نویسنده: محمد عاصم اسماعیل­زهی

حکمت و فلسفۀ حج و اسرار نهان آن

بخش سیزدهم

حج و زیارت در ادیان گذشته، ویژگی‌­ها و تفاوت­‌های آن
تمام ادیان و امت­‌های بشری دارای مکان­‌های مقدسی هستند که بار سفر به سوی آن‌ها بسته و به آن‌ها رو می‌­نهد. این ملت‌­ها دارای روش­‌ها، عادات، آداب و رسومی برای این سفر دینی و زیارت مقدس هستند؛ زیرا این کار در واقع پذیرفتن حکم طبیعت و لبیک به ندای وجدان است و انسان؛ چنان­که پیش از این بیان کردیم، همواره در جستجوی چیزی بوده است که آن را دیده و اشتیاق، مهرورزی و آرزومندی­اش را با آن برآورده کند و تمایل فراوانش را در تعظیم و تقرب اشباع کند و نیز همواره در جستجوی کاری طولانی و طاقت­‌فرسا بوده است؛ تا با آن گناهان و لغزش‌­های بزرگش را کفاره داده و با این کار، از آزردگی وجدان، سرزنش دینی و ملامت جامعه در امان بماند و همیشه به صحنه و نمایش بزرگ دینی­‌ای نیاز داشته؛ تا در آن بر اساس برادری دینی و احساس و عاطفۀ روحی گردهم آیند.
از این‌­رو هیچ امتی از امت­‌ها و هیچ دوره­‌ای از دوره‌­های تمدن بشری از مسافرت­‌های دینی، آیین‌های مشهور و صحنه‌­های مقدس که مردم در پرتوی آن‌ها گردهم آمده و قربانی­‌ها را ذبح کرده و به الله تعالی یا معبودان­‌شان تقرب جسته‌­اند، خالی نبوده است.
الله تعالی می­‌فرماید: “وَلِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَكًا لِيَذْكُرُوا اسْمَ اللهِ عَلَى مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ فَإِلَهُكُمْ إِلَهُ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ”. «و برای هر امتی قرار دادیم آیینی عبادی را تا یاد کنند نام الله را بر ذبح آنچه روزی ایشان کرده است از زبان‌­بستۀ چهارپایان دامی؛ پس خدای شما خدایی یگانه است، پس برای او فرمانبردار باشید؛ و مژده بده فروتنان را».[1]
و نیز فرموده است: “لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَكًا هُمْ نَاسِكُوهُ فَلَايُنَازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ وَادْعُ إِلَى رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَلَى هُدًى مُسْتَقِيم” ترجمه: «و برای هر امتی قرار دادیم آیینی عبادی را که ایشان بدان بپردازند، پس نباید کشمکش کنند با تو در این کار و دعوت کن به سوی پروردگار خویش، همانا تو قطعاً بر هدایتی استوار هستی».[2]
آثار باستانی و عملیات­‌های حفاری، این مناسک و زیارتگاه­‌ها را در تمدن‌­های منقرض شده و شهرهای زیرخاک کشف کرده­‌اند و تاریخ دربارۀ آن‌ها و بخشی از حالات آن‌ها سخن گفته است؛ اما دست‌­یافتن به حقیقت، تاریخ، احکام و آدابی‌که به آن‌ها مربوط است، بسیار دشوار است و چه‌­بسا پژوهشگر؛ به جز چند مقایسه و اخبار پراکنده و بدون سند؛ چیزی نیابد که بتواند با آن‌ها برداشت کامل یا تصویر واضحی ارائه دهد. دین یهودیت و در پی آن مسیحیت از نزدیک‌­ترین ادیان به اسلام هستند و سرگذشت طولانی­‌ای در