نویسنده: دانشمند معاصر جهان اسلام مولانا مفتی محمدقاسم "قاسمی"
🔸تأثیر «دعا» در حالت دلشکستی و انکسار! در سفر رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم به طائف درسهای زیادی نهفته است. رسول خدا بعد از اینکه از شهر طائف بیرون شد به گوشهای رفت و وارد یک باغ شد. در آنجا مورد اکرام قرار گرفت. صاحب باغ، قریشی بود. به غلام خودش دستور داد به آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم رسیدگی کند. رسول خدا که در آن لحظه بهظاهر افق روشنی نمیدید، دلشکسته و خاطرپریشان در گوشهای از باغ متوجه الله و خالق و مولایش شد. آنگاه کلماتی بر زبان آورد که زمین و آسمان تکان خورد. در عالَم دلشکستی و انکسار دعا عجب طعم و ارزشی دارد! چقدر الله تعالی متوجه این انسان میشود که در این شرایط پروردگارش را یاد کند!
🔸بسیاری از انسانها در سختیها ناامید میشوند، میترسند و موضع خود را رها میکنند تاریخ به ما میگوید بسیاری از انسانها معمولاً در مقابل فشارها و سختیها اولاً «ناامید و مأیوس» میشوند. علامه اقبال رحمهالله میگوید: ناامیدی همچو گور افشاردت/ گرچه الوندی ز پا میآرَدت. ثانیاً «ترس» بر آنها غالب میشود. مخالف کاری میکند که طرف بترسد. اقبال دراینباره میگوید: دشمنت ترسان اگر بیند تو را/ از خیابانت چو گل چیند تو را. ثالثاً دچار «شک و تردید» میشوند و در نتیجه موقف خود را ترک میکنند و به باطل ملحق میشوند و چهبسا گاهی ارتداد نیز صورت میگیرد و فرد کاملاً از مسیر شریعت خارج میشود و از مخالف به موافق تبدیل میشود. اما قطعاً انسانی که به قدرت لایزال الهی ایمان دارد و متکی به «حسبنا الله و نعم الوکیل» است، ناامید نمیشود و نمیترسد و هرگز به باطل متمایل نمیشود. وقتی انسانِ دلشکسته، امیدوار باشد و بر الله تعالی توکل کند و بهسوی پروردگارش متوجه باشد و پروردگارش را یاد کند و دعا و تضرع کند، رحمت الهی را به جوش میآورد. وقتی شامل رحمتهای الهی شود، کاملاً اوضاع متحول میشود. رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم به چنین مقامی رسید؛ ایشان با دلشکستگی رحمتهای پروردگارش را متوجه خود کرد و چنین دعا کرد: یا الله! من به تو شکایت میآورم. بیشک توانم محدود است. ای الله! من بیچارگی و کمچارگی خود را پیش تو عرضه میکنم. تدبیراتم به سنگ خورده است. دچار بنبست هستم، اما تو قادری و پیش تو بنبست نیست. ای الله! من مورد تحقیر این انسانها قرار گرفتم. احساس سبکی میکنم. یا الله! اگر تو ناراضی نیستی هیچ باکی ندارم. رحمت تو وسیع است و من بهوسیله نور چهرۀ تو به تو پناهنده میشوم. آنگاه رحمتهای الهی به جوش آمدند. فرشته کوه آمد و گفت: از جانب الله تعالی دستور رسیده است که اجازه بدهید طائف را بین دو کوه، خُرد کنم. اما رسولالله چه کرد؟ ایشان از عفو، ترحم، کَرَم، تحمل و دلسوزی کار گرفت و کینهتوزی، ناامیدی و ترس را رها کرد و گفت: شاید یکی از میان اهالی طائف ایمان بیاورد و الله را عبادت کند. یکی از درسهای واقعۀ طائف و معراج همین است که انسانهای بزرگ، کینهتوز نمیشوند و موقف و موضع خوب را نیز رها نمیکنند و بر جاده شریعت مستقیم پایدار و ماندگار میمانند.
🔸مشکلات سبب ارتقای انسانِ صبور، مخلص و متوکل میشوند الله تعالی خواست آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم را ارتقا داده و مورد الطاف ویژه قرار دهد. اگر انسان صبر کند و شکیبایی را اختیار کند، راه الهی را ترک نکند و متوجه الله باشد و مخلص و متکی به الله تعالی باشد، قطعاً مشکلات ارتقا میآورند. علامه سید ابوالحسن ندوی رحمهالله در خصوص معراج رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم عجب تعبیراتی دارد: معراج مهماننوازی و اکرامی از جانب الله تعالی برای پیامبر خدا صلیاللهعلیهوسلم بود. تسلی و تسکین خاطر ایشان بود. اگر طائفیها برخورد بد کردند و محمد صلیاللهعلیهوسلم تحمل کرد، قطعاً شایسته اکرام است. پس ناراحت و دلشکسته نباشد. ایشان در آسمان و در قلوب انبیا علیهمالسلام جای دارد و در ملأ اعلی جایگاه دارد.