نویسنده: عبدالحی لیّان

الگوی تربیت الهی در خانواده انبیا‌‌ علیهم‌السلام

بخش بیست‌وششم

شبهه و پاسخ: دعای نوح برای فرزندش
چگونه حضرت نوح برای نجات فرزندش دعا کرد، درحالی‌که می‌دانست خداوند حکم هلاکت کفار را پیشتر صادر فرموده بود که او (فرزندش) نیز از زمرۀ ایشان است و بعید است که وضعیت فرزندش بر او پوشیده باشد؟
پاسخ به این شبهه این‌گونه است:
احتمال اول: ممکن است حضرت نوح علیه‌السلام هنگامی که فرزندش را دور از کافران دید، گمان کرده باشد که او به ایمان گرایش یافته و از اهل ایمان شده است که خداوند وعده نجات‌شان را داده بود.
احتمال دوم: احتمال دارد که حضرت نوح علیه‌السلام چنین فهمیده باشد که فرزندش مشمول عمومیت آیۀ «إنه لن یؤمن من قومك إلا من قد آمن»[1] نیست؛ زیرا خداوند نجات‌یافتگان را به دو دسته تقسیم کرده بود: «اهل او» مگر کسانی‌که استثنا شده‌اند، و «مؤمنان از قومش». بنابراین، در فهم حضرت نوح علیه‌السلام جایز بوده است که برخی از اهل او که کافر بودند، ایمان بیاورند؛ چرا که آن‌ها یک گروه مستقل به شمار می‌آمدند و جزئی از گروه دوم (مؤمنان از قومش) نبودند. این برداشت، با رحمت و شفقت پدری تأیید و تقویت شد و به همین دلیل نوح علیه‌السلام آنچه را که در مورد فرزندش می‌خواست، از خدا طلب کرد.
پس از آن، خداوند متعال نوح را به خاطر این درخواست مورد عتاب قرار داد و فرمود: “فَلاَ تَسْأَلْنِ مَا لَیسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ”.[2] ترجمه: «بنابراین آنچه را از آن آگاه نیستی (كه درست است یا نادرست) از من مخواه».
و سپس فرمود: “إِنِّی أَعِظُكَ أَن تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِینَ”.[3] ترجمه: «من تو را نصیحت می‌كنم كه از نادانان نباشی (و ندانی كه در مكتب آسمانی، پیوند بر اساس عقیده است‌؛ نه گوشت و خون)».
این نهی از جانب خداوند عزوجل به پیامبرش نوح علیه‌السلام، عتابی است که با نهایت رفق و تلطف همراه است. گویا خداوند عزوجل به او می‌گوید: جایگاه تو بس عظیم است و شأن تو این است که چنین سؤالی را که نمی‌دانی درست است یا نه، یا از عاقبت و سرانجام آن آگاهی نداری و آیا خیر است یا غیر آن، مطرح نکنی. من تو را پندی می‌دهم که به وسیلۀ آن از کاملان شوی و از صفات جاهلان رهایی یابی.
قرطبی می‌نویسد: ابن العربی دربارۀ این معنا می‌گوید: این (فرموده خداوند) ترفیع و موعظه‌ای است که به وسیلۀ آن نوح علیه‌السلام را از مقام جاهلان بالا می‌برد و او را به مقام عالمان و عارفان می‌رساند.[4]
بنابراین، آنچه خداوند متعال به نوح علیه‌السلام فرمود، به هیچ وجه قدحی در عصمت انبیا نیست، آنگونه که برخی ذکر کرده‌اند؛ بلکه این عتاب بر ترک اولی (عمل بهتر) حمل می‌شود و «حسنات الأبرار سیئات المقربین». (نیکی‌های نیکوکاران، گاهی برای مقربان به منزله بدی‌هاست).[5]
طلب بخشش حضرت نوح علیه‌السلام در برابر پروردگارش
