نویسنده: عبدالمجید دوستی

۲. دست‌شستن از آینده

یکی دیگر از آثار ناامیدی، ناامیدشدن از آینده و بریدن از فردای نامعلوم اما خوش‌یمن است. انسان تا زمانی که امیدوار است و بند دلش به فرداهای بهتر بسته است، هیجان و انگیزه و نیروی پیشروی دارد، اما وقتی ناامید می‌شود و ذهنش تسلیم ناملایمات روزگار می‌گردد، از همان گزینه‌ی واحد زندگی با امیدواری و خوشبینی کامل ناامید می‌شود. فرقی برایش نمی‌ماند که فردا چه پیش می‌آید و دست به دامان چه‌ها می‌شود. تنها نفس می‌کشد و به پیش می‌رود و خودش را به جریان روزگار می‌سپارد.
در حالی که پای انسان به آینده و آینده‌ها گره خورده است و نتیجه و محصول هر تلاشش در شالیز فکری و فرهنگی آینده بارور می‌شود و پخته می‌گردد و از آن برای خودش و دیگران آب موفقیت و بهروزی و کامگاری گرم می‌کند. وقتی انسان از این مهم دست بشورد و در گوشه‌ای برای خودش گز کند و ریسمان تمسکش به آینده را رها نماید، در حقیقت سخت‌ترین و دشوارترین و مخرب‌ترین ضربه را خودش به خودش زده است و روی زخمی که دیگران برایش به ارمغان آوردند و از پشت به او خنجر زدند، نمک می‌پاشد و اجازه نمی‌دهد زخمش التیام پیدا کند و خوب شود. ولی در حقیقت، تحمل جبران‌ناپذیرترین اتفاقات در زندگی با امید داشتن به آینده قابل مداوا و التیام است‌. چشم‌داشتن به آینده برای ایجاد تغییر در زندگی یکی از راه‌های گذر از مراحل پیچیده‌ی غمگینی و زمین‌گیرشدن و در عوض، دوباره برخاستن و ادامه‌دادن است؛ نه اینکه آینده نیز باری بر دوش ما باشد و بیشتر ما را له کند و بر دستانمان قید و بند بزند و در پشت میله‌های زندانِ ناامیدی و شکست محصور و اسیرمان گرداند.
تسلیم‌شدن در برابر ناامیدی و اقدام‌نکردن برای پیروزشدن بر این اهریمن تاریک و شرور، موجب کندی و گسستگی ارتباط با آینده‌ی روشن می‌شود و فرد را در چاله‌ها و گودی‌های متعفن شکست‌پذیری و ایستایی می‌اندازد و هر بار بیشتر و بیشتر سرش را در اعماق آن فرومی‌برد و نگه می‌دارد.
یکی از آثار ناامیدی دچارشدن به اینچنین وضعیت ناپایدار و پرنوسان در زندگی می‌باشد و گذشتن و بیرون‌آمدن از آن در حقیقت یک پیروزی محسوب می‌شود و اولین اقدام و قدم برای آزادشدن و رهیدن در راه آزادی و آزادگی از حصار بلند ناامیدی و شکست و تسلیم‌شدن در برابر ناملایمات زندگی چندچهره می‌باشد.
وقتی ناامیدی به سراغ آدم می‌آید، همان بهترین‌ها نیز در مقابلش کم می‌آورند و روبه‌روی شعاع تیز و سوزان آفتاب درخشانش ذوب می‌شوند و عصاره‌ی وجود قوی‌شان اندک‌اندک آب می‌شود. کسی منکر این رخداد عظیم در هنگامه‌ی بروز ناامیدی در زندگی نیست، اما تفاوت‌ها در مقابله‌گری و پیروزی حتمی در رویارویی با این معضل فراگیر و دامنگیر قد علم می‌کند و نخاله‌ها را از خاصه‌ها جدا می‌کند و در برابر روی اراده‌ی قوی و فولادین قدرتمندان سر تعظیم و احترام خم می‌نماید.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version