همانطوریکه اشاره شد، «زرتشت» پیامبر ایرانی خوانده میشود و بیشترین پیروان این آیین در سرزمین ایران امروزی که البته در آن زمان محدود به جغرافیای فعلی نبوده است،[1] ساکن بودند. اما بعد از اینکه اسلام ظهور کرد، براساس آموزههای اسلامی، زرتشتیان یا همان مجوسیان، کافر خوانده شدند. ازاینرو، پیروان این آیین باید اسلام میآوردند و یا جزیه میپرداختند (سعید، بیتا: 157). مطابق روایتهای تاریخ، یکی از بزرگترین دشمنان اسلام شاهان کسری (لقبی که به شاهان سرزمین فارس اطلاق میشد) بودند؛ چنانکه «پرویز خسرو» پادشاه زمان ظهور اسلام، نامهی پیامبر صلیاللهعلیهوسلم را پاره کرد. در قرن اول ظهور اسلام نبردهای بسیار و شدیدی میان مسلمانان و حاکمان امپراتوری فارس رُخ داد که سرانجام حق بر باطل پیروز گردید و مسلمانان سرزمین پارس (فارس) را فتح کردند. پس از این فتح بزرگ تقریباً همهی ساکنان این سرزمین به دین اسلام گرویدند و عدهی اندکی به آیین زرتشت باقی ماندند. در عین حال، در میان کسانیکه به آیین زرتشت پایدار بودند، تعداد بسیار اندکی (در حدود ده هزار) به ایران باقی ماندند و جمع دیگر به هندوستان، سرزمین تنوع و تکثر ادیان سفر کردند و در آنجا به پارسایان، معروف و مقیم شدند.
زرتشتیانِ مقیم هندوستان، مطابق با تعلیمات دینی به خدمتگزاری نوع بشر و عمران و آبادی پرداختند به گونهای که از هزاروچهارصد سال پیش تا کنون پارسیان و یا زرتشتان مقیم هند به وسیلهی همان نیکوکاری و نیکسرشتی مقام بلندی در میان مردم هند بدست آوردهاند. «مهاتماگاندی» در کتاب شرح حال خود از محامد صفات پارسیان شرح مفصلی ذکر کرده و مساعدت آنان را در راه کسب استقلال و آزادی هند ستوده و از آنان سپاسگزاری مینماید و اما زرتشیانِ مقیم ایران چه در گذشته و چه در حال حاضر، برای هموطنان خود و سایر ایرانیان، مردم نیکوکاری بودهاند؛ چنانکه از قدیمالایام در شهرهای بزرگ مثل تهران، یزد و کرمان، مؤسسات خیریه و آموزشگاههای عالی تأسیس نمودهاند (سعید، بیتا: 157). همچنین پس از ظهور و حاکم شدن مسلمانان بر سرزمین فارس، زرتشتیان به عنوان ساکنان سرزمین اسلامی، هیچگاه علیه اسلام و مسلمانان دست به اقدامات خرابکارانه نزدند و همیشه اتباع مفید و غیر مضر برای این سرزمینهای اسلامی بودهاند. هماکنون در کشور ایران، علاوه بر چندین آتشکدهی فعال که همیشه آتش روشن است و خاموش نمیشود، چندین آثار باستانی و تاریخی منسوب به آیین زرتشت وجود دارد که همه روزه از سوی سیاحان (گردشگران) مورد دیدوبازدید قرار میگیرد.
نتیجهگیری
در خاتمهی بحث و بررسی آیین زرتشت، به عنوان یکی از ادیانی که دارای پیروان متعددی بوده است و در حال حاضر نیز پیروانی دارد، به عنوان نتیجهگیری میتوان به چند نکتهی اساسی پیرامون این آیین اشاره کرد:
نخست اینکه ماهیت آیین زرشت از سوی محققان هنوز تثبیت و مشخص نیست، تعدادی این دین را دین سماوی میدانند و زرتشت را فرستادهی خداوند برای اصلاح جامعه و مردم همهی جهان بر میشمارند؛ درحالیکه از نظر تعداد دیگری، زرتشت را تنها به عنوان یک فرد مصلح و دعوتگر مورد شناسایی قرار میدهند و حتی گروه دیگر، زرتشت را یکی از پیروان پیامبری به اسم «ارمیا» میدانند که پس از جدایی و یا وفات آن، شروع به دعوت کرده است. اما به هر صورت، زرتشت چه پیامبر واقعی بوده باشد و یا تنها یک فرد مصلح و دعوتگر، پیروان زیادی در زمان خود داشته است، آیات متعددی از قرآنکریم نیز به زرتشتیان/مجوسیان اشاره دارد و امروزه نیز تعداد زیادی از این آیین پیروی میکنند.
