نویسنده: دوکتور نورمحمد محبی

قرآن؛ معجزه‌ای فراتر از زمان

بخش شصت‌وششم

بیماری‌های ناشناخته و حکمت الهی در نظام صحت انسان
آکلة لُحوم البشر (باکتری‌های خورندهٔ گوشت انسان)
در ماه می سال ۱۹۹۴ میلادی، در بریتانیا نوعی بیماری خطرناک و ناشناخته پدیدار شد که دانشمندان را سخت شگفت‌زده و مردم را بیمناک ساخت. این بیماری ناشی از نوعی میکروب تک‌سلولی است که به سبب قدرت تخریب بی‌رحمانه‌اش در بدن انسان، «آکلة لحوم البشر» یا «خورندۀ گوشت انسان» نام گرفته است. در همان ماه، شش تن در بریتانیا جان خود را از دست دادند و اندکی بعد، زنی چهل‌وشش ساله نیز در اثر ابتلا به همین بیماری درگذشت.
این میکروب با سرعتی حیرت‌آور بافت‌های بدن را از میان می‌برد؛ به‌گونه‌ای که با سرعت تقریبی «یک اینچ در هر ساعت» گوشت، عضلات و پوست بدن را می‌خورند. بافت پوست، عضلات و چربی زیرجلدی به‌تدریج خورده می‌شود و ناحیۀ آلودۀ ظاهری شبیه سوختگی درجۀ پنجم پیدا می‌کند. از آغاز عفونت تا مرگ، معمولاً زمان اندکی در میان است و این فاصله بسته به محل شروع بیماری متفاوت می‌باشد. اگر محل آغاز عفونت نواحی حساس و عصبی بدن باشد، بیمار بیش از یک یا دو ساعت زنده نمی‌ماند؛ اما اگر آلودگی از بخش‌های دورتر بدن مانند دست یا پا شروع شود، ممکن است بیمار تا دو روز دوام آورد. در هر دو حالت، فرجام بیماری مرگ است. این بیماری از جمله کشنده‌ترین عفونت‌های شناخته‌شده در طب معاصر به‌شمار می‌رود و دانشمندان هنوز هم سازوکار دقیق تخریب بافت توسط این میکروب را به‌صورت کامل درک نکرده‌اند.
خصوصیت منحصر به فرد این باکتری آن است که هم در شرایط هوازی و هم در شرایط بی‌هوازی[1] قادر به رشد و تکثیر است؛ به این معنا که می‌تواند در هر نوع محیط و در هر بخش از بدن انسان فعال گردد. این توانایی سبب شده است که مهار و علاج آن دشوار باشد و به همین دلیل، نخستین موارد شیوع آن در کشورهای صنعتی چون بریتانیا، ایالات متحده، کانادا و جاپان ثبت گردید.
برخی اندیشمندان و مفسران اسلامی، ظهور چنین بیماری‌هایی را نه‌تنها پدیده‌ای طبی بلکه نشانه‌ای از پیامدهای اخلاقی جوامع انسانی دانسته‌اند. در حدیثی از پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم آمده است: ‌لم ‌تظهر ‌الفاحشة فی قوم قط، حتى یعلنوا بها، إلا فشا فیهم الطاعون، والأوجاع التی لم تكن مضت فی أسلافهم الذین مضوا… .”[2] «هیچ قومی فاحشه را آشکارا انجام نداد؛ مگر آنکه طاعون و بیماری‌هایی در میان‌شان شیوع یافت که در گذشتگان‌شان نبود… .»
این حدیث اشاره به آن دارد که گسترش برخی امراض ناشناخته، می‌تواند نتیجۀ مستقیم گناه و بی‌بندوباری اجتماعی باشد. از این دیدگاه، بیماری‌هایی چون ایدز و آکلة لحوم البشر ممکن است بازتابی از انحرافات اخلاقی، فساد اجتماعی و بی‌توجهی به ارزش‌های الهی باشد. خداوند در حکمت خویش گاهی پاداش نیکوکاران و مجازات گناه‌کاران را در همین دنیا ظاهر می‌سازد تا مایۀ تشویق یا عبرت دیگران گردد. چنین رویدادها در واقع نشانه‌ای از رحمت الهی است؛ زیرا اگر مجازات انسان تنها در آخرت می‌بود، بسیاری از مردم از انحراف و گناه باز نمی‌ایستادند. اما هنگامی که آثار عمل خویش را در دنیا می‌بینند، چه در قالب بیماری، چه در شکل بدبختی یا ناآرامی، شاید بازگردند و هدایت یابند. ازاین‌رو، می‌توان گفت که هیچ رنج و مصیبتی بر انسان نمی‌رسد مگر در نتیجۀ دوری از راه خداوند، و ریشۀ این دوری همواره در نادانی و جهل نهفته است.
به این ترتیب، می‌توان گفت هیچ مصیبتی بر انسان نازل نمی‌شود مگر به سبب دوری از هدایت الهی و جهل نسبت به قوانین آفرینش.
قرحۀ بستر (Bedsores)
