در ادامه مطالب قبلی، بررسی مختصر نقش سیاست پولی در تورم با توجه به اهمیت آن خالی از لطف نخواهد بود. همانگونه که شناخت قوانین ثابت برای طراحی چارچوبهای نظام لازم است؛ آشنایی با اقدامهای مقطعی پیامبر صلیاللهعلیهوسلم نیز برای کشف اصول سیاستگذاری و برخورد با پدیدههای متغیر مفید است؛ برای نمونه یکی از مباحث مهمی که بهرغم تفاوت شرایط آن با اقتصاد فعلی، دانستن موضع پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم در جایگاه پیامبر و رئیس نظام درباره آن دارای اهمیت است، مسأله سطح قیمتها در عصر تشریع و برخورد پیامبر صلیاللهعلیهوسلم با آن مسأله است. درباره تغییر قیمتها در عصر تشریع، دیدگاههای گوناگونی وجود دارد. برخی معتقدند که اصولاً مسأله تورم پدیدهای نوظهور بوده و سطح عمومی قیمتها در دوران پیامبر صلیاللهعلیهوسلم تغییر محسوسی نکرده است و فقط برخی از قیمتهای نسبی تغییر کردهاند. در مقابل گروه دیگری اعتقاد دارند که قیمتها در این دوره دارای نوسان بوده است. افزون بر نتایج علمی مستقیم این تحقیق چون آشنایی با اقتصاد صدر اسلام و رفتار پیامبر صلیاللهعلیهوسلم در قبال پدیدههای اقتصادی، یکی از آثار مهم آن، مسأله جبران کاهش ارزش پول است. در صورتی که ثابت شود تغییر سطح قیمتها (افزایش) در عصر تشریع وجود داشته و در چنین شرایطی گرفتن زیادی در قرض بهطور مطلق ممنوع شده باشد، معلوم میشود که الزامکردن قرضگیرنده به جبران کاهش ارزش پول وامدهنده مشروع نیست؛ اما هرگاه چنین چیزی اثبات نشود، مسأله تورم و به تبع آن جبران کاهش ارزش پول مسألهای مستحدثه بوده که حکم آن را باید براساس مبانی و اصول استخراج کرد. حال در حدّ اختصار به ادلّه دو طرف میپردازیم. ادله عدم تغییر قیمتها کسانی که معتقد به ثبات سطح عمومی قیمتها در عصر پیامبر صلیاللهعلیهوسلم هستند به ادلّه زیر استناد میکنند: 1- با کششبودن عرضه پول و هماهنگی با تقاضای آن از آنجا که در زمان پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم پول از کشورهای روم و ایران و در برابر صادرات به کشور وارد میشد، و محدودیتی نیز برای صادرات و واردات وجود نداشت و از طرفی نیز امکان ذوب آن و استفادة غیرپولی چون جواهرات نیز از سکهها وجود داشت، در مقایسه با درآمد ملّی عرضه پول متناسب بود و دلیلی برای افزایش قیمت وجود نداشت. 2- افزایش تولید در قبال افزایش تقاضا بهطور معمول سیاست مالی انبساطی باعث افزایش تقاضای کلّ در اقتصاد میشود و آن نیز افزایش قیمتها را بهدنبال دارد؛ مگر اینکه این سیاست، همراه افزایش تقاضای کلّ، زمینه اشتغال و تولید را نیز فراهم کند که در آنصورت ارزش پول ثابت میماند. مطالعات تاریخی نشان میدهد که سیاست مالی انبساطی غیرقابل جبرانی در عصر پیامبر صلیاللهعلیهوسلم رخ نداده است. 3- برخورداربودن پولهای فلزی از پشتوانه (ارزش ذاتی) یکی از علل تورم، ماهیت اعتباری پول و ارتباط آن با پشتوانه است. در صورت کاهش پشتوانه، ارزش پول کم شده و قیمتها افزایش مییابد. از آنجا که پول رایج در صدر اسلام (درهم و دینار) دارای ارزش ذاتی بودند، این پدیده رخ نمیداد؛ زیرا ارزش آنها همواره با خودشان همراه بود. دلّه تغییر قیمتها گروه دوم، بر تغییر قیمتها، به نقلهای روایی، وجود احتکار، قحطی و خشکسالی در آن زمان استناد کردهاند. 