از وظایف یک طالب علم این است که: بر علم تکبر نکند و به معلم فرمان ندهد و زمام کار خویش را به دست او بسپارد. در همه جزئیات و نصیحتها باید مطیع او باشد، چنانکه بیمار به طبیب مشفق و حاذق اعتماد میکند. همچنین باید به معلم تواضع کند و از خدمت به او ثواب و بزرگی طلب کند.
پیامبر صلیاللهعلیهوسلم میفرماید: «لَيْسَ مِن أخلاقِ المؤمِنِ التَّمَلُّقُ إِلَّا في طلب العلم». «چاپلوسی از خوی مومنان نیست، جز در طلب علم».[1]
طالب علم نباید نسبت به معلم تکبر ورزد. یکی از نشانههای تکبر این است که اگر استادی درسی را اشتباه توضیح دهد و طلبهای که درس را متوجه شده، فکر کند استاد چیزی نمیداند و خود را برتر از او بداند، سپس این تصور را در همه جا پخش کند که استاد چیزی نمیداند و او بیشتر از استاد میداند. در هر صورت، نباید این کار را انجام دهد و باید احترام استاد را حفظ کند، حتی اگر استاد دانش زیادی نداشته باشد.
امام غزالی رحمهالله میفرماید: «حق معلم و استاد بر حق پدر و مادر برتری دارد، زیرا پدر و مادر سبب وجود و حیات فانی هستند، اما معلم زمینهساز حیات ابدی و ماندگار برای انسان است. اگر معلمان و استادان نبودند، وجود و حیات دنیوی نیز در معرض انواع سختیها و مشکلات و حتی نابودی قرار میگرفت. در واقع، معلمان از طریق تعلیم دانشهای مفید دنیوی و علوم دینی، برای دنیا و زندگی انسانها خیر و منفعت به ارمغان میآورند.»[2]
تظاهر کردن در علم:
طالب علم باید تلاش کند که غرور، ریا، و تظاهر در قلبش جای نگیرد و همواره مراقب باشد تا انگیزهاش از تحصیل علم تنها رضایت پروردگار و سرای آخرت باشد. زیرا ریا و غرور از جمله امراض مهلکی هستند که عمل را نابود کرده و در روز محشر و جزا، انسان را شرمسار و سزاوار دوزخ میگردانند. جابر بن عبدالله از رسولالله روایت میکند که فرمودند: «علم را به این خاطر نیاموزید که با آن بر علما فخر بفروشید و رقابت کنید، و نه به این خاطر که بتوانید در مجالس جایگاهی کسب کنید، زیرا کسی که با این انگیزه به دنبال تحصیل علم میرود، وارد دوزخ خواهد شد.»[3]
از حدیث بالا به این نتیجه میرسیم که هر کس علوم دینی را با هدف و انگیزه دستیابی به منافع دنیوی، مانند کسب مدارک عالیه، اشتغال در ادارات دولتی، یا رسیدن به شهرت و نامآوری میآموزد، در واقع تاجر است و نه عالم. چنین فردی علم را سرمایه خود قرار داده و آن را برای دستیابی به متاع ناچیز دنیا میفروشد. بنابراین، این تاجر به ظاهر عالم، هیچ اجر و پاداش اخروی نزد خداوند متعال نخواهد داشت، زیرا تحصیل علوم شرعی همچون دیگر عبادات محسوب میشود و نخستین شرط قبولی عبادت، اخلاص و نیت صحیح است.
حضرت عبدالله بن عباس میفرماید: «اگر علما ارزش علم را میدانستند و به آن عمل میکردند، قطعاً خداوند فرشتگان و صالحین را به محبت با آنها وادار میکرد و مقام و منزلتشان نزد مردم افزایش مییافت. اما آنها علم را وسیلهای برای تحصیل مال و متاع دنیا قرار دادهاند و در نتیجه، خداوند از آنها ناراضی شده و ارزش و مقامشان در میان مردم از بین رفته است.»
به هوش باش که هنگام باد استغنا هزار خرمن طاعت به نیم جو نخرند.[4]
تحصیل علم به خاطر امرار معاش:
چه زیبا میفرماید سعدی رحمهالله: «علم از بهر دین پروردن است نه از بهر دنیا خوردن».[5]
بنابراین، طالب علمی که علوم دینی را با هدف رسیدن به مال و ثروت در آینده فرا میگیرد، در واقع به زیان دنیا و آخرت دچار شده است. هر که پرهیز و علم و زهد را فروخت، خرمنی گرد کرد و پاک سوخت. بنابراین، هر طلبه باید پیش از هر چیز نیت خود را درست کند و همواره آن را مدنظر داشته باشد، زیرا تا زمانی که هدف و انگیزه طالب علم مشخص نباشد، شوق و علاقه برای تحصیل علم به وجود نمیآید و در نتیجه، طالب علم نمیتواند با موانع ایجاد شده در مسیر علم قاطعانه مقابله کند.
برخی از دوستان سفیان ثوری رحمهالله او را نکوهش میکردند که چرا علمی که به دست آوردهای به مردم نمیآموزی. ایشان در پاسخ گفتند: به خدا قسم، اگر میدانستم که آنها علم را صرفاً برای رضای خدا میآموزند، میرفتم و در خانههایشان به آنها تعلیم میدادم. ولی میدانیم که هدف آنها از تحصیل علم چیزی نیست جز جدال با علما، کسب معاش و به دست آوردن مال اندک دنیا.[6]