نویسنده: عبدالحی لیّان

اعتقادات و انحرافات شیطان‌پرستی

مهم‌ترین بحث پیرامون شیطان‌پرستی که همواره به‌عنوان برجسته‌ترین معضل اجتماعی نیز به آن اشاره می‌شود، باورها و انحرافات این فرقه است. بررسی این موضوع برای شناخت دقیق‌تر این جریان و به‌منظور پیش‌گیری و پیگیری، لازم و ضروری به نظر می‌رسد. در ادامه ابتدا به اعتقادات و سپس به بزرگ‌ترین انحرافات این گروه پرداخته می‌شود.
۱. اعتقادات
باور، در ساده‌ترین تعریف، به معنای پذیرش و تصویب ذهنی و درونی یک ادعا، اصول یا ارزش‌ها است. باورها و اعتقاداتِ هر فرقه و جریانی نقش مهمی در شکل‌دهی به زندگی، تصمیم‌گیری‌ها و عملکردهای آن دارد؛ بنابراین، برای یافتن ریشۀ رفتارهای منحرف فرقۀ شیطان‌پرستی (در جامعۀ اسلامی) باید به دیدگاه‌های آن‌ها در مورد مسائل اعتقادی، به‌ویژه اصول دین و مبانی اعتقادی مسلمانان، پرداخت.
۱.۱. شیطان‌پرستان و ایمان به خدا
آنچه از تاریخ شیطان‌پرستی به دست می‌آید، چیزی فراتر از بی‌ثباتی در باورهای آن‌ها نیست، به‌ویژه هنگامی‌که بحث اعتقاد به وجود الله متعال به میان می‌آید. بررسی‌ها نشان می‌دهد که شیطان‌پرستان در این زمینه دارای دو دیدگاه هستند:
الف) دیدگاه شرکی
دسته‌ای از شیطان‌پرستان با آنکه به وجود الله متعال باور دارند، اما درعین‌حال مدعی‌اند که شیطان نیز دارای جایگاه بزرگی است؛ ازاین‌رو، او را لایق تقدیس، احترام و عبادت می‌دانند. آن‌ها معتقدند که شیطان مورد ظلم واقع شده است؛ زیرا او یگانه موجودی بود که در مقابل امر خداوند ایستادگی کرد و از خود استقلال نشان داد. به همین دلیل، او را لایق طرفداری و تقدیس می‌دانند تا جایگاه از دست رفتۀ خود را باز یابد. این گروه، شیطان را به‌عنوان موجودی آزادی‌خواه و نماد آزادی می‌دانند.
فرقۀ ایزیدی‌ها که از جملۀ شیطان‌پرستان محسوب می‌شوند، بر این باورند که شیطان دارای قداست است و از لحاظ جایگاه پس از خداوند قرار دارد. آن‌ها معتقدند که خداوند امور دنیا را به شیطان سپرده است. هم‌چنین، روز یکشنبه را نخستین روزی می‌دانند که خداوند آن را خلق نموده و شیطان (فرشتۀ طاووس) نیز در آن روز آفریده شده است.
بر اساس آنچه گذشت، می‌توان نتیجه گرفت که برخی از شیطان‌پرستان، شیطان را شریک خداوند قرار داده‌اند و به‌نوعی به تقسیم امور بین خداوند و شیطان باور دارند. این اندیشه، اعتقادی شرکی است که قرآن مجید در آیات متعددی به‌صراحت آن را مردود دانسته است. به‌عنوان نمونه، خداوند متعال می‌فرماید: «مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِن وَلَدٍ وَمَا كَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ إِذًا لَّذَهَبَ كُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ». ترجمه: «خدا هرگز فرزندی برای خود انتخاب نکرده؛ و معبود دیگری با او نیست؛ که اگر چنین می‌شد، هر یک از خدایان مخلوقات خود را تدبیر و اداره می‌کردند و بعضی بر بعضی دیگر برتری می‌جستند (و جهان هستی به تباهی کشیده می‌شد)؛ منزّه است خدا از آنچه آنان توصیف می‌کنند.» هم‌چنین می‌فرماید: «لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ». ترجمه: «اگر در آسمان و زمین، غیر «اللّه» خدایان دیگری بود، فاسد می‌شدند (و نظام جهان به هم می‌خورد)! منزه است خداوند، پروردگار عرش، از توصیفی که آن‌ها می‌کنند.»
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version