دوم این که، این دین مانند سایر ادیان سماوی دارای کتاب های مقدس است که پیروان آن با استناد به آن، به زندگی خویش نظم میبخشند. کتاب «گاهان» و «اوستا» مهمترین آثار آیین زرتشت است که هم اکنون نیز قابل دسترس بوده و در زمینههای مختلف از آنها استفاده میشود.
سرانجام این که، با ظهور اسلام آیین زرتشت نیز مانند سایر ادیان سماوی و بشری تحت تأثیر قرار گرفت و تعداد زیادی از پیروان آیین زرتشت به اسلام گرویدند و سرزمین زرتشتیان یکی از سرزمینهایی بوده است که از سوی مسلمانان با قدرت جهاد فتح گردیده است. اما همچنان تعداد زیادی از زرتشتیان به عنوان اتباع کشورهای اسلامی در سرزمینهای اسلامی ساکناند.
منابع و مآخذ
البابا، مصطفی، (بیتاریخ). الإعتقاد أدیان الأرض عبر التاریخ.
تاراپوران، ایرج، (بیتاریخ). «فلسفه مذهب زرتشت»، ترجمه: فرهاد آبادانی، مجلۀ وحید، شمارۀ دهم، سال ششم، صفحات 877 تا 883.
رضی، هاشم (مترجم)، (بیتاریخ). «چکیدۀ آموزشهای زرتشت»، فصل سوم از کتاب اول، مجموعۀ شش جلدی، آیینۀ جهان زرتشت، اثر ادموند بردوزیکلی.
زاهدی و نقوی، مصطفی قاضی و حسین، (1400). «بررسی تحولات شریعت در آیین زرتشت»، فصلنامۀ معرفت ادیان، سال دوزادهم، شمارۀ سوم، پیاپی 47، تابستان 1400، صحفات 83 تا 100.
سعادت، مصطفی، (1400). «زمان زیست زرتشت»، دوفصلنامۀ تخصصی پژوهشنامۀ فرهنگ و زبانهای باستانی، سال دوم، شمارۀ اول، بهار و تابستان 1400، صفحات 213 تا 225.
سعید، حبیب، (بیتاریخ). ادیان العالم، مصر-القاهره؛ دارالتألیف والنشر للکنیسة الاسقفیة.
شورکی و نقوی، سیدمحمد حاجتی و حسین، (1397). «آیین زرتشت: شریعت محور یا شریعت گریز؟»، فصلنامۀ معرفت ادیان، سال نهم، شمارۀ سوم، پیاپی 35، تابستان 1397، صفحات 123 تا 141.
شورکی و نقوی، سیدمحمد حاجتی و حسین، (1399). «آیین زرتشت: جهانی یا قومی؟»، دوفصلنامۀ ادیان و عرفان تطبیقی، سال چهارم، شمارۀ هفتم، پاییز و زمستان 1399، صفحات 1 تا 18.
علیپور، فاطمه، (بیتاریخ). «منجی در دین زرتشت»، مجلۀ ندای صادق، سال چهارم، شمارۀ 16، صفحات 63 تا 67.
محمودی، محسن، (1388). «زرتشت؛ حکمت و سیاست»، فصلنامۀ رهیاتهای سیاسی و بین المللی، صفحات 219 تا 254.
[1] – سرزمینی که امروزه به ایران مسمی است، قبلا بسیار وسیعتر و گستردهتر بوده است. این سرزمین که اصالتاً منسوب به آریاییها میباشد، در طول تاریخ دچار تحولات گسترده شده است. به یک عبارت میتوان گفت تمامی سرزمینهای آسیایی که در آنها آریایینژادها زندگی میکنند به نحوی ایران تاریخی را شامل میشود. اما قبل از اینکه ایران فعلی شکل بگیرد، این سرزمین به نام پارس یاد میشده است و از آنجاییکه در ادبیات عرب حرف «پ» وجود ندارد، بعد از ظهور و استیلای اسلام بر اکثر سرزمینهای پارس، عربها حرف «ف» را جایگزین آن نموده و به این سرزمین «فارس» اطلاق کردند. حتی سرزمین فارس بعد از ظهور اسلام نیز شامل قمستهایی از ایران، افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان، پاکستان و عراق فعلی میشده است.