در طب معاصر، یکی دیگر از مشکلات شایع و خطرناک در میان بیماران بستری، بیماری‌ای است به‌نام «قرحۀ بستر» یا «زخم فشاری». این عارضه معمولاً در افرادی دیده می‌شود که به‌دلیل بیماری‌های مزمن، شکستگی استخوان لگن یا ستون فقرات، فلج جسمی یا حالت کُما، برای مدت طولانی در بستر می‌مانند.
وقتی بدن در یک وضعیت ثابت برای ساعت‌ها یا روزها بی‌حرکت بماند، فشار استخوان از درون و سطح سخت بستر از بیرون، مانع گردش خون در بافت‌های بین این دو سطح می‌شود. در نتیجه، جریان اکسیجن و مواد غذایی قطع شده، و بافت‌های پوست و عضله می‌میرند. این فرایند به ایجاد زخم‌های عمیق، دردناک و گاه کشنده منجر می‌شود.
طبیبان توصیه می‌کنند که بیماران بستری، به‌خصوص آنانی ‌که توان حرکت ندارند، هر دو ساعت یک‌بار تغییر وضعیت داده شوند. اگر فردی بیش از دوازده ساعت در یک وضعیت ثابت باقی بماند، خطر آغاز قرحۀ بستر بسیار بالا می‌رود. این زخم‌ها بیشتر در نواحی استخوانی بدن مانند ناحیۀ عجز، نشیمن‌گاه، کتف‌ها و پاشنۀ پا بروز می‌کند؛ زیرا استخوان در این مناطق به سطح پوست نزدیک است و فشار بین استخوان و بستر باعث لهیدگی بافت می‌شود.
شگفت آن‌که قرآن کریم در چهارده قرن پیش به حقیقتی اشاره کرده است که علم امروز آن را تأیید می‌کند. در سورۀ کهف، خداوند دربارۀ اصحاب کهف می‌فرماید: وَنُقَلِّبُهُم ذَاتَ ٱلیَمِینِ وَذَاتَ ٱلشِّمَالِ.”[3] ترجمه: «ما آنان را به راست و چپ می­گرداندیم (و زیرورو می­كردیم، تا اندام­های­شان سالم بماند).»
این آیه بیانگر حکمت الهی است که مانع از بروز زخم بستر در آن بندگان صالح گردید، هرچند آنان صدها سال در خواب بودند. علم امروز نشان داده است که حتی در خواب عادی، انسان به‌طور ناخودآگاه چندین بار در شب تغییر وضعیت می‌دهد تا جریان خون در بدن حفظ شود و از مرگ سلولی جلوگیری گردد.
این حقیقت علمی، نشانه‌ای از حکمت الهی در آفرینش بدن انسان است؛ چراکه حتی در خواب، بدن به‌طور طبیعی برای حفظ سلامت خود فعالیت می‌کند. همان‌گونه که در ماجرای اصحاب کهف، خداوند متعال آنان را برای قرن‌ها از آسیب‌های فیزیولوژیک محافظت نمود، و این امر بیانگر دقت و علم مطلق پروردگار است.
به طور خلاصه باید گفت که از بررسی دو نمونۀ فوق -بیماری آکلة لحوم البشر و قرحۀ بستر- می‌توان دریافت که میان «قوانین طبیعت و نظام اخلاقی و ایمانی» پیوندی عمیق وجود دارد. بیماری‌ها نه‌تنها نشانۀ اختلال‌های فیزیولوژیک، بلکه در بسیاری موارد بازتابی از انحراف‌های رفتاری و بی‌اعتنایی انسان نسبت به اصول سلامت جسم و روح‌اند.
این حقیقت علمی، بار دیگر پیوند میان علم و ایمان را آشکار می‌سازد. همان خدایی که قوانین طبیعت را وضع کرده است، در کتاب آسمانی خویش به نشانه‌هایی اشاره کرده که امروزه پس از قرن‌ها با پژوهش علمی ثابت می‌شود. انسان اگر از قوانین آفرینش -چه در بدن خویش و چه در زندگی اجتماعی‌اش- سرپیچی کند، ناگزیر با پیامدهای آن روبه‌رو خواهد شد. همان‌گونه که بی‌توجهی به اصول طبی منجر به مرگ بافت و بیماری جسمانی می‌شود، بی‌اعتنایی به اصول اخلاقی و معنوی نیز باعث فساد روح و جامعه خواهد شد.[4]
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی

[1]. «شرایط هوازی» یا «Aerobic conditions» به وضعیتی گفته می‌شود که «اکسیجن» به‌طور کافی در محیط وجود دارد و موجودات زنده یا واکنش‌های شیمیایی می‌توانند با استفاده از اکسیجن ادامه یابند. برعکس آن، «شرایط بی‌هوازی» (Anaerobic conditions) است که در آن اکسیجن موجود نیست.

[2]. سنن ابن ماجه، كتاب الفتن، باب العقوبات، رقم الحدیث: ۴۰۱۹، ج۲، ص ۱۳۳۲ ت عبدالباقي.

[3]. الكهف: ۱۸.

[4]. فشردۀ مطلب از: موسوعة الإعجاز العلمي في القرآن والسنة، ج ۲، ص  ۱-۵.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version