زمان، تاریخ و دانش دارند و تاریخ­‌نگاران و نویسندگان به این دو آیین توجه داشته و همچنان به‌­عنوان آیین‌های دو امت بزرگ و فعال در عرصۀ فرهنگ، تألیف و سیاست مطرح هستند و بیت المقدس، آثار و مناظر پیرامون آن، محل تلاقی و مرکز روحی این دو دین بوده است و حج و زیارت آن نزد ایشان دارای قدمت و اصالت است؛ اما هم‌چنان این رکن بزرگ دینی با ابهام، پوشیدگی، آشفتگی و کمبود معلومات دربارۀ آن همراه است؛ [چنان­که آن را با حج اسلامی مقایسه کنیم؛ حجی‌که مناسک، احکام و تفاصیل آن، کتابخانۀ بزرگ و گسترده‌­ای را تشکیل می‌­دهند و آن‌ها به صورتی تدوین گشته‌­اند که پژوهشگر در آن هیچ احساس دشواری نمی‌­کند] در این‌جا چکیدۀ مطالبی را که در دانشنامۀ یهودیت، جلد دوم آمده است نقل می­‌کنیم: «حج بیت المقدس که به نام زیارت (REYIAH) نام­‌گذاری شده است، همزمان با سه عيد (عيد شاووعوت (حصاد)، عید پسح (فصح) یهودی و عید سوکوت) گزارده می­‌شود و بر تمام افراد؛ جز کودکانی‌که به سن تکلیف نرسیدند و زنان نابینایان، افراد فلج، ناتوانان و کسانی‌که به بیماری­‌های بدنی یا عقلی دچار هستند؛ فرض است و در شریعت موسوی ناگزیر باید هر حاجی یا زائری با خودش پیشکشی برای پروردگار برداشته و تقدیم بکند؛ اما این دین، مقدارش را مشخص نکرده است و با وجود واجب نبودن حج بر زنان و کودکان، تعداد زیادی از آنان به همراه شوهران و پدرانشان می­‌آیند و در بازارهای عمومی حضور می­‌یابند و روایت‌­هایی‌که تعداد زائران را در دوره­‌های مختلف بیان کرده­‌اند، از گزافه‌­گویی خالی نیستند. در آیین یهودیت در ایام حج گوسفندان زیادی ذبح می­‌شد و پوست قربانی­‌ها به نگهبانان مسافرخانه‌­هایی‌که به خدمت زائران و پناه‌­دادن­شان به‌­صورت مجانی می­‌پردازند داده می‌­شد.[3]
پس از تخریب معبد اورشلیم، زیارت حج قطع نشد و زمانی‌که مسلمانان به فرماندهی صلاح الدین ایوبی رحمه‌الله در سال ۱۱۸۷م بیت المقدس را فتح کردند، به یهودیان ساکن در منطقۀ شرقی اجازه داده شد تا به زیارت بیت المقدس و دیگر مناطق؛ مثل دمشق، بابل و مصر بیایند. در قرن چهاردهم میلادی یهودیان خاور؛ به ویژه بابل و کردستان، عادت داشتند سالی یک­بار حداقل فریضۀ حج را ادا کنند و تعداد زیادی از آنان با پای پیاده برای حج می­‌رفتند.
جنگ­‌های صلیبی، یهودیان اروپا را برای حج و زیارت برانگیخت و در سال ۱۴۹۲م. هنگامی‌که یهودیان از اسپانیا رانده شدند و تعداد زیادی از آنان به سرزمین‌­های اسلامی مهاجرت کردند، شمار زائران یهودی چند برابر شد و چه‌­بسا بر قبر پیامبر «ساموئیل» در روستای «رامه» واقع در فلسطین گردهم می‌­آمدند و همان‌جا بازارهای عید سالانه و مراسم‌­شان را برگزار می­‌کردند. یهودیان، هم‌کیشان ساکن در شهرهای دیگر را که در آنان تمایل به حج و زیارت تضعیف شده بود و نسبت به آن بی‌­رغبت شده بودند؛ سرزنش می­‌کردند، این درحالی است که مسیحیان، فرصت را برای زیارت سرزمین مقدس غنیمت می­‌شمردند.
