نویسنده: ابوعائشه

فرقۀ کرامیه

بخش دوم

فرقۀ کرامیه
نام این فرقه کرامیه (فتحۀ کاف و تشدید راء) یا کرامیه (کسرۀ کاف و تخفیف راء) است، این فرقۀ منسوب به محمد بن کرام می‌باشد.[1]
یکی از مباحث مهم در این جا اختلاف در بارۀ نحوۀ تلفظ نام این فرقه است؛ این‌که آیا نام فرقۀ (کرّامیه به فتحۀ کاف و تشدید راء است) یا  (کِرامیه با کسرۀ کاف و تخفیف راء). در این باره اقوال علما مختلف است، ما سعی می‌کنیم به برخی از این اقوال در ذیل بپردازیم:
۱. در کتاب «مختصر تاریخ دمشق» در بارۀ زندگی نامۀ «محمد بن کرام» چنین آمده‌است: «محمد بن بن کرام بن عراق بن حزابه، ابو البراء أبو عبد الله سجستانی، شیخ طائفۀ معروف به کرامیه است و کرام به فتح کاف و تشدید است.»[2]
۲. صاحب کتاب «تبصیر المنتبه بتحریر المتشبه» می‌گوید: «به هر دو صورت (به تشدید و تخفیف) آمده است».[3]
مؤسس و بنیان‌گذار فرقۀ کرامیه
در کتاب «سیر أعلام النبلاء» در بارۀ مؤسس و بنیان‌گذار فرقۀ کرامیه چنین آمده‌است: «محمد بن کرام سجستانی مبتدع، شیخ کرامیه بود، او یک فرد زاهد، عابد، ربانی، مشهور و دارای یاران و پیروان فراوانی بود؛ اما [مشکلش این بود که] سخنان بدون دلیل و واهی را روایت می‌کرد، ابن کرام مدتی زندان بود و بعد از آن تبعید شد، او فرد خشک، عابد و بی علم بود».[4]
کرامیه پیروان ابو عبد الله محمد بن کرام هستند، او یکی از زاهدان و پارسایان سجستان بود که گروهی از مردم به خاطر زهد و پارسایی او فریبش را خوردند و به باورها و اعتقادات او گرایش یافتند.
فرقۀ کرامیه منسوب به محمد بن کرام سیستانی است، ابن کرام در دوران زمام داری محمد بن طاهر بن عبد الله بن طاهر که از سال ۲۴۸ تا ۲۵۹ هجری قمری، حکومت خراسان را به عهده داشت، به نیشاپور آمده و به انتشار عقاید خویش پرداخت و آرام‌آرام عقاید او به یک جریان مذهبی تبدیل شد و این جریان مذهبی- اجتماعی از نیمۀ قرن سوم قمری، دست کم تا اوایل قرن پنجم در نیشاپور به حیات خود ادامه داده است و دارای پیشوایانی بوده که عهده‌دار ریاست دینی مردم بودند.[5]
محمدبن کرام شخص بدعتی، گمراه و رئیس فرقۀ کرامیه می‌باشد، او کسی است که فرقۀ کرامیه به او نسبت داده می‌شود و ابن کرام در قریه‌ای از قریه‌های زرنج در سیستان به دنیا آمد و سپس وارد خراسان شد و نزد احمد بن حرب زاهد، خیلی زیاد رفت‌وآمد داشت، فرد زاهد، عابد، مشهور و دارای یاران فراوان بود؛ اما مشکل اساسی‌اش این بود که روایت‌های بی اساس را نقل می‌کرد و از آن‌جایی که طرد شده بود، پس در بین مذاهب، ردی‌ترین و فاسدترین شان را انتخاب نموده و برگزید و از احادیث روایات بی‌اساس را روایت کرد، او بعداً با جویباری و ابن تمیم نشست‌وبرخاست داشت، شاید این دوتا بیش از صدهزار حدیث وضع کرده‌ باشند.[6]
مؤسس فرقۀ کرامیه، ابو عبد الله محمدبن‌کرام بن عراق (عراف) بن خزابۀ بن البراء متوفی ۲۵۵ ه ق در یکی از روستاهای زرنج واقع در سیستان متولد شد و گویند از قبایل بنی نزار بوده‌است. در بین منابع، تنها خوافی او را متولد مکه دانسته و مرگش را در ۸۷ سالگی ذکر کرده‌است، براین اساس، در حدود سال ۱۶۸ ق، متولد شده‌است. وی در سیستان بزرگ شد، او در آغاز، در سیستان به دعوت پرداخت و پس از چندی، اهالی سیستان او را از این شهر بیرون کردند، بنا به روایت فخر رازی، او مدتی به غور سفر کرده و مردم این منطقه، دعوت وی را پذیرفتند.[7]
