شناخت و بررسی ادیان اعم از اینکه سماوی باشند و یا بشری، امروزه یکی از عمدهترین مباحث دانشگاهها و مراکز علمی کشورها بهشمار میرود. تا جاییکه بسیاری از این نهادهای تحصیلی واحدهای معین و مشخصی را بخاطر واکاوی این بحثِ میان رشته، اختصاص دادهاند. در زمینۀ ادیان، سرزمين هند مهد کهنترین مذاهب و دینورزیهاست .قدمت نخستين متون دینی هند به نام «ودَهها» که از حجّيت و اعتبار فراوانی برخوردارند به حدود هزار سال پيش از ميلاد میرسد. جدای از دیرینگی دینورزی در کشور هند، تنّوع بسياری نيز در گونههای مختلف پرستش هندویی و در عرفان و فلسفۀ غنی این سرزمين دیده میشود که البته با وجود تفاوتهای بسيار، همگی ذیل نام واحد «آئين هندویی» جمع شدهاند. در این نوشته مسألۀ اساسی این است که هندوئیزم چگونه آیینی است و منابع اساسی و سنن این دین چیست؟ تحقیق حاضر که به پاسخ این سوال پرداخته، با کمک از منابع کتابخانهای و با استفاده از روش توصیفی-تاریخی به این یافتهها رسیده است که آیین هندویزم در قدم نخست یک دین سماوی نیست و در این دین هیچ شخصِ معینّی وجود ندارد که باورها و عقاید این دین توسط او به مردم تبیین شده باشد؛ بلکه منابعی که در این دین وجود دارد به مرور زمان توسط افراد متعددی به نگارش در آمده است و در عین حال سنن موجود در آیین هندویزم براساس ضرورت و نیاز جامعۀ هندویی به میان آمده است.
واژهگان کلیدی: هندویزم، آیین هندو، سنن هندو و مردم هند.
مقدمه
سرزمين هند مهد کهنترین مذاهب و دینورزیهاست .قدمت نخستين متون دینی هند به نام «ودَهها» که از حجّيت و اعتبار فراوانی برخوردارند به حدود هزار سال پيش از ميلاد میرسد .جدای از دیرینگی دینورزی در کشور هند، تنّوع بسياری نيز در گونههای مختلف پرستش هندویی و در عرفان و فلسفۀ غنی این سرزمين دیده میشود که البته با وجود تفاوتهای بسيار، همگی ذیل نام واحد «آئين هندویی» جمع شدهاند. با ورود انگلستان به این سرزمين از قرن نوزدهم، آشنایی مردم با فرهنگ غرب، تعامل و ارتباط با ادیان دیگر خصوصاً مسيحيت، و روبهرو شدن با انتقادهایی که از شيوۀ تفکر و عمل دینی مردم صورت میگرفت، آرامش سه هزارسالۀ مردم و رضایت قلبیشان از این دینداری کهن دچار تشویش و تلاطم شد و عالمان دینی و برهمنان به دنبال یافتن راهی برآمدند تا برچسب ضدّ عقلانی یا غير عقلانی بودن را از مقدّساتشان بزدایند. به همين جهت دو قرن اخير هند شاهد ظهور جریانات دینی و فکری نوین بسياری بوده است، به گونهای که برخی از محقّقان این دوره را عصر اشراق هندو «رنسانس هندویی» ناميدهاند .در حقيقت میتوان گفت از قرن نوزدهم، هندوان به بازبينی آگاهانۀ سنت خود پرداختند و با جرح و تعدیل در آن، سعی در انجام اصلاحات دینی و معرفی سنتی مطابق شرایط دوران جدید داشتند. موضعگيری این جریانات و مکاتب نسبت به دین متفاوت بوده و از پایبندی سنّتی نسبت به اصول اوليه و بازگشت به متون کهن جهت دریافت همۀ پاسخها تا کنارگذاشتن پارهای از اعتقادات دیرینه را شامل میشود .برخی از این جریانات نيز احياگرانه بوده و به ارائۀ تفسيری جدید از دین، فلسفه و متون کهن مقدّس با تأکيد بر عناصر معنوی و عرفانی در کنار برخی فعاليتهای اجتماعی پرداختهاند .یکی از مهمترین متفکران پيشرو در این مسير «رامه کرشنه» نام دارد که به دليل تأثيرگذاری فراوانش بر جامعۀ هندو توانست جریانی دینی به نام «رسالت رامه کرشنه (Rama Krishna Mission)» را پس از خود به راه اندازد. این جریان از سنت متعبدانۀ بنگالی شکل گرفت که برآمده از سلوک درونی و معرفت رامه کرشنه و شاگرد او وبوکاننده بود.
اهمیت این گونه تحقیقات از همان عنوان و یا تأثیر ادیان بر جامعۀ بشری مشخص میشود، چنان که هیچ سخن و باوری در طول تاریخ مانند باور و عقیده به ادیان در جوامع بشری تأثیر گذار نبوده است. بیشتر تحولات و جنگهای بزرگ دنیای بشری ناشی از یک باور دین و یا دینستیزانه بوده است؛ بنابراین، تحقیق و تفحص در زمینۀ ادیان نیاز همۀ جامعه است و هر فرد جامعه باید از ادیان و باورهای آنان آگاهی داشته باشد.
در زمینۀ ادیان تحقیقات گستردهای صورت گرفته است تا جاییکه به هر زبان و فرهنگی دهها کتاب و مقاله موجود است که بحثهای متفاوت ادیان را واکاوی نموده است. تعداد اندکی از این منابع در فهرست منابع مقالۀ حاضر نیز یاد شده است؛ اما نکتۀ اساسی که در این مقاله بیشتر به آن توجه شده این است که سبک و سیاق توضیح و شناخت کلی بنادین «هندویزم» را مورد توجه قرار داده است، موردی که در سایر نوشتهها دیده نمیشود و یا حداقل از نظر نویسنده دور بوده است.
با توجه به مطالب فوق سوال اساسی این است که هندویزم چگونه آیینی است و منابع اساسی و سنن این دین چیست؟
تحقیق حاضر که به پاسخ این سوال پرداخته، با کمک از منابع کتابخانهای و با استفاده از روش توصیفی-تاریخی به این یافتهها رسیده است که آیین هندویزم در قدم نخست یک دین سماوی نیست و در این دین هیچ شخصِ معیینی وجود ندارد که باورها و عقاید این دین توسط او به مردم تبیین شده باشد؛ بلکه منابعی که در این دین وجود دارد، به مرور زمان توسط افراد متعددی به نگارش در آمده است و در عین حال سنن موجود در آیین هندویزم براساس ضرورت و نیاز جامعۀ هندویی به میان آمده است.