بخش بزرگی از آنچه که امروزه در تقسیمات جدید جهانی به آن کشور پرتغال میگویند، برای مدت زیادی تحت حکومت مسلمانان در اندلس بوده است.
پرتغال و مردم آن نیز همانند بسیاری از کشورهای دیگر، به وسیله آمیخته شدن فرهنگ اسلامی در آن به این آئین روی آورده بودند و سلطه مسلمانان بر این سرزمین باعث گسترش اسلام در آن گردیده است.
در حقیقت در قرن پانزدهم، با گسترش دریانوردی و برداشت غرب از دانش و فرهنگ اسلامی، شرق و غرب به یکدیگر بیشتر تقارب و نزدیکی پیدا کردند و ارتباطهای تجاری و دیپلماتیک خود را افزایش دادند.
پرتغال نیز از این داستان به دور نمانده بود و در این روند داخل شد.
مسلمانان با اینکه در این کشور در اقلیت قرار دارند ولی با این وجود در عرصههای مختلفی در این کشور مصروف هستند.
دین اکثریت مردم در این کشور، مسیحیت (از شاخه کاتولیک رومی) است؛ و همان گونه که قبلا تذکر داده شد، مسلمانان در این کشور همانند دیگر باورها جزو اقلیتها محسوب میشوند.
در واقع اسلام در پرتغال یک اقلیت کوچک دینی میباشد، که سابقۀ حضور مسلمانان در این کشور به سال 711 تا 1249 میلادی باز میگردد. در حقیقت مسلمانان از دیرباز با پرتغال در ارتباط بوده اند، که در طی سالهای مذکور بخش بزرگی از سرزمین پرتغال امروزی تحت فرمانروایی مسلمانان بود و آن را اندلس غربی مینامیدند.
طبق سرشماری موسسه ملی پرتغال موسوم به موسسه ناسیونال استاتیستیکا در سرشماری سال 1991 میلادی، 9134 نفر مسلمان در پرتغال ساکن بوده است. و در گزارشات اخیر در سال 2016 شمار مسلمانان 40000 میباشد.
در حقیقت سرچشمه عدۀ کثیری از مسلمانان پرتغال را اهالی موزامبیک و گینه بیسائو که زمانی تحت سلطه امپراتوری پرتغال بودند، تشکیل میدهند. سایر مسلمانان را مهاجرین شبهقاره هند تشکیل میدهد.
در حال حاضر اکثر مسلمانان در مراکز شهری بزرگ مانند لیسبون، کویمبرا و فارو زندگی میکنند.
آثار تاریخی اسلام در پرتغال
سلطه مسلمانان بر لیسبون بیش از چهار قرن به طول انجامید و این سلطه باعث گردید تا تاثیر عمیقی بر زبان، فرهنگ و تاریخ مردم پرتغال به جای بگذارد.
زمانی که پرتغال به تصرف مسلمانان درآمد، مسیحیان از طریق پرداخت جزیه توانستند حیات و آداب، رسوم و اعتقادات خود را محفوظ بدارند.
در واقع شهر لیسبون در قرن دهم میلادی مرکز سیاسی، اداری، اقتصادی و مذهبی غرب اندلس (قلمرو حکومت اسلامی که بخشهای گسترده ای از اسپانیا و پرتغال را در بر میگرفت، بود.
لیسبون منطقه ای بود که تمامی شبه جزیره ستوبال شامل شهرهای آلمادا، پالمالا، آلکاسر، سینترا و اسیر روستاهای منطقه کنونی لیسبون را در بر میگرفت.
لیسبون محدوده ای را در بر میگرفت که با دیوارهای دو قلعه بزرگ یکی در الکاسووا، بر روی تپه و دیگری در سرکامورا در کنار رود خانه مشخص میشد. مسلمانان در خلال قرون متمادی، و در مدتی که بر این شهرها مسلط بودند، بافت شهری لیسبون را تغییر دادند. به گونه ای که امور اداری، سیاسی و نظامی در قلعه الکاسووا متمرکز گشت و زندگی مذهبی در اطراف مسجد و دیگر فعالیتهای مرتبط با آن همچون حمامها، مسافرخانهها، مدارس، و بازار در حول و حوش آن قرار گرفت. در واقع با تحقیق و بررسی در باستانشناسی به این نتیجه خواهیم رسید که بسیاری از اماکنی که اکنون کلیساها و پرستشگاههای مسیحیان به شمار میرود، قبلا مسجد و محل عبادت مسلمانان بوده است. باستانشناسان بسیاری به این دستاوردها دست یافته اند که در حفاریهای بسیاری نشان از شبستانهای مساجد به چشم دیده شده است.
نماهای بیرونی کلیساهای باسابقه پرتغال و حتی نوع سنگی که در آن به کار رفته است، نیز به وضوح از پیشینه تاریخ اسلامی آنها حکایت دارد.
مسلمانان دارای میراث فرهنگی مانند هنر اسلامی و آثار تاریخی مانند مساجد بودند.