 حج، روزهای معینی دارد که یهودیان در شرق و شمال آفریقا آن‌ها را ایام زیارت می­‌نامند و در آن روزها زیارت­‌کردن آرامگاه­‌های بزرگان‌­شان بسیار رایج است؛ بزرگان در میان‌­شان کسانی­‌اند که به‌عنوان پادشاه یا پیامبر یا فرد شایسته و یا ولی مشهورند. در این روزها با خواندن دعاها و اظهار شادی و خوشحالی جشن می‌­گیرند؛ مانند عیدهای عمومی و ما بین شامگاه ۱۷ «تموز» تا هفتم «آب» که ۲۳ روز پیاپی در جلوی دیوار غربی هیکل سلیمان گردهم می­‌آیند و این عبادت در روز نهم «آب» از نیمه‌شب شروع می‌­شود. هم‌چنین زیارتگاه‌­ها، آرامگاه­‌ها و اماکن محلی‌­ای وجود دارد که اهالی هر منطقه و شهری به زیارت آن‌ها می‌روند.
 اماحج و زیارت نزد مسیحیان؛ در این‌جا خلاصۀ مطالبی را که در (دانشنامۀ ادیان و اخلاق) در این باره آمده است، نقل می‌­کنیم: «حج؛ نام سفری است که مسیحیان برای زیارت اماکن مقدس؛ مثل اماکن زندگی دنیوی حضرت مسیح علیه‌السلام در فلسطین یا مراکز مقدس رهبران دینی در رم یا اماکن مقدسی که به پارسایان و شهدای مقبول منسوب‌اند می‌­روند، نسل نخستین مسیحیان به ضرورت زیارت اماکن منسوب به حضرت مسیح علیه‌السلام و تبرک‌­جستن از آن‌ها پی نبردند؛ اما نسل‌های بعدی به این امر بیشتر اهمیت دادند، این زیارت از قرن سوم میلادی گسترش یافت و شمار زیادی از مسیحیان، شیفتهٔ جستجو دربارۀ آثار و اماکن منسوب به حضرت مسیح علیه‌السلام و زیارت‌شان بودند و به این امر، بیشتر از جستجوکردن آموزه­‌ها و توصیه‌های ایشان، اهمیت می‌دادند. زیارت اماکن مقدس «رم» در قرن سیزدهم به جای زیارت سرزمین مقدس رایج شد؛ گرچه زیارت سرزمین مقدس به کلی قطع نشد و «رم» شهری بود که از نظر اهمیت پس از بیت المقدس قرار داشت و مردم در دسته‌­های زیاد و فراوانی به آن روی می‌­آوردند. همان اسبابی‌که با آن‌ها پاپ­‌ها به اوج رسیدند، شهر «رم» را مرکز زیارت قرار دادند؛ به ویژه آرامگاه کشیش «پطرس» و کشیش «پولس» به عظمت و شکوه آن افزودند؛ به گونه‌­ای که به پایگاهی برای مسیحیان کاتولیک در کل جهان تبدیل شده و در آن گردهم می­‌آمدند. هم‌چنین زائران، سرداب‌­های اموات «catacombs» که در واتیکان قرار دارند را به خاطر وجود استخوان­‌های شهدا گرامی داشت می‌شدند، بسیار زیارت می­‌کردند، زائران در هیچ دوره­‌ای از دوره­‌های تاریخ از زیارت شهر «رم» باز نایستاده‌­اند و کلیساهای زیاد و آثار باستانی و مقدس در هر دوره، آن را مورد توجه مردم قرار داده‌اند.
خواننده از نام­‌های زیاد قبرها، آرامگاه­‌ها و اماکن عمومی در سرزمین فلسطین و مناطق، شهرها و یا روستاهایی‌که یهودیان و مسیحیان از دیرباز در آن‌ها ساکن بودند، تعجب می‌­کند و نگارندهٔ مقاله «حج و زیارت» در «دانشنامۀ یهودیت» و در «دانشنامهٔ ادیان و اخلاق» نام­‌های آرامگاه­‌ها، اماکن و افراد شایسته در مناطق مختلف اروپا و آسیا را بیان کرده و روزها و ماه­‌هایی را که زیارت می­‌شوند، ذکر کرده است.
