نویسنده: محمدالافغانی

آیت:

ثُمَّ أَورَثنَا الکِتَابَ الَّذِی اصطَفَینَا مِن عِبَادِنَا فَمِنهُم ظَالِمٌ لِنَفسِهِ وَ مِنهُم مُقتَصِدٌ وَ مِنهُم سَابِقٌ بِالخَیرَاتِ بِإِذنِ اللَّهِ ذَلِکَ هُوَ الفَضلُ الکَبِیرُ. [فاطر: 32]
ترجمه: سپس، بعد از نابودی ملت­های سرکش «کتاب» خود را برای بندگان برگزیده­ی خود دادم: که برخی از ایشان با ارتکاب معاصی به خویشتن ستم کردند، بعضی شان میانه رواند و گروهی از آنان به لطف خدا در میدان اعمال صالح پیشتاز اند. و این همان است نعمت سترگ.

حدیث:

«عن عمر بن الخطاب أن رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) قال: إذا قال المؤذن: اللَّه أکبر اللَّه أکبر، فقال أحدکم: اللَّه أکبر اللَّه أکبر، ثم قال: أَشهد أن لا إله إلا الله قال : اشهد ان لا اله الاالله ثم قال أَشهد أن محمدا رسول الله قال: اشهد ان محمدا رسول الله ثم قال: حي الصلاة قال: لاحول و لا قوة الا بالله ثم قال: حي علی الفلاح قال: لاحول و لا قوة الا بالله ثم قال: الله أکبر الله أکبر قال: الله اکبر الله اکبر ثم قال: لا إلا إلا الله قال: لا إله إلا الله من قبله دخل الجنة».
ترجمه: از عمر بن خطاب (رضی‌الله‌عنه) روایت است که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) فرمود:
هرگاه مؤذن ندا سر می­دهد: الله اکبر الله أکبر، و کسی که می‎شنود، بگوید: الله اکبر الله اکبر؛ و چون مؤذن بگوید: أشهد أن لا إلا الله، او نیز بگوید: أشهد أن لا إله إلا الله؛ و لحظه­ای که مؤذن می­گوید: أشهد أن محمدا رسول الله، او نیز بگوید: أشهد أن محمدا رسول الله؛ و آنگاه که مؤذن ندا می‎دهد: حي علی الصلاة، او بگوید: لا حول و لا قوة إلا بالله؛ و هنگامی که مؤذن فریاد سر می‎دهد: حي علی الفلاح، او باز بگوید: لا حول و لاقوة إلا بالله؛ سپس وقتی مؤذن تکرار می‎کند: الله أکبر الله أکبر، او نیز تکرار کند: الله أکبر الله أکبر؛ و [در آخر] وقتی مؤذن باز تکرار می‎کند: لا إله إلا الله، او نیز دوباره بگوید: لا إله إلا الله؛ هرکه از صمیم قلب چنین کند، وارد بهشت خواهد شد. (به روایت مسلم: المسند الصحیح، 385)

داستان:

دو دوست به ماهیگیری رفتند: یکی‌شان ماهی بزرگی گرفت، آن را در کیف‎اش گذاشت و برخاست تا به خانه برگردد.
دوستش پرسید: کجا؟
گفت: به خانه می‎روم.
ماهی‎ای که گرفته‎ام خیلی بزرگ است و مرا بس می‎کند.
رفیقش گفت: بمان و ماهی‎های بزرگ بیشتری بگیر، چنان که من.
از دوست خود پرسید: چرا باید این کار را بکنم؟
گفت: بیشتر که ماهی بگیری می‎توانی به بازار ببری و بفروشی.
پرسید: خب؛ چرا این کار را بکنم؟
گفت: تا پول بیشتری گیرت بیاید.
پرسید: خب؛ که چه؟
گفت: می‎توانی پول‎هایی را که به دست می‎آوری به حساب بانکی‎ات ذخیره کنی.
پرسید: آخه، چرا؟
گفت: تا پولدار شوی.
پرسید: خب. پولداری را چه کنم؟
گفت: وقتی بزرگسال شدی می‎توانی زمانت را با فرزندان و همسرت خوش بگذرانی.

جواب داد:

این دقیقا همان کاری ست که الآن می‎کنم، و نمی‎خواهم بی­هوده وقتم را تلف کنم و آن را به بزرگسالی واگذارم.

حکمت:

شانس خوب دقیقا همان چیزی ست که در لحظه‌ی دریافت فرصت و توان کافی، پدید می‎آید.

دعاء:

«ربنا لا تجعلنا فنتة للذین کفروا و اغفر لنا ربنا، إنک أنت العزیز الحکیم. ربنا أتمم لنا نورنا و اغفر لنا، إنک علی کل شيء قدیر».
ترجمه: پروردگارا! ما را در معرض فرسایش کافران قرار مده، و گناهان ما را ببخشای، ای پروردگار؛ که تویی، تو ذات چیره و استوار کار. پروردگارا! نور [هدایت] را برای ما کامل بگردان و از گناهان ما درگذر، که تو بر هر کاری توانا هستی.

درس:

یکی از عالمان می‎گوید:
«عید از آنِ کسی نیست که لباس نو می‎پوشد؛ عید از آن کسی ست که ایمانش فزونی می‎گیرد».
در این عید چه باید کرد تا ایمان مان فزونی گیرد؟
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version