دارد؟ جواب آمد که این شخص رباخوار بوده است.» [بخاری: ۲۰۸۵]
ب. رباخوار، ربادهنده، نویسندۀ قرارداد ربا و شاهد آن، همه مورد لعنت رسول خدا هستند؛
جابر بن عبدالله رضیاللهعنه میفرماید: «لعن رسول الله آکل الربوا و موکله و کاتبه و شاهدیه و قال: هم سواء» [مسلم: ۱۰۶]؛ (رسول اکرم صلّیاللهعلیهوسلّم رباخوار و ربادهنده و نویسندة قرارداد آن و دو شاهد آن را لعنت کرده است و همه را در گناه یکسان قرار داده است.)
ج. رایج شدن رباخواری در جایی، به مثابۀ فرود آمدن عذاب الهی است؛
حضرت عبدالله بن مسعود از پیامبر اکرم صلّیاللهعلیهوسلّم نقل میکند که فرمود: «در هیچ قومی زنا و ربا عام نشد؛ مگر اینکه آن قوم عذاب خداوند متعال را برای خود نازل کردند.»
در حدیثی دیگر رسول اکرم صلّیاللهعلیهوسلّم فرموده است: «بین یدی الساعة یظهر الربا و الزنا و الخمر»؛ (در نزدیکیهای قیامت ربا، زنا و شرابخواری عام میگردد.) [طبرانی، معجم الأوسط: ۷۶۹۱].
در حدیثی رسول اکرم صلّیاللهعلیهوسلّم میفرماید: «هرگاه خداوند متعال هلاک شدن قومی را اراده کند، معاملات ربوی را بین آنها عام میگرداند.» [دیلمی، فردوس الاخبار: ۹۶۲].
د. سرانجام رباخواری کمبود و تنگنا است؛
پیامبر اسلام فرموده است: «الربا و إن کثر فإن عاقبته تصیر إلی قُلٍّ» [ابنماجه: ۲۲۷۹]؛ (ربا هرچند به فراوانی انجامد، بدون شک سرانجام آن کمبود و تنگنا است.)
در حدیثی رسول اکرم صلّیاللهعلیهوسلّم میفرماید: «در میان هیچ قومی ربا عام نمیشود؛ مگر اینکه آنها به قحطسالی گرفتار میشوند و در میان هیچ قومی رشوت عام نمیشود؛ مگر اینکه آنها به وحشت و سراسیمگی گرفتار میشوند.» [مسنداحمد: ۴/۲۰۵]
آثار سوء اقتصادی ربا
یکی از اهداف مهم اقتصادی و الگوی اسلامی، پیشرفت تولید و شکوفایی اقتصاد است که این هدف با داشتن یک نظام پولی و بانکی کارآمد و سالم امکانپذیر است؛ اما باید اذعان داشت که نظام پولی و بانکی کشور ما درگیر بیماریهای مزمنی است که عدم اصلاح آنها درحال و آینده، سبب ایجاد چالشها و مشکلات فراوانی شده و خواهد شد.
حال به تعدادی از این مشکلات و چالشها اشاره خواهیم کرد:
عدم تعادل میان پسانداز و سرمایهگذاری؛
در یک نظام اقتصادی، که نرخ بهره در آن نقش مهم و در حال گسترشی دارد، هیچ تعادلی برقرار نخواهد شد و در چنین سیستمی پسانداز مساوی سرمایهگذاری نیست و پساندازها بهسوی سرمایهگذاری و تولید مولد حرکت نخواهد کرد.
تورم؛
وقتی ربا و قرضهای با سود ربوی درکار باشد، صنایع و تولیدهایی که ناچار به گرفتن چنین ربایی هستند، کمکم شاهد بالا رفتن هزینۀ خود خواهند شد. تولید کننده، بخش اعظم سود خود را به رباخوار و یا همان مرجع و سازمان قرضدهنده خواهد داد؛ بنابراین، سود کمی که مانده، یا موجب افزایش هزینۀ کالا میشود و یا باعث نابودی تولید کننده؛ که هر دو حالت باعث تورم و بیثباتی در تولید و اقتصاد میشود.
بسیاری از اقتصاددانان اینطور استدلال میکنند که چون «تورم» در جامعه وجود دارد، پس باید به قرضدهنده بهره تعلق گیرد تا ارزش پول آن حفظ شود؛ اما باید به این نکتۀ مهم توجه کرد که یکی از ریشههای مهم تورم، نرخ بهره است و هر چقدر نرخ بهره در جامعهای بیشتر و بیشتر شود، تورم در دورههای بعد هم بیشتر و بیشتر خواهد شد و هر قدر نرخ بهره افزایش یابد، تولیدکننده برای جبران پرداخت قرض خود، مجبور است به میزان بیشتری از بهرهی پرداختی، قیمت کالای تولید شدهی خود را افزایش دهد؛ که خود این موضوع، باعث افزایش تورم میشود و در دور بعدی، افزایش تورم سبب افزایش بیشتر تقاضای پول توسط مردم میگردد؛ در نتیجه خود این موضوع سبب افزایش نرخ بهره میشود و باز این افزایش نرخ بهره سبب تورم بیشتر میشود و این چرخه و دور، همچنان ادامه مییابد.