اگر خواننده به اهمیت و توجه زیاد یهودیان و مسیحیان به این اماکن و گرامی‌­داشتن آن‌ها و تحمل مسافرت­‌ها و سختی­‌ها در راه رسیدن به آن‌ها، توجه کند که چگونه این امر آن‌ها را مشغول کرده و در هر زمان و مکانی بر احساسات آن‌ها چیره شده است و چگونه در وجود آنان زیاده‌­روی در گرامی‌داشتن و تعظیم را برانگیخته است؛ به گونه­‌ای که به حد شرک و عبادت غیر الله رسیدند، راز شدت ناپسندی رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم نسبت به این عادت و بیم ایشان از اینکه این امر به مسلمانان (پرچمداران یکتاپرستی و امت پایانی) سرایت کند و علاقۀ بسیارشان به اینکه آرامگاه و قبرشان به دور از هر نوع شرک، عبادت و مبالغه باشد، را درک می­‌کند.
و همین امر ایشان را در بیماری پایانی‌­شان به خود مشغول کرده بود. امام بخاری رحمه‌الله از حضرت عائشه و عبدالله بن عباس رضی‌الله‌عنهم روایت کرده است که فرمودند: “أخبرني عبيدالله بن عبدالله بن عتبة أن عائشة وعبدالله بن عباس قالا لما نزل برسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم طفق يطرح خميصة له على وجهه فإذا اغتم بها كشفها عن وجهه فقال وهو كذلك لعنة الله على اليهود والنصارى اتخذوا قبور أنبيائهم مساجد يحذر ما صنعوا”. «هنگامی‌که رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم به بیماری دچار شد، پارچه‌­ای بر چهره می­‌انداخت و چون بیماری شدت می­‌گرفت آن را برداشته و می‌­فرمود: الله تعالی یهودیان و مسیحیان را لعنت کند! آنان قبور انبیا را سجده­‌گاه و عبادت­‌گاه قرار داده­‌اند و از عملکردشان بیم می‌­داد».[4]
و نیز رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمودند: “عن عطاء بن يسار أن رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم قال اللهم لا تجعل قبري وثنا يعبد اشتد غضب الله على قوم اتخذوا قبور أنبيائهم مساجد”.«بارالها! قبر مرا معبودی قرار مده که عبادت شود. الله تعالی بر قومی‌که قبرهای انبیا را مسجد و محل عبادت قرار داده‌­اند، بسیار خشم گرفته است».[5]
اما آیین‌­های هندی؛ از جمله آیین بودایی، چینی و برهمایی دارای زیارتگاه­‌ها، معابد و اماکن مقدس بسیار فراوانی‌­اند که از گوشه و کنار به سوی آن‌ها می‌­آیند. این‌ها اماکنی است که در رابطه با آن‌ها به بزرگ داشت و پاکی ویژۀ­شان باور دارند و به خاطر رویدادهای بزرگی که در آن‌ها رخ داده است، آن‌ها را متبرک می­‌دانند و چنین باور دارند که برخی از بزرگان‌­شان در این اماکن به تقرب یا سخن‌­گفتن و یا وصال و شناخت نائل آمدند یا در آن‌ها؛ چنان­که می­‌پندارند، برخی از معبودان­‌شان به‌صورت ویژه جلوه­‌گر شدند و در آن‌جا اعیاد دینی، مراسم و بازارهایی‌که رنگ دینی به خود گرفته است، بسیار فراوان برگزار می‌­شود.
و بیشتر این زیارتگاه­‌ها و اماکن مقدس در ساحل رود خانۀ مقدس «گنگ» (GANGES) وجود دارند که اهالی کشور به صورت گروهی و در دسته­‌های فراوان جهت غسل کردن به این رودخانه می­‌آیند.