هنگامی که خداوند عزوجل، نوح علیه‌السلام را به دلیل درخواست نجات پسرش از هلاکت مورد عتاب قرار داد، او به سوی پروردگارش روی آورد، نفس خود را سرزنش کرد، از آنچه از او سر زده بود پشیمان شد و از خداوند عزوجل مغفرت و رحمت طلبید. خداوند می‌فرماید:
“قَالَ رَبِّ إِنِّی أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْأَلَكَ مَا لَیسَ لِی بِهِ عِلْمٌ وَإِلَّا تَغْفِرْ لِی وَتَرْحَمْنِی أَكُن مِّنَ الْخَاسِرِینَ”.[6] ترجمه: ‏«نوح گفت: پروردگارا! از این‌كه چیزی را (از این به بعد) از تو بخواهم كه بدان آگاه نباشم، خویشتن را در پناه تو می‌دارم (و عاجزانه از آستانت می‌خواهم كه مرا از چنین لغزش‌هایی به دور داری). اگر بر من نبخشائی و به من رحم ننمائی از زیانكاران خواهم بود».
در اینجا مشاهده می‌کنیم که حضرت نوح علیه‌السلام عذرخواهی خود را با پناه بردن به الله متعال آغاز کرد. این امر نشانه مبالغه در توبه و ابراز رغبت و جدیت در آن است و به این ترتیب از ذکر آنچه خداوند متعال به او آموخته بود، تبرک جست. این شیوه بلیغ‌تر از آن است که بگوید: توبه می‌کنم از اینکه از تو درخواست کنم؛ زیرا این تعبیر دلالت بر آن دارد که آن امر (درخواست نجات فرزند) بزرگ بوده و راه نجاتی جز پناه بردن به خداوند متعال از آن وجود ندارد و اینکه قدرت او در نجات از مکروهات بدون یاری خداوند ناتمام است.[7]
پس از پناه بردن به الله، نوح از او مغفرت و توبه را برای آنچه از سؤالش صادر شده بود، درخواست کرد و گفت: “وَإِلَّا تَغْفِرْ لِی وَتَرْحَمْنِی أَكُن مِّنَ الْخَاسِرِینَ”.[8] ترجمه: «اگر بر من نبخشائی و به من رحم ننمائی از زیانكاران خواهم بود».
توبه بر دو رکن استوار است:
  1. آینده: که همان عزم بر ترک (گناه) است و اشاره به آن در این بخش از آیه است: «إِنِّی أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْأَلَكَ مَا لَیسَ لِی بِهِ عِلْمٌ».
  2. گذشته: که همان ندامت بر آنچه از او سرزده است و اشاره به آن در این بخش از آیه است: «وَإِلَّا تَغْفِرْ لِی وَتَرْحَمْنِی أَكُن مِّنَ الْخَاسِرِینَ».[9]
در نهایت، حضرت نوح علیه‌السلام عذرخواهی خود را با این امید به خداوند عزوجل به پایان رساند که این پوزش و پشیمانی را بپذیرد، وگرنه او از کسانی خواهد بود که اعمال‌شان را زیان کرده‌اند.[10]
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی
[1] . هود: ۳۶.
[2] . هود: ۴۶.
[3] . هود: ۴۶.
[4] . محمد بن احمد الأنصاری، القرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج۹، ص۴۸.
[5] . محمد بن عمر بن حسین، الفخر الرازی، مفاتیح الغیب «التفسیر الکبیر»، ج۱۸، ص۴.
[6] . هود: ۴۷.
[7] . عماد زهیر، حافظ، القصص القرآنی، ص۳۲.
[8] . هود: ۴۷.
[9] . محمد بن عمر بن حسین، الفخر الرازی، مفاتیح الغیب «التفسیر الکبیر»، ج۱۸، ص۵.
[10] . محمد بن محمد العمادی، أبوسعود، ارشاد العقل السلیم إلی مزایا القرآن الکریم، ج۴، ص۲۱۳.

 

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version