نویسنده: عبیدالله نیمروزی
بزرگمرد عرصۀ دعوت و اصلاح
دعوت بازگشت به اسلام
مولانا ندوی از آنجاییکه قلبی آکنده از غم داشت، انگیزۀ دعوتگری او فراتر و بیشتر از هر امر دیگری بود. ایشان در سیاحتش دعوتگر بود. در تحریراتش نیز دعوت را ملحوظ میداشت، در سفر و حضر و در هر حال دعوتگری مخلص، صراحتگو و دردمند بود که برای گفتن کلمۀ حق از ملامت هیچ ملامتگر و تهدید هیچ زورگویی هراس نداشت. مولانا ندوی برای راهیابی به شیوۀ برتر دعوت و اصلاح همراه با حکمت و تجربه، معرفت و علم دو روش را برگزید، یکی سخنرانیها و مقالات در سطوح مختلف علمی و دینی و دیگری نگارش و تألیف کتابها و رسائل. شعار دعوت ایشان «الى الاسلام من جديد» یا بازگشت مجدد به اسلام بود. پس ایشان همگام با اندیشۀ مردان، زنان و کودکان آنان را مخاطب قرار داده دلهایشان را با نور عقیده و شرار ایمان سرشار ساخت.
ایشان با آوردن نمونههایی از ایمان والای اصحاب کرام رضواناللهعليهماجمعين و ذکر حالات آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم و اسلاف و بزرگان، دیگران را به الگوگیری از آنان وامیداشت و نکتههای ظریف و سودمندی را استخراج میکرد. مولانا ندوی اعتقاد داشت که دعوتگر مخلص مادامی که الهام گرفته و مورد تأیید از جانب خداوند عزوجل نباشد، نمیتواند به حقیقت داعی باشد و آنانیکه طلایهداران دعوت اسلامی راستین در سرزمین هندوستان بودند همه صاحبان قلب رقیق و ردکنندگان هدایای سلطانی بودهاند و همواره در این اندیشه به سر میبردهاند که مملکت اسلامی بهسوی خیر در حرکت است یا بهسوی شر و فساد و رویکردهای موافق و مخالف اسلام را هم در نظر میگرفتند.
بدین سان در راستای تثبیت پایههای اسلام از تمام نیرو و توان همراه با حکمت و بصیرت کار میگرفتند تا بتوانند در اهداف اسلامی و دینی خویش موفق شوند. امام ندوی نیز صحنههای مختلف دعوت اسلام را در نوردید و برای این منظور، گذشته از مجالس و محافل خصوصی و عمومی و تألیفات پربار ایشان در سفرها و سیاحتها، نشستهای دوستانه، دیدار با اندیشمندان اسلامی، گفتگو با ادیبان دوران، دیدار از حاکمان و فرمانروایان و مصاحبههای رادیویی به امر مهم دعوت بیش از هر امری دیگر ارج می نهاد و همواره در راستای راهنمایی انسانها، از هیچ زحمت و تلاشی دریغ نمیورزید. به همین منظور گاهی برای شرکت در مجالس دعوت ساعتهای زیادی را در اتوبوس، قطار و یا هواپیما میگذراند و اظهار خستگی نمیکرد.
دکتر محمد حسین بریغش مینویسد: من ایشان را در هند و خارج هند مشاهده کردم که با وجود کهنسالی و ضعف زیاد، ساعتها مشقت سفر را در راستای شرکت در محافل دعوت و مجالس علمی تحمل میکرد. با اتوبوس و قطار مسافرت میکرد و حتی گاهی این سفرها بیش از سی ساعت پیاپی به طول میانجامید.
ادامه دارد…