از دیدگاه تمدن وارونۀ امروزی (سقوط بهجای صعود) پیشخدمتی زن در هواپیما و هوتل، آراستن میز و سینی و پذیرایی از چهارصد نفر بیگانه و بدن خود را در معرض تیرهای هولناک نگاه مسافران گذاشتن «آزادی زن» است.
گاهی مسافر بیهیچ دلیلی برای کاری بسیار معمولی که خود نیز قادر به انجام آن است با به صدا درآوردن زنگ در هواپیما، پیشخدمت زن را پیش خود فرامیخواند. پیشخدمتی در هتل و هواپیما، دفترداری و نطقبرداری زن، از مظاهر «آزادی» است. تمدن امروزی؛ خانهنشینی، خانهداری، خدمت به شوهر، فرزندان، والدین، برادران و خواهران را ارتجاعی، بربریت، کهنهگرایی، بنیادپرستی، مانع رشد و پیشرفت و محبوس نگهداشتن در چهاردیواری خانه میداند.
غربیان و فریب دادن زنان
امروزه به نام آزادی و رهایی و تهاجم به سایر موانع، دختران و زنان مسلمان را فریب میدهند، تلاش میکنند تا با آنها معاشرتی انجام دهند که با هیچیک از زوایای دین و فضیلت سازگاری ندارد. تنها هدفشان هم این است که آنها را بهتدریج در دامشان گرفتار سازند.
غربگرایان میخواهند فرهنگ غربی را به زن مسلمان تحمیل نمایند؛ فرهنگی که فساد و فروپاشی ارزشها و از همه مهمتر دین، انحراف از فطرت پاک انسانی و دوری از راه راست (راهی که خداوند، انبیا و کتب آسمانی را برای تبیین آن راه فرستاد) از ویژگیهای بارز آن است.
آنان میخواهند همانطور که حدیث بیانگر آن است، وجببهوجب و سایهبهسایه، زن مسلمان پیرو و تابع آداب و فرهنگ زن غربی شود و اگر زن غربی وارد سوراخ سوسمار- با آن همه تنگی و کجی و بدبویی – شود، زن مسلمان هم به دنبال او داخل آن گردد؛ بهعبارتدیگر، دوستی و رابطۀ جدیدی پیدا شده که «رابطۀ لانه سوسماری» نامیده میشود و طرفداران این گرایش به ترویج آن میپردازند.
بااینحال، اینها از آنچه زن امروز غربی از آن مینالد، غافلاند؛ یعنی از سرانجام بدی که اختلاط آزاد (زن و مرد) فراروی زن، مرد، خانواده و همۀ جامعه قرار داده است. این غربزدهها در مقابل شکایتها و فریادهای انزجاری که سراسر خود دنیای غرب را در برگرفته و در مقابل نوشتار دانشمندان و ادیبان و انذار و اخطار متفکران و مصلحان در رابطه با آنچه بر سر تمدن بشری که از طریق فروپاشی ارزشها در اثر اختلاط آزاد زن و مرد آمده، پنبه در گوش فروبردهاند.
همچنان فراموش کردهاند که هر امتی دارای شخصیتی است که توسط عقاید، جهانبینی، دیدگاهش دربارۀ حیات هستی و پروردگار آن، ارزشها و میراث فرهنگی ویژۀ خود، پیریزی میگردد و درست نیست هیچ جامعهای، شکل تکراری جامعۀ دیگر به شمار آید.
غرب عملاً با فلسفۀ آزادی که بیبندوباری محض بود، خانواده را از عناصر تشکیلدهندهاش از هم فروپاشید؛ درحالیکه بافت جامعه با تاروپود خانواده تشکیل خواهد گرفت. وجود خانواده نیز درگرو همکاری و همبستگی موجود در بین اعضای آن، یعنی مسئولیت زوج در برابر همسرش و والدین در برابر فرزندان هست. غرب ویژگی (زن بودن) را در معرض نابودی گذاشت و بهعلاوه، میان زن و امکان آمادهگیش برای حفظ و سرپرستی و تربیت بچههایش فاصله انداخته است.
زنانیکه در آمریکا زندگی میکنند فحشا را بهعنوان یک تجربۀ کاری و حرفه انتخاب کردهاند و تعدادشان حداقل بین (400–500) هزار نفر تخمین زده میشود. در سابق، زنان فاحشۀ آمریکائی بهعنوان خدمتکار در منازل و نصف دیگر آنها در ارگانها و شرکتها مشغول به کار بودند که به خاطر فحشا شغلشان را ترک کردند.