يكی از صفات برازندهی پيامبر اكرم (صلیاللهعلیهوسلم) خوشبينی و اميدواری بود؛ نگاه مثبت به قضايا و انتظار موفقيت و كاميابی و چشمدوختن به آيندهی روشن و توأم با سعادت، چيزهای است كه انسان را خوشبين و اميدوار میسازد؛ انسان زمانی میتواند نسبت به قضايا خوشبين باشد كه در ورای هر قضيه آيندهی روشن را انتظار كشد و در رسيدن به آن هيچنوع شك و ترديدی نداشته باشد؛ بنابراين كسی در جهان به اندازهی پيامبر (صلیاللهعلیهوسلم) خوشبين نبود؛ چون يقين پيامبر (صلیاللهعلیهوسلم) به آينده از يقين همهی انسانها بيشتر بود. بنابراين هر كس از نظر سيرت به پيامبر (صلیاللهعلیهوسلم) نزديكتر باشد، حتماً خوشبينی او از ديگران زيادتر است چون يقينش به آيندهی روشن از بقيه قویتر است پيامبر معظم اسلام میفرمود:
«عَجَبًا لِأَمْرِ الْمُؤْمِنِ إِنَّ أَمْرَهُ كُلَّهُ خَيْرٌ وَلَيْسَ ذَاكَ لِأَحَدٍ إِلَّا لِلْمُؤْمِنِ إِنْ أَصَابَتْهُ سَرَّاءُ شَكَرَ فَكَانَ خَيْرًا لَهُ وَإِنْ أَصَابَتْهُ ضَرَّاءُ صَبَرَ فَكَانَ خَيْرًا لَهُ»
(عجب از كار مؤمن؛ همهی برنامههای او به خيرش تمام میشود. اين چيز غير از مؤمن به كسی ديگر ميسر نيست، اگر برايش امتيازی برسد، شكر الله را به جا میآورد و به خيرش تمام میگردد؛ و اگر به او مصيبت و سختی برسد، صبر میكند باز هم به نفعش منتهی میگردد)
انواع خوش بینی
خوشبينی دو نوع است:
يك. خوشبينی كه مبتنی بر واقعيت و همراه با تلاش و مجاهده است، و الله متعال در قرآنكريم به عبارات مختلفی از آن تعبير نموده و آن را ستوده است، از جمله:
«وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمْ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ» (آل عمران139)
(و سستى نكنيد و اندوهگين مشويد كه شما اگر مؤمن باشيد، برتريد)
دو. خوشبينی كه از روی تنبلی و بر اساس اغوای شيطان است و خداوند متعال از آن نهی كرده و در بارهی آن فرموده است:
«يَاأَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّكُمْ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَلَا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ» (فاطر5)
(اى مردم! بىترديد وعدهی خدا [دربارهی قيامت] حق است، پس اين زندهگى دنيا [ى زودگذر] شما را نفريبد و شيطان فريبنده، شما را [به كرم] خدا مغرور نكند)
«…وَغَرَّتْكُمْ الْأَمَانِيُّ حَتَّى جَاءَ أَمْرُ اللَّهِ وَغَرَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ» (حديد14)
(…و آرزوها [ى دور و دراز و بىپايه] شما را فريفت، تا فرمان خدا [به نابودى شما] در رسيد و [شيطان] فريبنده، شما را فريب داد)
خداوند متعال میفرمايد، يكی از بزرگترين ويژهگیهای انبياء(علیهمالسلم) بشارتدادن و ترساندن مردم است:
«رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ…» (نساء165)
(پيامبرانى كه مژدهرسان و بيمدهنده بودند)
و در بارهی شيطان میفرمايد: «الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمْ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشَاءِ…» (بقره268)(شيطان شما را از تهیدستى و فقر میترساند، و شما را به كار زشت امر میكند)
