خیلی بیانصافی است كه دستت تنگ باشد و برای رفع نیازهای ضروری زندگیات، مجبور به قرض گرفتن پولی شوی كه مجبور باشی چند وقت دیگر، چند برابر همان مبلغ را به صاحبش پرداخت كنی.
شاید در ظاهر، ربا گرفتن و ربا دادن، یک مسالۀ اقتصادی به نظر بیاید؛ اما تأثیر این حركتِ غیراخلاقی و غیردینی، میتواند چنان آثار مخربی داشته باشد كه خانوادهای را از هم بپاشد و بیعدالتی را در جامعه گسترش دهد. گرچه معمولاً هیچ كسی نمیگوید ربا گرفته یا ربا داده است؛ اما اگر نگاهی دقیق به داد و ستدهای اقتصادی در جامعه داشته باشیم، بهراحتی میبینیم كه این حركت غیراخلاقی، به یک هنجار پذیرفته شده در روابط اقتصادی و اجتماعی تبدیل شده است.
ترک کار خیر و قرض دادن
ربا موجب از بين رفتن روحيۀ تعاون در بين مردم میشود. با رواج ربا در بین مردمِ یک جامعه، مهمترین چیزی که از این جامعه خواهد رفت، دادن قرض و قرضهای قرض الحسنه است. از بین رفتن مهر و محبت و عاطفه و حس احسان و کمک به دیگران، یکی دیگر از آثار سوء ربا است.
با رواج این نوع کسب سود، دیگر حتی برادر به برادر، دوست به دوست خود هم پولی را قرض نمیدهد و تنها ملاک برای کمک به دیگران و قرض، دریافت سود بیشتر خواهد شد؛ که در این شرایط، کمکم روابط انسانی و عاطفی به سمت کمرنگ شدن و نابودی خواهد رفت.
مشکلات فردی، عصبی، فقر و تنگدستی
از جمله آثار فردی گرفتن ربا، ایجاد مشکلات روحی و روانی است. چونکه در غالب موارد، دریافت ربا و پرداخت سود و اصل پول، بیش از حد توان فرد است و فرد همیشه این نگرانی و استرس را در پرداخت آن دارد و همیشه دغدغهی فکری، او را آزار میدهد؛ به همین دلیل، دادن سود بیشتر باعث فقر و تنگدستی هم میشود.
حتی افرادی را که امروزه از بانکها و یا شرکتهای دولتی و خصوصی پول و یا کالایی را اقساطی و یا به صورت قرض دریافت کردهاند، این مطلب را به خوبی درک میکنند.
لقمۀ حرام
مورد دیگری که از جمله آثار سوء ربا است، همانا لقمۀ حرامی میباشد که رباخوار بر سر سفرۀ خود میبرد تا خانوادۀ وی استفاده نمایند؛ چونکه خوردن خوراک حرام سبب میشود تا عبادات انسان مورد قبول درگاه الهی واقع نگردد و اطفالی که از لقمۀ حرامی که پدرشان برایشان فراهم نموده، پرورش مییابند؛ لذا برای آنها عملکرد پدرشان بهترین الگو برای تقلید میباشند و آنها نیز به دنبال پدرشان رفته و برای جامعۀ سالم مضر واقع میشوند.
تنبلی
این موضوع قابل انکار نمیباشد که فرد رباخوار، پیوسته تلاش دارد تا سرمایۀ خود را در دسترس دیگران قرار دهد و در مقابل، سودش را دریافت نماید؛ در اینصورت، از حفظ سرمایۀ خویش مطمئن بوده و زیادتی بهره نیز بر آن انباشته میشود؛ این حالت سبب میشود تا شخص رباخوار دست از تولید و سرمایهگذاری بکشد و همیشه به استراحت و تنبلی روی آورد و در این صورت افراد تنبل و بیکار در اجتماع مشاهده خواهد شد که این وضوع برای یک جامعۀ سالم، مفید واقع نخواهد شد و همچنین میتواند انگیزۀ افراد دیگر را برای کار کردن از بین ببرد.
ایجاد فاصلۀ طبقاتی
ایجاد فاصله و شکاف طبقاتی، مشخصترین و واضحترین آثار ربا است. در این فضا، شخص ربادهنده سود خود را دریافت میکند و اصل سرمایهاش هم تضمین شده است و روزبهروز بر سرمایهاش افزوده میشود و شخص رباگیرنده هم هر چه سود کند، باید به ربادهنده بدهد و علاوه بر آن، اصل سرمایهاش هم ممکن است از بین برود؛ در این شرایط روزبهروز این شکاف و فاصلة طبقاتی بیشتر و بیشتر خواهد شد.