و گاهی چند مرتبه در سال به صورت گروهی در آن‌جا گردهم می­‌آیند و گاهی پس از چند سال جمع می‌­شوند؛ مانند غسل (KUMBH) «کومبه میلا» که پس از دوازده سال در محل تلاقی دو رودخانۀ «گنگ» و «جمنا» در (PARAYG) «رودر پریاگ» گردهم می‌­آیند. از مشهورترین شهرهایی‌که این مراسم در آن برگزار می‌­شود، شهر «بنارس» در قریه شمالی کنار رودخانۀ «گنگ» است که غسل کردن در آن را کفارۀ گناهان و از بزرگ­ترین نیکی­‌ها و تقرب­‌ها می‌­شمارند و مردن در این شهر را ترجیح می­‌دهند و اجساد مردگان را از مناطق دوردست به آن‌جا منتقل می‌­کنند؛ تا آن‌جا سوزانده شده و یا در رودخانه رها شوند. هم‌چنین از مناطق مقدس شهر «اجودهیا» است که مرکز (RAM CHANDER) «راما» بوده است و نیز شهر «هاریدوار» و شهر «منهرا»؛ که با تاریخ کرشنا (KRISHNA) ارتباط دارد؛ از شهرهای مقدس شمرده می‌­شوند. همۀ این مناطق در ولایت شمال‌غربی واقع می‌­شوند و در آن‌جا، زیارتگاه‌­ها، سواحل و معابد مهمی است که شمار آن‌ها به ده‌ها معبد در شبه قارۀ ­هند می­‌رسد. عادات و رسوم هندوها در این عبادتگاه‌­ها، بنابر اختلاف مناطق و سرزمین­‌ها و اختلاف گروه­‌هایی‌که در آن‌جا عبادت می‌­کنند، متفاوت است، یکی از بزرگ‌ترین مراکزی‌که بودایی‌­ها به زیارت آن می‌­روند، شهر ((GAYA «گایا» در استان «بیهار» است که پایه‌­گذار آیین بودائیت و معبودشان؛ (GOTAM BUDDHA) «گوتاما بودا» مدت طولانی را در آن سپری کرده است و به حالت شهود یا معرفت مشرف شده است که این حالت را NIRYAN)) «نیروانا» می­‌نامند. هم‌چنین از اعیاد و بازارهایی‌که در این اماکن مقدس و کنار سواحل برگزار می‌شود، تئاتر و نمایش هرج ومرج و جنایت است که در آن بی­‌نظمی و عدم نظافت به علت کثرت زائران و افرادی‌که به آن‌جا می‌­آیند، چشم­‌گیر است؛ زائرانی‌که گاهی شمارشان به ویژه در اعیاد و بازارهایی‌که پس از چند سال برگزار می‌­شود به میلیون­‌ها می‌­رسد؛ این در حالی است که حکومت به برقراری نظم، قوانین بهداشتی و پیشگیری از بیماری­‌ها خیلی توجه می­‌کند. هم‌چنین این مراسم، با رسوم جاهلیت، اعمال شرکی و افسانه­‌های کهن معبودان زن و مرد همراه است و از اعجاز قرآن است که آنگاه که حج کعبه را  که حضرت ابراهیم علیه‌السلام آن را بنا کرده است و به آن تشویق نموده است، ذکر می‌کند، شرک، بت­پرستی و دروغ را که اعمال واحكام حج و زیارت در ادیان و ملت­‌های دیگر به آن آلوده شدند، رد می‌­کند و می­‌فرماید: “ذَلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللَّهِ فَهُوَ خَيْرُ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَأَحِلَّتْ لَكُمُ الْأَنْعَامُ إِلَّا مَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ النُّورِ حُنَفَاءَ لِلَّهِ غَيْرَ مُشْرِكِينَ بِهِ” ترجمه: «چنین است احکام حج؛ و هرکه بزرگ بدارد حرمت‌­های الله را پس آن بهتر است برای او نزد پروردگارش و حلال گردانیده شده است برای شما چهارپایان دامی، به جز آنچه خوانده می‌­شود بر شما (تحریم آن) پس دوری کنید پلیدی را (که عبارتند) از بتان و بپرهیزید از سخن دروغ و باطل».[6]
این تصویری خلاصه بود از روش‌­های حج و زیارت و سفرهای دینی در ادیان بزرگ جهان که هم‌چنان دارای پیروان بی­‌شماری هستند و چه­‌بسا تعدادشان به میلیون‌ها می‌­رسد.
