نویسنده: عبیدالله نیمروزی
شیوهی تدریس
شیوهی تدریس شاه ولیالله دهلوی چنین بود که نخست قرآن کریم را آموزش میداد، چنانکه در وصیتنامهاش میگوید: «قرآن کریم را آموزش دهید، بدین صورت که تنها متن قرآن و ترجمهی بدون تفسیر را بیاموزید؛ سپس مشکلاتی را که در مورد متن قرآن پیش میآید، مثلاً موارد صرفی، نحوی یا شأن نزول و بعد از اتمام قرآن، مطابق نصاب، جلالین را بخوانید؛ زیرا که در این شیوه فیض و برکت بسیار نهفته است؛ پس از آن در یک زمان صحیحین و کتب حدیث دیگر را بیاموزید و سپس کتب فقه و عقاید و سلوک را نیز همزمان بخوانید.»
شاه ولیالله دهلوی به عموم مردم نیز قرآن و حدیث درس میداد و هدف از این حلقهی درس غیررسمی، پخش و نشر عام بود، چنانکه شاه عبدالعزیز میگوید: «شیوهی پدر بزگوارم چنین بود که پس از ختم درس قرآن کریم، حدیث شریف را بیان مینمود و در این جا هر دو، همزمان تدریس میشد.»
خدمات اصلاحی و علمی امام شاه ولیالله دهلوی رحمهالله
علامه شاه ولیالله دهلوی رحمهالله شخصیتی بارز و برجسته در تاریخ اسلامی هند بود. او دانشمندی پژوهشگر، متفکر، فقیهی روشنفکر و عارفی متقی و مصلحی قاطع بود که در تاریخ اندیشهی هند، نقشی برجای گذاشت که هرگز محو نخواهد شد.
ایشان دارای فکر و اندیشهای عمیق و قلبی بیدار بودند و از این موهبههای الهی جهت احیای نهضت اسلامی در هند، به بهترین نحو استفاده نمود.
هر نویسندهای که در بیان خدمات اصلاحی شاه صاحب رحمهالله قلم بردارد، بیاختیار این شعر فارسی در ذهنش تداعی میشود:
دامان نگه تنگ و گل حُسن تو بسیار گلچین بهار تو ز دامان، گله دارد
نخست، شاه ولیالله دهلوی رحمهالله روی عقیدهی ملت هند انگشت گذاشت؛ زیرا اوّلین امتیاز و نشانهی بارز این دین، تأکید بر عقیدهی صحیح است و قبل از هر کار فرهنگی باید عقیده اصلاح شود.
ایشان با تلاش و همت در این مسیر قدم برداشت و هیچگاه شکار تهدید و تطمیع نشد، ایشان با شرک و خرافهپرستی به مقابله برخاست؛ زیرا شرک (با انواع متعدد خود) قدیمیترین و خطرناکترین بیماری جامعهی بشری است.
این مرض علاوه بر برانگیختن خشم خداوند متعال، بزرگترین سد راه سعادت و ارتقای روحی، اخلاقی و تمدن انسانی است و این بیماری کلیهی غرایز دینی بشری را در نطفه خفه میکند.
امام شاه ولیالله رحمهالله علاج این امراض روحانی را، قرآن و تدبّر در معانی آن میداند؛ لذا بدین منظور قرآن را به زبان فارسی زبان رسمی اداری، دینی و علمی آن دوران هند ترجمه نمود و آن را در دسترس عموم قرار داد.
درخشندهترین کارنامهی شاه ولیالله دهلوی رحمهالله پخش و نشر قرآن و علوم آن است؛ زیرا قرآن کریم سرچشمهی جاودان هدایت انسانهاست و نیز اصلاح و تربیت مسلمانان و ترقی علمی و فکریشان به فهم و تدبر قرآن کریم و عمل به احکام آن وابسته است، ازاینرو، شاه صاحب به تعلیم و گسترش قرآن و علوم قرآنی عنایت ویژهای نمود.
