فمینیزم بعد از اینکه توانست پایه و اساس خود را در غرب قوی و مستحکم کرده و برای خود جای پایی پیدا کرد؛ به فکر افتاد که چگونه به کشورهای اسلامی وارد شود و برای اغوا کردن زنان مسلمان دندان تیز میکرد و هر لحظه به فکر این بودند که راه و چارهای بیابند تا اینکه استعمار کشورهای اسلامی رقم خورد و کشورهای غربی با به راه انداختن جنگهای خانمانسوز، کشورهای اسلامی به خواب رفته را یکی بعد از دیگری به اشغال خود در میآوردند و در این گیرودار، فرانسه کشور مصر را هدف قرار داده و لشکرکشیهای فرانسه علیه مصر، یکی از مهمترین دلایل ورود فمینیزم به شرق بود. اولین ارتباط غرب با کشورهای مسلمان از مصر شروع شد؛ زیرا این کشور یکی از اولین کشورهایی بود که در سال (۱۷۹۸-۱۸۰۰ میلادی) در لشکرکشی فرانسه به مصر با رهبری «ناپلئون بناپارت» توسط فرانسویها اشغال شد.
فرانسویها هم توسط افراد دستنشاندهٔ خویش و آن افرادی که برای چنین روزی تربیت کرده بودند، موضوع آزادی زنان مسلمان را در این کشور مطرح کردند. این حمله آغاز تماس شرقِ اسلامی با غرب پس از وقفهای طولانی بود که آنها توانستند خود را از اوضاع و احوال شرق اسلامی باخبر بگردانند. و با ورود اینها به کشورهای اسلامی ابرهای سیاه فمینیزم در این کشورها سایه افکند و در اوساط زنان مسلمان پخش و منتشر شد.
ادعای اولیهٔ فمینیزم، آزادی زن از آداب اسلامی و احکام شرعی متعلق به زن، مانند: حجاب و مقید کردن طلاق و منع تعدد زوجات و مساوات در میراث بوده و حرکتی است که زن مسلمان را تشویق میکند که در تمام مراحل زندگی خود٬ از زنان غربی تقلید کرده و به دین و مسائل دینی هیچ اهمیتی ندهد.
حرکت آزادی زن قبل از اینکه به صورت رسمی و در ضمن حرکتهای منظم به عنوان فمینیزم٬ فعالیتش را آغاز بکند٬ ابتدا از لحاظ فکری زمینههای پیدایش آن را آماده کرده و این مرحله را با نوشتن سه کتاب و انتشار یک مجله در مصر شروع کردند.
ابتدا کتابی با عنوان «المرأة فی الشرق ـ زنِ شرق» تألیف «مرقص فهمی المحامی نصرانی» منتشر شد که مؤلف در این کتاب به بیحجابی و اختلاط زنان با مردان و ازدواج زنان مسلمان با نصرانیها تشویق کرده و تعدد زوجات را رد کرده است و همچنان در این کتاب آورده است که نباید به مردها اجازه داده شود به اینکه بیش از یک زن بگیرند.
کتاب دوم کتاب «تحریر المرأة ـ آزادی زن» تألیف «قاسم امین» بود که ایشان توانست با حمایت «محمد عبده٬ سعد زغلول و احمد لطفی سید» این کتاب را در سال (۱۸۹۹ میلادی) منتشر بکند. در این کتاب درج شده است که حجاب زن٬ جزو دین نبوده و دعوت و تشویق به بیحجابی هم به معنای خروج از دین نیست.
کتاب سوم کتاب «المرأة الجدیدة ـ زن جدید» بود و این کتاب هم تألیف «قاسم امین» بود که در سال (۱۹۰۰ میلادی) منتشر شد. مؤلف در این کتاب اضافه بر محتوای کتاب اول، برای تایید صحبتها و ادعاهای خویش از نظریات غربیها استدلال کرده است.
گزینۀٔ بعدی مجلهٔ «السفور ـ بیحجابی» بود که همزمان با جنگ جهانی اول از طرف حامیان بیحجابی پخش میشد و بیشترین تمرکز آن بر ترویج بیحجابی و اختلاط مرد و زن بود.