نویسنده: عبیدالله نیمروزی
سیرۀ علمی امام ترمذی رحمهالله (بخش شانزدهم)
نظریۀ دوم منکرین حدیث: ارشادات پیامبر صلیاللهعلیهوسلم تنها بر صحابه حجت است.
منکرین حدیث میگویند که ارشادات پیامبر صلیاللهعلیهوسلم فقط بر صحابه حجت بوده است و برای مسلمانان بعد از آنان حجت نیست. طبق این دیدگاه، حدیث تنها برای نسل صحابه واجبالاتباع است و بعد از آن، حجت بودن این احادیث برای مسلمانان منتفی میشود.
پاسخ: این دیدگاه بهطور واضح نادرست است، بهگونهای که نیاز به برهان ندارد. این نظر در حقیقت محدود کردن رسالت پیامبر صلیاللهعلیهوسلم به دوران صحابه است، درحالیکه آیات قرآن بهصراحت نشان میدهند که رسالت پیامبر صلیاللهعلیهوسلم برای تمام انسانها تا قیامت بوده است:
۱. آیۀ ۱۵۸ سورۀ اعراف: «یَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعًا» که نشاندهندۀ عمومیت رسالت پیامبر صلیاللهعلیهوسلم است برای همۀ مردم از آغاز تا پایان تاریخ.
۲. آیۀ ۲۸ سورۀ سبأ: «وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا» که تصریح دارد که رسالت پیامبر صلیاللهعلیهوسلم برای تمام انسانها تا قیامت است.
۳. آیۀ ۱۰۷ سورۀ انبیاء: «وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالمِينَ» که تاکید دارد که پیامبر صلیاللهعلیهوسلم برای همۀ جهانیان فرستاده شده است.
۴. آیۀ 1 سورۀ فرقان: «تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَىٰ عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا» که نشان میدهد پیامبر صلیاللهعلیهوسلم بهعنوان نذیر و هشداردهنده برای تمامی انسانها، از ابتدای تاریخ تا قیامت، فرستاده شده است.
بنابراین، طبق آیات قرآن، پیامبر صلیاللهعلیهوسلم تنها برای صحابه نبوده بلکه برای تمام انسانها، از جمله مسلمانان بعد از آن دوران نیز حجت است.
نظریۀ سوم منکرین حدیث: احادیث برای انسانها حجت نیستند.
منکرین حدیث اظهار میدارند که ارشادات پیامبر صلیاللهعلیهوسلم برای انسانها در طول تاریخ حجت بوده است، اما برای ما مسلمانان معاصر حجت نیستند. به این ترتیب، احادیثی که بهدست ما رسیدهاند، از نظر آنها قابل اعتماد نیستند و ما مکلف به پذیرش آنها نیستیم.
پاسخ:
۱. اعتماد به وسایل نقل حدیث: احادیث از همان طریق بهدست ما رسیدهاند که قرآن نیز به ما منتقل شده است. اگر وسایل نقل حدیث قابل اعتماد نیستند، همین اشکال باید به قرآن نیز وارد باشد، چرا که قرآن نیز از طریق همین وسایل به ما رسیده است؛ بنابراین، اگر به نقل حدیث از طرق موجود اشکال وارد باشد، باید همین اشکال به قرآن نیز وارد شود.
۲. تضمین حفاظت قرآن: منکرین حدیث به این نکته اشاره میکنند که قرآن کریم دارای تضمین حفاظت است، مانند آیۀ «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ»، ولی در مورد حدیث چنین تضمینی وجود ندارد.
پاسخ اول: اشکال آنها این است که اگر شما معتقد به غیرقابل اعتماد بودن وسایل نقل حدیث هستید، چگونه میتوان تضمین کرد که آیۀ «إِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» نیز از همین طرق به ما رسیده و هیچگونه تغییر یا افزایشی در آن صورت نگرفته است؟ اگر اعتماد به این وسایل ندارید، پس نباید هیچیک از آیات قرآن را نیز قبول کنید.
پاسخ دوم: آیۀ «إِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» تنها حفاظت از الفاظ قرآن را تضمین نمیکند، بلکه حفاظت از معانی آن نیز مورد تأکید قرار دارد. معانی قرآن در احادیث نیز تبیین شدهاند؛ بنابراین، حفاظت از معانی قرآن بهطور غیرمستقیم از طریق احادیث نیز تضمین میشود.
پاسخ سوم: اگر ما قبول کنیم که احادیث واجبالاتباع هستند، بهطور ضمنی نتیجه میگیریم که این احادیث تا قیامت محفوظ خواهند بود، زیرا در غیر این صورت، خداوند مسئولیت حفظ احادیث واجبالاتباع را بر عهده نمیگرفت و مکلف کردن بندگان به چیزی که قابلیت حفظ نداشته باشد، بهطور واضح با آیۀ «لَا يُكَلِّفُ اللَّٰهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا» تناقض دارد. پس این نتیجهگیری که خداوند هیچ وسیلهای برای حفظ احادیث واجبالاتباع فراهم نکرده است، نادرست است.
استدلال منکرین حدیث در مورد اخبار آحاد
منکرین حدیث بیان میکنند که اخبار آحاد (روایات نقلشده توسط یک یا چند نفر) از نظر محدثان ظنی هستند و بر اساس تصریح قرآن، پیروی از ظن ممنوع است، چون قرآن میفرماید: «إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا».
پاسخ: این استدلال نیز نادرست است. در زبان عربی، واژۀ «ظن» در سه معنا بهکار میرود:
۱. تخمین: ظن به معنای حدس و گمان بیپایه.
۲. ظن غالب: شک که بیشتر احتمال درست بودن آن میرود.
۳. یقین: در مواردی مانند آیات زیر، ظن به معنای یقین قطعی بهکار رفته است: «الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلَاقُوا رَبِّهِمْ وَأَنَّهُمْ إِلَيْهِ رَاجِعُونَ»؛[1] «قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلَاقُوا اللَّهِ»؛[2] «وَظَنَّ دَاوُدُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ».[3]
در این آیات، «ظن» به معنای یقین و علم قطعی است؛ بنابراین، در آیۀ «إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ»، منظور از «ظن» شک و گمان است و نه علم یقینی. در نتیجه، اخبار آحاد که بهطور صحیح و مستند نقل شدهاند، باید پذیرفته شوند و حجت باشند، نه این که از آنها به دلیل ظن بودن اجتناب کرد.
در نهایت، تمامی این پاسخها نشان میدهند که منکرین حدیث با ارائۀ استدلالهای نادرست، قصد دارند حجیت احادیث را زیر سوال ببرند؛ اما آیات قرآن و اصول فقه بهروشنی بیان میکنند که احادیث بهعنوان توضیحدهنده و تبیینکنندۀ قرآن، حجت و واجبالاتباع هستند.
ادامه دارد…
[1]. سورۀ بقره، آیۀ ۴۶.
[2]. سورۀ هود، آیۀ ۱۷.
[3]. سورۀ ص، آیۀ ۲۴.