1- نقلهای روایی بر افزایش قیمتها انس بن مالک (رضیاللهعنه) نقل میکند: قیمتها در زمان رسولالله صلیاللهعلیهوسلم افزایش یافت. مردم گفتند: ای رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم! قیمت کالاها بالا است آن را برای ما قیمتگذاری کن حضرت صلیاللهعلیهوسلم فرمود: ان الله هو المسعر القابض الرازق و انی لارجو ان القی الله و لیس احد منکم یطالبنی بمظلمة فی دم و لامال. خداوند؛ قیمتگذار، کاهش و افزایشدهنده است و من دوست دارم در حالی خداوند را ملاقات کنم که کسی از شما در خون یا مال از من طلبی نداشته باشد. 2- پدیده احتکار یکی از زمینههای ایجاد تورم، احتکار کالاهای مورد نیاز مردم است. شواهد تاریخی و روایی حاکی از این است که در صدر اسلام احتکار وجود داشته؛ به همین جهت، روایاتی در مذمت این کار از جانب حضرت صلیاللهعلیهوسلم صادر شده. همچنین حضرت صلیاللهعلیهوسلم محتکران را واداشت تا کالای خود را به بازار عرضه کنند؛ ولی از تعیین قیمت برای آنان خودداری میکرد 3- قحطی و خشکسالی یکی دیگر از زمینههای بروز تورم، بروز قحطی است که سبب کمشدن عرضه کالاها و افزایش قیمتها میشود. نقلهای متعددی وجود دارد که در زمان حضرت صلیاللهعلیهوسلم ، مسلمانان به قحطی دچار شده بودند و از گرانی به پیامبر صلیاللهعلیهوسلم شکایت میکردند. در روایتی آمده است: مردم با قحطی مواجه شده و به پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم عرض کردند: برای کالاها قیمت تعیین کنید. حضرت فرمود: لایسألنیالله عن سنة احدثتها فیکم لمیأمرنی بها و لکن سلوا الله عزوجل من فضله. خداوند از من نخواست چنین سنتی را بین شما ایجاد کنم؛ ولی از فضل خدا بخواهید تا مشکل شما را حلّ کند. 4- افزایش حجم پول با گسترش نفوذ اسلام در جزیرةالعرب و محوریت مدینه بهویژه بعد از فتوحات مسلمانان، پولهای فراوانی به شهر مدینه وارد میشد و متناسب با آن اجناس رشد نمیکرد؛ در نتیجه رشد حجم پول از رشد کالاها پیشی میگرفت و این باعث فزونی قیمتها میشد. آنچه از این شواهد استفاده میشود این است: 1. در عصر تشریع، افزایش سطح قیمتها وجود داشته؛ گرچه بهنظر میرسد درباره مواد غذایی حادتر بوده است؛ 2. افزایش قیمتها منشأ طبیعی مانند افزایش جمعیت، خشکسالی و غیره داشته و ناشی از سیاستهای مالی اعمالشده از جانب حضرت نبوده است؛ 3. موضع حضرت صلیاللهعلیهوسلم ، درباره مواردی که تورم بهصورت طبیعی ایجاد شده مقابله با آن و از جمله قیمتگذاری نبوده است و در مواردی که بهعلل مصنوعی چون احتکار تورم ایجاد میشد، حضرت صلیاللهعلیهوسلم میکوشید تا بازار را به وضعیت طبیعی خود درآورد؛ به همین جهت احتکارگر را مجبور به عرضه کالای خود میکرد تا از طریق نیروهای بازار قیمت تعادلی تعیین شود؛ 4. با توجه بهوجود پدیده تورم در آن زمان، مسأله جبران کاهش ارزش پول را نمیتوان پدیده نوظهور و مستحدثه تلقی کرد. افزون بر بحث قیمتها که آثار و نتایج علمی بسیاری دارد، محورهای فراوانی از اقتصاد عصر رسولالله صلیاللهعلیهوسلم شایسته تحقیق است تا افزون بر ثابتات اقتصاد اسلامی، اصول حاکم بر سیاستهای اقتصادی را نیز بهدست آوریم و محورهایی چون: 1. تبیین اهداف نظام اقتصادی؛ 2. تعیین مبانی و چارچوبهای نظام اقتصادی؛ 3. تشریع قوانین و حقوق اقتصادی؛ 4. سیاستگذاریهای اقتصادی و اصول حاکم بر آنها.