اسلام نگاهی دقیق و عمیق به نظام اقتصادی فردی و اجتماعی دارد. اسلام تدابیر، احکام و برنامههای کاربردی و عملیای را ارائه میکند که ما از آن غافل شدهایم. اگر اسلام کسب سود و درآمد از راه ربوی را حرام کرده است، آثار سوء فردی و اجتماعی آن را به خوبی پیشبینی کرده و از همه مهمتر، در اسلام برای تمام این موارد راهی سالم و نظام اقتصادی عادلانه و کاملی را پیشنهاد میکند.
امروزه اگر شاهد فاصلة طبقاتی هستیم، اگر شاهد بیثباتی در نظام اقتصادی هستیم، اگر ثروت در دست عده و گروه خاصی انباشته شده است، اگر افراد فقیر و آسیبپذیر، روزبهروز اوضاع اقتصادی بدتری را تجربه میکنند، اگر شاهد وضع نامناسب کسب و کار و تولید هستیم؛ بدون شک یک عامل آن رواج ربا است. امروزه شاهد این هستیم که بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری به عنواین مختلف و با ظاهر شرعی و اسلامی، همان ربا را ترویج داده و استفاده میکنند. بدون شک همۀ ما شاهد اینها بودیم و هستیم.
خلاصة کلام اینکه این مبحث بسیار مفصل است و در این پروژۀ مختصر قابل گنجاندن نیست.
نتيجهگيری
با اطمينان کامل میتوان گفت كه علت رشد و توسعۀ مدينه و سپس شهرهای اسلام در صدر اسلام، در مدت كوتاه، اجرای مجموعهی سيستم اسلامی بوده است. اسلام، مردمی را كه افتخار آنان قتل، غارت، فساد و فحشا بود، در مدتكوتاهی گرد هم جمع كرده، متّحد و متفق ساخت و روحيۀ ايثار و فداكاری در آنان ايجاد نمود. اجرای بيشتر قوانين شرعی و پيدايش اخلاق اسلامی در مردم موجب شد مشكلات مردم حل شده و مدينه به سرعت رشد كند.
در پایان میتوان به این نکته اشاره کرد که بهنظر میرسد معیار اساسی در نکوهش ربا، ستم به قرضگیرنده نیست؛ بلکه ملاک اصلی این است که اگر جامعهای فعالیتهای اقتصادی و معیشتی خود را بر پایهی ربا سامان دهد، به سوی نابودی گام برمیدارد و در مسیر عصیانگری و ناسپاسی است. به جریان افتادن ربا، شکاف طبقاتی را افزایش میدهد و جامعه را از تعادل اقتصادی و ثبات لازم دور خواهد کرد و رشد و توسعهی اقتصادی را کاهش میدهد؛ عدل و انصاف از میان میرود و هر کس به حق خود آنگونه که باید برسد، نمیرسد و رشد جمعیت، تقسیم کار، تخصصی شدن تولید، رشد روزافزون فناوری و… نمیتواند در آن دگرگونی اصولی پدید آورد.
ازاینرو، برای تحقق یک نظام اقتصاد اسلامی، باید به بازنگری رویکردها، تعاریف و ابزارها و اقدامات اساسی برای نیل به نظام بانکداری اسلامی بدون ربا همت گماشت، یکی از دلایل کلیدی عمدهی مشکلات فعلی اقتصادی در کشور، بهویژه رکود اقتصادی و نبود انگیزه در تولید را باید در ساختار معیوب نظام بانکی فعلی کشور جستوجو کرد؛ لذا با حرکت به سوی نظام اقتصادی و بانکداری بدون ربا میتوان این رکود را رفتهرفته از بین برد و به یک اقتصاد باثبات دست یافت.
در پایان باید خاطر نشان کرد که دین اسلام از هر لحاظ کامل بوده و تمام جنبههای زندگی بشر را در برگرفته است. سعادت دنیا و آخرت انسانیت در اجرای مکمل قوانین دین اسلام میباشد و یک مسلمان باید در تمام مراحل زندگی خویش متابعت و پیروی از دستورات شریعت مقدس اسلام نماید.