دنيا ميدان مبارزه و درگيری است؛ در يك طرف اين ميدان شيطان و همكاران او قرار دارند و در سوی ديگر آن پيامبران الهی و رهروان راستين شان؛ اين مبارزه تا لحظهی برپاشدن قيامت ادامه دارد. ما میبينيم كه رسول اكرم (صلیاللهعلیهوسلم) در موارد متعدد و در مناسبتهای مختلف كه احتمال داشت يأس و نااميدی در ضمير يارانش راه پيدا كند، با نويد رسيدن به آيندهی روشن ياران خود را تشويق به جهاد و مبارزه میكرد: «براء میگويد: در روزهای حفر خندق در بخشی از خندق با صخرهيی روبهرو شديم كه كلنگها بر آن كارگر نمیافتاد؛ از اين مشكل نزد رسول الله (صلیاللهعلیهوسلم) شكوه كرديم؛ پيامبر نزديك صخره آمده كلنگ را به دست گرفت و فرمود: «بسم الله» سپس ضربتی بر آن وارد ساخت و فرمود: «الله اكبر! كليدهای فتح شام به من داده شد، به خدا سوگند كه هم اكنون كاخهای سرخش را مینگرم» سپس ضربت دوم را فرود آورد، بخشی از صخره شكست و فرمود: «الله اكبر! سرزمين فارس به من داده شد، به خدا سوگند اينك كاخ سفيد مداين را مینگرم» باز فرمود: «بسم الله» و ضربت سوم را وارد ساخت، بقيهی صخره نيز خُرد شد و آن حضرت فرمود: «الله اكبر! كليدهای فتح يمن به من داده شد؛ به خدا قسم از اين جا دروازههای صنعا را میبينم»
«از عبدالله بن بريده روايت است كه پيامبر (صلیاللهعلیهوسلم) همواره امور را به فال نيك میگرفت»
خوشبينی و اميدواری به آينده چيزی نيست كه بشود آن را با تلقين و تكرار و يا با زُور و زَر وارد قلب انسانها كرد؛ يگانه چيزی كه میتواند در زمين قلب انسان بذر خوشبينی و اميدواری بكارد اعتقاد و باور جازم است؛ به همين خاطر تمام سعی و تلاش پيامبر اكرم (صلیاللهعلیهوسلم) متمركز شده بود به زدودن عقايد خرافی و بیاساس از قلوب مردم و جايگزين كردن عقيده به خدا و آخرت، به گونهيی كه در اين عرصه حاضر به هيچ نوع مجامله و مصالحهيی نبود. وقتی بزرگان مكه نزد آن حضرت آمده خواستند به اين صورت با او مصالحه كنند كه مدتی او معبودهای ايشان را عبادت كند و مدتی آنها خدای او را بپرستند، پيامبر (صلیاللهعلیهوسلم) فرمود: «اين كار هرگز ممكن نيست «لكم دينكم و لي دين» (برای شما دين شما و برای من دين من) چون قرار بود مصالحه بر سر موضوعی عقيدتی صورت گيرد و پيامبر (صلیاللهعلیهوسلم) نمیتوانست برای يك لمحه چنين چيزی را بپذيرد. اصحاب و ياران پيامبر نيز طوری تربيت شده بودند كه در مسايل عقيدتی ذرهيی كوتاه نمیآمدند؛ وقتی پيامبر اكرم (صلیاللهعلیهوسلم) حضرت جعفر را به حبشه فرستاد و نمايندهگان قريش به تعقيب شان وارد حبشه شدند و به نجاشی گفتند اينها در بارهی عيسی چيزهای میگويند كه خلاف عقايد شما است، حضرت جعفر با مهاجران مشوره نمود تا بالآخره رأی تمامی شان بر اين قرار گرفت كه حقيقت را بگويند و لو همه نابود شوند»
بنابراين وقتی میگوييم يكی از مهمترين صفات مسلمان واقعی خوشبينی و اميداواری است، منظور اين است كه عقيده و باور تابع واقعی پيامبر (صلیاللهعلیهوسلم) به رسيدن به نتايج كارهای خير و فعاليتهای مثبتش، متزلزل و همراه با شك و ترديد نيست.