شیخ الاسلام احمد بن عبدالرحیم دهلوی رحمه‌الله بسیار دید ژرف و اطلاع گسترده‌­ای داشته است و از راه صواب و انصاف به دور نبوده است؛ آن‌جا که در کتابش (حجة الله البالغة) در موضوع حج می‌فرماید: «اصل حج در هر امتی وجود داشته است و ناگزیر آن امت‌­ها به جایی نیاز داشتند که به آن تبرک بجویند؛ زیرا ایشان نشانه­‌های الهی را در آن‌جا دیده بودند و قربانی­‌ها و آثار بجامانده از گذشته­‌گان را نیز مشاهده کرده و لازم گرفته بودند؛ زیرا این آثار، افراد مقرب و حالات­شان را به یاد می­‌آورد و سزاوارترین جای برای حج، بیت الله است که در آن نشانه‌­های آشکار وجود دارد و آن را حضرت ابراهیم علیه‌السلام ساخته است و بیشتر امت‌­ها به مقبولیت او گواهی داده­‌اند و بنای آن به فرمان الله تعالی در سرزمینی خشک و ناهموار بود، آن­هم در زمانی‌که حج در سرزمین دیگری انجام نمی­‌گرفت؛ مگر اینکه با شرک یا نوآوری­‌های بی­‌اساس همراه بود».[7]
خواننده به راحتی می­‌تواند این آیین‌­ها را با اسلام یا حج اسلامی مقایسه کند و به تفاوت‌­های آن‌ها با این رکن پنجم اسلام پی برده و این آیه را بخواند و نعمت الهی را بازگو نماید: “لِكُلِ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَكًا هُمْ نَاسِكُوهُ فَلَايُنَازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ وَادْعُ إِلَى رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَلَى هُدًى مُسْتَقِيمٍ”. «و برای هر امتی قرار دادیم آیینی عبادی را که ایشان بدان بپردازند، پس نباید کشمکش کنند با تو در این کار و دعوت کن به سوی پروردگار خویش، همانا تو قطعاً بر هدایتی استوار هستی».[8]
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی
[1]. سورۀ حج، آیه:۳۴.
[2]. سورۀ حج، آیه:۶۷.
[3]. جویش انسایکلوپیدیا (jewish Encyclopaedia – Vol – See pilgrimage)، دانشنامۀ یهودیت، ج۲، ص۷۶۵، محل چاپ: فلسطین اشغالی، بیت المقدس۱۳۸۹هـ .
[4]. البخاري، محمد بن إسماعيل، صحیح البخاری، ج۱، ص۹۵، کتاب الصلاة، باب الصلاة في البيعة، رقم الحدیث: ۴۳۷، الطبعة: الأولى ۱۴۲۲هـ، الناشر: دار طوق النجاة.
[5]. مالك بن أنس، الموطأ، ج۲، ص۲۴۱، النداء للصلاة، جامع الصلاة، رقم الحدیث: ۴۳۷، الطبعة: الاولى ۱۴۲۵هـ – ۲۰۰۴م، الناشر: مؤسسة زايد بن سلطان آل نهيان.
[6].  سورۀ حج، آیه:۳۰ ـ ۳۱.
[7]. الدهلوی، احمد بن عبدالرحیم، حجة­الله البالغة، ج۱، ص۵۹، ترجمه: شیخ الحدیث مولانا سید محمد یوسف حسین­پور رحمه‌الله، انتشارات شیخ الإسلام احمد جام، ۱۳۸۱هـ، فردوسی مشهد.
[8]. سورۀ حج، آیه:۶۷.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version