امر بالمعروف و نهي عن المنكر؛ فریضهای که ملحدان از آن هراس دارند
بخش اول
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی موضوع امر به معروف و نهی از منکر از منظر آیات و روایات و پاسخ به شبهات پیرامون آن است، در این پژوهش از روش فیشبرداری از کتب معتبر علمی استفاده شده است؛ بنابراین، برای انجام این پژوهش، اطلاعات موردنیاز از طریق مطالعات کتابخانهای به دست آمده است.
امر به معروف یعنی برانگیختن و فرماندادن به چیزی که نزد شرع مطلوب و پسندیده باشد و نهی از منکر یعنی منع و بازداشتن از آنچه نزد شرع بد و ناپسند شمرده شده باشد، طبق نظر برخی، منکر در شریعت تنها بر معاصی و گناهان اطلاق میگردد، حال آنکه برخی دیگر عقیده دارند که منکر اعم از محرمات و مکروهات است. به هر حال، «امر به معروف و نهی از منکر» یک فریضهٔ الهی محسوب میشود. روشن است که امر به معروف و نهی از منکر نگهدارندهٔ دین و ضامن اجرای واجبات دینی است و بهترین فرد و بهترین امت آنانی هستند که امر به معروف و نهی از منکر میکنند؛ همچنین فلاح و رستگاری نتیجهی دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر است و اقامهٔ آن یکی از ادلهٔ لزوم تشکیل حکومت اسلامی بوده و دیگر اینکه جایگاه آن برتر از جایگاه جهاد در راه الله است؛ پس جا دارد زوایای مبهم آن مورد کنکاش دقیق قرار گرفته و این مسئله و جایگاه آن از منظر قرآن و سنت بیش از پیش روشن گردد.
امام غزالی رحمهالله در کتاب ارزشمند خود «احیاء علوم الدین» در ذیل بحث امر به معروف و نهی از منکر میگوید: «امر به معروف و نهی از منکر بزرگترین محور دین است و این همان موضوع پراهمیتی است که خداوند برای انجام آن تمام پیامبران را برانگیخته است، اگر بساط آن جمع شود و علم و آگاهی و عمل به آن مورد سهلانگاری قرار بگیرد، تمام پیام پیامبران تعطیل میشود، دیانت از بین میرود، سستی و بیحالی فراگیر و گمراهی منتشر میشود، نادانی رواج مییابد، فساد به همهجا سرایت میکند و جامعه غیرقابل اصلاح و سرزمینها خراب و بندگان هلاک میشوند؛ اما تا روز قیامت احساس هلاکت نخواهند کرد.»
مقدمه
امر به معروف و نهی از منکر یکی از بنیادیترین آموزههای دینی است که نقش اساسی را در حفظ سلامت اخلاقی، اجتماعی و دینی جامعه ایفا میکند. قرآن کریم این وظیفه را از ویژگیهای برجستهٔ امت اسلامی دانسته است: “كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنّٰاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ اَلْمُنْكَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللّٰهِ وَ لَوْ آمَنَ أَهْلُ اَلْكِتٰابِ لَكٰانَ خَيْراً لَهُمْ مِنْهُمُ اَلْمُؤْمِنُونَ وَ أَكْثَرُهُمُ اَلْفٰاسِقُونَ” [آلعمران: ۱۱۰] ترجمه: «شما بهترین امتی هستید که برای مردم پدید آمدهاید؛ به کار نیک امر میکنید و از کار زشت باز میدارید و به الله ایمان دارید و اگر اهل کتاب ایمان مىآوردند، برایشان بهتر بود، برخی از ایشان ایمان دارند و بیشترشان، (گمراه و) فاسقاند.»
این اصل فقط یک وظیفۀ فردی نیست؛ بلکه یک مسئولیت اجتماعی برای جلوگیری از فساد، گسترش خیر و برقراری عدالت است.
در مقابل، برخی از منکران دین یا ملحدین این وظیفه را نوعی دخالت در آزادی دیگران تلقی کرده و آن را مخالف حقوق فردی میدانند. در پاسخ باید گفت که امر به معروف و نهی از منکر نه دخالت بیمورد؛ بلکه ابراز مسئولیت اجتماعی در برابر انحرافات است، همانگونه که در هر جامعهای قوانین برای تنظیم روابط و جلوگیری از آسیب عمومی وضع میشود، شریعت نیز با این اصل، جامعه را از لغزش و سقوط حفظ میکند. آزادی مطلق بدون مسئولیت، به بینظمی و فروپاشی میانجامد؛ همچنین امر به معروف، دعوت به خیر است نه اجبار و نهی از منکر، هشدار مشفقانه است نه تحمیل.