کرامیه از پیروان ابو عبد الله محمد بن کرام هستند، او یکی از زاهدان و پارسایان سجستان بود و پیروان او فریب زهد او را خوردند و از او پیروی کردند؛ اما بعد او و یارانش از سجستان اخراج شدند و از آن‌جا به سوی گرجستان رفتند و در آن اقامت گزیدند و مردم آن‌جا را برای قبول اعتقادات و باورهای شان دعوت دادند، مردم نیز پذیرفتند و به آنان گرایش یافتند و بعد از آن در آن ناحیۀ این مذهب هم‌چنان باقی ماند.[8]
دلیل گسترش و انتشار عقاید و باورهای فرقۀ کرامیه و گرایش مردم به این فرقه، سفرهای متعدد خود محمد بن کرام بود. اولین آثار این فرقه در سجستان ظاهر شده‌است، بیشتر مردمی که از این گروه تابع‌داری می‌کردند، کشاورزان و عموم مردم فقیر بودند؛ البته باید دانست که فقرا، مستمندان و کشاورزان هسته‌های اولیه این گروه بودند؛ اما بعدها این گروه رشد کرد و افراد زیادی را تحت لوای خود درآورد.
«طرفداران فرقۀ کرامیه اگرچه در ابتدا افراد فقیر بودند؛ اما با شیوه‌های تبلیغی خاص به خود کرامیان موفق شدند در میان افراد طبقۀ فرادست و اعیان نیز رسوخ کنند، چنان‌که در دورۀ محمود غزنوی شماری از قضات، سفرا و کتاب و دیوانیان در جرگۀ کرامیه بود.»[9]
در زندگی نامۀ ایشان آورده‌اند در چشم بسیاری از  بزرگان این فرقه، نمایندگان اسلام واقعی بودند، مبلغان شان خیلی پرشور و فعالانه عمل می‌کردند.
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی
[1] . مسعود، محمد طاهر، عقاید اهل سنت و جماعت، مترجم: محمد ابراهیم گرگیج، چاپ اول: ۱۳۹۳ هـ. ش، ص ۲۷۵.
[2] . الأنصاری ابن عساکر، محمد بن مکرم بن علی، مختصر تاریخ دمشق لابن عساکر، تحقیق: روحیة النحاس، ریاض عبد الحمید مراد، محمد مطیع، ۱۴۰۲ هـ. ق/ ۱۹۸۴ م، ج ۲۳،  ص ۱۷۸.
[3] . عسقلانی، ابن حجر، تبصیر المنتبه بتحریر المشتبه، تحقیق: محمد علی النجار، مراجعة: علی محمد البجاوی، بی‌تا، باب حرف الکاف، ج ۳، ص ۱۱۹۱.
[4] . الذهبی، شمس الدین أبو عبد الله محمد بن أحمد، سیر أعلام النبلاء، ۱۴۲۷ هـ. ش/ ۲۰۰۶ م، باب محمد بن کرام، ج ۹، ص ۴۱۱.
[5] . گاراژیان، اقدس، واکاوی مهم‌ترین فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی کرامیه در نیشاپور سده‌های ۵-۳، نشرشده در ماهنامۀ (مقالۀ علمی – پژوهشی) جامعه شناسی سیاسی ایران، سال پنجم، ۱۴۰۱، ص ۸۵۹.
[6] . سایت الدرر السنیة، عنوان المقال: وفاة محمد بن کرام السجستانی شیخ الطائفة الکرامیة.
[7] . روحی، علی‌رضا، کرامیه در خراسان، نشرشده در فصلنامۀ علمی- پژوهشی پژوهشنامۀ خراسان بزرگ، تاریخ نشر ۱۳۹۱ هـ. ش، ص ۲۴.
[8] . الرازی، فخر الدین، اعتقادات فرق المسلمین والمشرکین، مراجعه و تحریر: علی سامی النشار، ۱۳۵۶ هـ. ق/ ۱۹۳۸ م، ص ۶۷.
[9] . گاراژیان، اقدس، واکاوی مهم‌ترین فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی کرامیه در نیشاپور سده‌های ۵-۳، نشرشده در ماهنامۀ (مقالۀ علمی – پژوهشی) جامعه شناسی سیاسی ایران، سال پنجم، ۱۴۰۱، ص ۸۷۱.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version