بیکاری؛
بیکاری از جمله موارد دیگری است که ریشهی آن را میتوان در نرخ بهره جستوجو کرد. با افزایش نرخ بهره، هزینههای سرمایهگذاری افزایش مییابد و در نتیجه، تولیدکنندگان تمایل کمتری برای تولید کالا دارند؛ زیرا تولیدکنندگان باید به گونهای تولید کنند که بازدهی حاصل از سرمایهگذاری بالاتر از بهرهی پرداختی باشد، ازاینرو، کاهش در سرمایهگذاری، سبب کاهش در تولید و درآمد ملی میشود و خود این موضوع باعث کاهش تقاضا برای نیروی کار و در نتیجه، بیکاری خواهد شد.
کاهش انگیزۀ کارآفرینی؛
یکی دیگر از اثرات مهم بهره، کاهش سرمایهی انسانی است. وجود بهرهی پولی بالا در اقتصاد، سبب میشود که بسیاری از افراد بدون نیاز به کار، درآمدهای سرشاری را کسب کنند که این امر سبب کاهش انگیزه برای کار و کاهش سرمایهگذاری در بخش آموزش و تحقیقات و در نتیجه، کاهش انگیزهی کارآفرینی میشود و کارآفرینی، در تمامی پروژههایی که انتظار میرود کمتر از نرخ بهرهی موجود درآمد داشته باشند، متوقف میشود.
راکد ماندن (ایستاد شدن) کار و فعالیت اقتصادی؛
با رواج ربا، شخص ثروتمند به دنبال کسب و کار و تولید و فعالیت اقتصادی نخواهد رفت؛ چون به هر حال، سرمایهگذاری در تولید و فعالیت اقتصادی دارای ریسک ولو ریسک کم است. اما دادنِ پول بهصورت ربوی و نزولی، هیچ ریسکی ندارد؛ زیرا شخص، سود مشخص را طلب میکند و تضمین مطمئنی را هم برای اصل سرمایه و سود آن میگیرد. از طرفی هم شخص دریافتکننده، با توجه به سود بالایی که قرار است پرداخت کند، حتی اگر کار تولیدی و اقتصادیِ خوبی را هم با آن انجام دهد، چندان موفق نخواهد شد؛ چرا که سود حاصل از تولید، به جای صرف در خود تولید، به جیب نزولخور خواهد رفت.
بازارهای غیرمولد.
یکی از نشانههای بزرگ اقتصادِ بیمار، وجود بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری گسترده با انگیزهی سودآوری و نرخهای بالای بهره است. اقتصاد کشور ما نیز از این امر مستثنا نیست؛ بازارهای غیرمولد به همراه انگیزهی سودآوری و بازدهی بالا، خود سبب ایجاد تورم بالا در اقتصاد ما شده است. و این موضوع باعث شده که تولید و تلاش برای کسب حلال تحتالشعاع قرار گیرد و فرهنگ سودآوری رواج یابد؛ لذا باید به صراحت گفت که اقتصاد ما بیمار است و این بیماری به فرهنگ و اخلاق اقتصادی در کشور ضربه میزند.
نتایج تجربی در کشورهای توسعهیافتهی دنیا نشان میدهد که در هر کشوری که نرخ بهره در آن در سطح پایین و نزدیک به صفر است، نرخ تورم و بیکاری نیز در حد بسیار پایینی قرار دارد. بسیاری از اقتصاددانان بزرگ دنیا، نرخ بهرهی بهینه برای دستیابی به رشد اقتصادی و توزیع عادلانهی درآمد و اشتغال کامل را نرخ بهرهی صفر میدانند. تحقیقات بسیار دقیقی توسط اقتصاددانان بزرگ در این زمینه انجام شده است که نظریهی حرمت ربا در اقتصاد اسلامی بسیار مترقیتر و پیشرفتهتر از نظریات نرخ بهرهی صفر غرب است.
علاوه بر موارد فوق آثار سوء اقتصادی دیگری نیز از بابت ربا و سود وجود دارد؛ ربا آثار سوء اقتصادی فروانی دارد که چند نمونه آن را مختصر بیان میکنیم:
افزایش و انباشت ثروت در دست گروهی اندک و ثروتمند؛
سرازیر شدن سود از سمت تولیدکنندگان و افراد و اقشار ضعیف به سمت سرمایهداران و رباخواران؛
ایجاد بحرانهای اقتصادی؛
نابودی صنایع و تولید کنندگان؛
فقیرتر شدن فرد ربا گیرنده.