حکم امر به معروف و نهی از منکر
امر به معروف و نهی از منکر از فرضها و واجبات دين مبين اسلام است، چنانکه خداوند متعال در قرآن مجيد میفرمايد: “وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ” [آلعمران: ۱۰۴] ترجمه: «بايد از شما گروهی باشند که به نيکی دعوت دهند و امر به معروف و نهی از منکر نمايند و آنان همان رستگارانند.» يعنی اگر جماعتی همديگر را به کارهای خوب و درست ترغيب و تشويق کردند و جلو کارهای بد را گرفتند، آنها در دنيا و آخرت پيروز و سربلند هستند و اگر چنين نکردند، شکستخورده و ناموفق اند؛ همچنین پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم میفرمايد: “مَنْ رَأَى مِنْكُمْ مُنْكَرًا فَلْيُغَيِّرْهُ بِيَدِهِ، فَإِنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَبِلِسَانِهِ، فَإِنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَبِقَلْبِهِ، وَذَلِكَ أَضْعَفُ الْإِيمَانِ” [رواه مسلم] «کسی از شما که کار بدی را ديد بايد با دست خود جلو آن را بگيرد، اگر نتوانست و برايش ممکن نيست با زبان خود آن را تغيير دهد و اگر با زبان هم برايش مقدور نيست با قلبش آن را بد بداند و اين پايينترين درجهٔ ايمان است.» يعنی اگر با دست و زبان مانع انجام آن کار بد نشد، بداند که ايمانش ضعيف است.
خداوند ملتهایی را که اين وظيفهٔ مهم را رها کردند، نفرين نموده و آنها را از رحمت خود دور ساخته است، همانطور که در سورهٔ مبارکهٔ مائده در آیه ۷۸-۷۹ میفرمايد: “لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ذَلِكَ بِمَا عَصَوْا وَكَانُوا يَعْتَدُونَ كَانُوا لَا يَتَنَاهَوْنَ عَنْ مُنْكَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَفْعَلُونَ” ترجمه: «کافران بنی اسرائيل بر زبان (پيامبر) داوود و عيسی ابن مريم لعن و نفرين شدهاند. اين بدان خاطر بود که آنان پيوسته از فرمان الله سرپيچی میکردند و از حد میگذشتند. آنان از اعمال بدی که انجام میدادند، دست نمیکشيدند و همديگر را از بدیها نهی نمیکردند و پند نمیدادند و چه کار بدی میکردند.»
در ميان يهوديان گروهی بودند که به وظيفهٔ امر به معروف و نهی از منکر قيام میکردند، در مقابل گروهی ساکت و بیطرف بودند و اين وظيفه را انجام نمیدادند و به نهیکنندگان و انجامدهندگان اين وظيفه میگفتند: چرا قومی را اندرز میدهيد که خداوند سرانجام آنها را نابود میکند و يا به عذاب دردناکی کيفر خواهد داد؟! نهیکنندگان در پاسخ به آنها میگفتند: ما بهاینخاطر نهی از منکر میکنيم که وظيفهٔ خود را در پيشگاه پروردگار انجام بدهيم و در برابر او مسئوليتی نداشته باشيم، بر علاوه شايد سخنان ما در دل ستمکاران و گنهکاران مؤثر بیفتد و دست از طغيان و سرکشی بکشند.
خداوند اين داستان را در سورهٔ اعراف آیهٔ ۱۶۴ بيان میفرمايد: “وَإِذْ قَالَتْ أُمَّةٌ مِنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللَّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ” ترجمه: «گروهی از آنان گفتند: چرا کسانی را پند میدهید که الله نابودشان خواهد کرد یا به عذاب سختی گرفتارشان خواهد ساخت؟ پاسخ دادند: تا عذری نزد پروردگارتان باشد (که ما انجام وظیفه نمودیم)؛ و شاید آنها نیز تقوا پیشه کنند.»
اگر تاريخ را ورق بزنيم، خواهيم ديد چقدر انسانهای سنگدلي بودند که کسی به هدايت آنها امیدوار نبود؛ اما به سبب دعا و دعوت بزرگان، هدايت الهی شامل حال آنها گرديد و بهترين خدمتگذاران به دين و بندگان الله شدند. مانند: عمربن خطاب، خالدبن وليد و… رضیاللهعنهم.