پیش درآمد: اصل «منزله بین منزلتین» یکی از اصول پنجگانهی معتزله است و این اصل نقطهی آغاز گروه معتزله میباشد. این اصل گرچه از لحاظ رتبه و جایگاه در مرتبهی چهارم است؛ ولی از لحاظ ظهور و پیدایش اولین اصل و قاعده نزد معتزله میباشد؛ زیرا بنیاد و اساس معتزله با همین اصل و قاعده شروع شد. ما در این بخشِ مقاله میخواهیم دیدگاه هر یک از اهل سنت و جماعت و معتزله را راجع به این اصل با دلایلشان، مورد بررسی قرار دهیم. در ابتدا سعی میکنیم تا در رابطه به خود این اصل معلوماتی ارائه نمائیم و سپس به اصل مسئله میپردازیم.
برای اینکه جریان ظهور و پیدایش این اصل را بهتر بدانیم که چه زمانی و توسط چه کسی به وجود آمد، مناسب میدانیم یکبار دیگر داستان ظهور گروه معتزله را بیان کنیم:
شهرستانی در این مورد میگوید: «شخصی وارد مجلس حسن بصری رحمهالله شد و به او گفت: ای امام، در زمان ما گروهی پدید آمده است که مرتکب گناه کبیره را تکفیر میکند و گناه کبیره نزد آنان کفر است که مرتکب آن از دین اسلام بیرون میشود و این گروه وعیدیه، «خوارج» هستند و گروهی دیگری هستند که مرتکبین کبیره را ارجا میدهند و به تأخیر میاندازند، گناه کبیره نزد این گروه با وجود ایمان هیچ ضرری به کسی وارد نمیسازد و آنان مرجئهی این امت هستند، پس شما از روی اعتقاد چگونه برای ما فیصله میکنید، حسن بصری لحظهای اندیشید و قبل از این که پاسخ بدهد، واصل بن عطاء گفت: به نظر من صاحب گناه کبیره نه مؤمن مطلق است و نه هم کافر مطلق، بلکه او در بین «منزله بین منزلتین» قرار دارد، نه مؤمن است و نه هم کافر، سپس واصل از جایش بلند شد و در گوشهای از مسجد نشست و جوابی که به یاران و شاگردان حسن بصری رحمهالله داده بود، تکرار میکرد، حسن بصری رحمهالله فرمود: واصل از ما جدا شد، از آن وقت این گروه معتزله نامیده شد.»
از این داستان به وضوح مشخص میشود: اولین کسی که این اصطلاح را ایجاد کرد «واصل بن عطاء» بود و چه بسا سبب نامگذاری معتزله نیز همین اصل باشد. پس این اصل نزد معتزله بر سایر اصول اولویت دارد و بر بقیهی اصول از لحاظ زمانی مقدم است.
وجه تسمیهی منزله بین منزلتین
این وجه تسمیه برای اولین بار توسط واصل بن عطاء (ایجادکننده و بینانگذار مکتب معتزلی) گفته شد، او در این باره کتابی نیز دارد؛ همانطوری که مؤرخین و علمای معتمد از ایشان روایت کردهاند. ظاهرا مراد واصل بن عطاء از این سخنش موقف میانهای بین مرجئه و خوارج بوده است؛ [یعنی موقف و موضعی که از هر گونه افراط و تفریط خالی باشد] و زیرا گروه اول مرتکب گناه کبیره را کافر و گروه دومی میگویند که او مؤمن کامل است و به اراده و مشیئت الله متعال مرتبط است.
«اولین کسی که به منزلت به منزلتین قایل شد، واصل بن عطاء معتزلی بود، او یکی از شیوخ و بزرگان معتزله بود و کتاب «منزله بین منزلتین» را تألیف نمود. او در سال 131 هـ، وفات کرد.»
علماء مینویسد: «گرچه پیدایش و ظهور این اصل توسط واصل بن عطاء بود؛ اما تکمیل، شرح و تبیین آن توسط قاضی عبدالجبار یکی از بزرگان و سرشناسان مذهب معتزلی انجام گرفت. او به این اصل اهتمام و توجه نموده و در کتابش موسوم به «شرح الأصول الخمسة» یک فصلی را به این اصل اختصاص داد و در این فصل آنرا کاملا و با دلایل بیان نموده است؛ همچنان به اقوالی که با این اصل مخالفت دارد، نیز پاسخ داده است.»
مقصودِ معتزله از اصل «منزله بین منزلتین» چیست؟
قاضی عبدالجبار در این مورد مینویسد: «اصل در این مسئله این است که این عبارت در چیزی استفاده میشود که در میان دو چیز قرار داشته باشد و با شباهتی که با هر یکی دارد به سوی هر یکی از آن دو مایل میشود. این در اصل لغت است؛ اما در اصطلاح متکلمین: علم و آگاهی دربارهی این که مرتکب گناه کبیره در میان دو اسم و در میان دو حکم، یکی را داراست.»
قاضی عبدالجبار در شرح و توضیح این تعریف میگوید: «کسیکه مرتکب گناه کبیره میشود در بین دو نام یک نام دارد، پس نمیتوان به او هم نام کافر داد و هم او را مؤمن خواند؛ بلکه نامش فاسق است، همینطور مرتکب گناه کبیره دارای دو حکم است، پس حکم او نه حکم کافر است و نه هم حکم مسلمان، بلکه برای او حکم جداگانهای در نظر گرفته میشود و این حکمی را که ما ذکر کردیم سبب نامگذاری این مسئله به منزله بین منزلتین است، صاحب گناه کبیره دارای منزلهای است که این دو منزله آن را به سوی خود میکشند، پس منزلهی او نه منزلهی کافر است و نه هم منزلهی مؤمن، بلکه منزلهای است بین آن دوتا.»
این اصل «منزله بین منزلتین» از جانب معتزله در واقع ردی است بر خوارج؛ چون آنان مرتکب گناه کبیره را کافر میدانند و همچنان ردی است بر مرجئه؛ چون آنان قایل به بقای ایمان او هستند و ردی است بر جمهور امت؛ زیرا آنان قایل هستند که او مؤمن است اما گناهکار.