مردم در زمان شاه ولیالله رحمهالله چنین تصور میکردند که فهم قرآن کریم، دقت و اندیشه در آن، کار علما و اندیشمندان است و برای عامهی مردم، تنها این اندازه کافی است که قرآن را تلاوت نمایند و در محیط درس و تدریس قرآن کریم نیز به جای فهم قرآن بیشتر به ترجمه و تفسیر محض، توجه و عنایت صورت میگرفت.
شاه ولیالله رحمهالله به مسلمانان گوشزد میکند که: «اگر به دیدهی انصاف بنگرید، فایدهی اساسی از نزول قرآن این است که از آن پند گیرید و از هدایات آن بهره برید و هدف از قرآن تنها تلاوت آن نیست، هرچند قرائت آن نیز غنیمت است؛ اما این چه شیوهای است که مسلمانان در پیش گرفتهاند که برای فهم قرآن تلاش نمیکنند و آن کسیکه معنای قرآن کریم را نداند چه حلاوت و لذتی بهرهاش میگردد.»
لذا امام شاه ولیالله قرآن کریم را برای مردم به زبان فارسی روان ترجمه نمود که به نام «فتح الرحمن» شهرت دارد. هدف از این ترجمه، تنها این بود که مردم به قرآن روی آورند، آن را بخوانند، بفهمند و زندگی خویش را مطابق آن بسازند و نیز تصورات نادرست، اوهام و رسمهای غلط و نابجایی که در میان مسلمانان رواج یافته بود، از بین برود.
یکی دیگر از آثار شاه ولیالله رحمهالله در این موضوع، تألیف کتاب بینظیر «الفوز الکبیر فی أصول التفسیر» است که به نظر علامه سید ابوالحسن ندوی رحمهالله در فن خویش در کتابخانههای جهان اسلام بیهمتاست، گرچه این کتاب مختصر است؛ اما هر خط کتاب مملو از نکات مهم و کلیات فن تفسیر است؛ این کتاب در واقع یک دفتر یادداشت گرانبهایی است که پس از تجارب علمی پیوسته، پیرامون حل مشکلات قرآن توسط این دانشمند عالیقدر تنظیم شده است.
این گفتار کاملاً به جاست، حرکتی را که شاه ولیالله در هند برای اصلاح امت مسلمان بهویژه برای هدایت تمام انسانها بهطور عام آغاز کرد، یک حرکت قرآنی بود که از فهم قرآن آغاز شده و تا جهاد با شمشیر پیش رفت که گویا کارنامهی اساسی شاه ولیالله این است که او داعی و مبلغ قرآن بود و نمیتوان گفت که با شروع نهضت فکری شاه ولیالله رحمهالله، شرک، بدعتها، فسق و فجور فوراً پایان یافت و جاهلیت نابود گردید؛ اما این نکته را باید مدنظر داشت که قدرت طوفان ستم و نادانی بهطور چشمگیری رو به زوال رفت و اوضاع به قدر قابل توجهی دگرگون شد و اعتقاد به اهمیت و توجه به نشر و پخش قرآن کریم افزایش یافت و امت مسلمان از مرحلهی قرآنخوانی به مرحلهی قرآنفهمیرسید که این تأثیرات در سالهای بعد به وضوح احساس میشد.
به گفتهی مولانا سیدابوالحسن ندوی رحمهالله: «شاه ولیالله رحمهالله برای ریشهکنی بیماری شرک و بدعت و نیز برای درمان وبای عمومی، مطالعه و تفکر در قرآن و فهم آن را، مؤثرترین درمان میدانست و این سخن تنها بر هوشیاری و نیروی مطالعه و قیاس استوار نبود؛ بلکه چنان حقیقت روشنی بود که خود قرآن کریم بر آن شاهد بوده و نه تنها تاریخ بعثت؛ بلکه تاریخ کامل دعوت اسلامی و جریانهای اصلاح و تجدید بر آن گواه است.