نویسنده: ابوعائشه
زلزله از دیدگاه اسلام و نقد شبهات معترضین
بخش پنجم
زلزله؛ عذاب یا رحمت؟
چنانچه در بخش قبلی داستان وقوع زلزله در وقت خلافت حضرت عمر رضیاللهعنه مطرح گردید، به نظر شما چه گناهانی در مدینۀ منوره باعث شد در آن زمان چنین حادثهای رخ بدهد؟ آیا مردم آنجا، شرابفروشی داشتند و یا روسپگری وجود داشت و یا هوتلهای قماربازی و غیره بود و شرک، بدعت و قبرپرستی در بینشان رایج بود؟ کدام یکی از اینها وجود داشت؟[1]
مهلب رحمهالله میفرماید: «پدیدآمدن زلزله و سایر نشانهها وعیدی هستند از جانب خداوند متعال به اهل زمین، همانطوری که خود الله متعال میفرماید: “وما نرسل بالآیات إلا تخویفا”[2] ترجمه: «ما معجزات و نشانهها را نفرستادیم مگر به خاطر ترساندن» تخویف و تهدید با این نشانهها زمانی است که مردم به طور علنی و آشکار گناه انجام دهند، سپس ایشان داستان حضرت عمر رضیاللهعنه را که قبلاً گذشت، بیان نمود و گفت: «عمر رضیاللهعنه ترسید که او نیز با آنان یکجا مجازات شود.»[3]
کعب رضیاللهعنه میفرماید: «در زمین زمانی زمینلرزه صورت میگیرد که در آن، گناه انجام بگیرد، به همین خاطر زمین از ترس خداوند متعال میلزرد تا ربالعالمین بر آن آگاه شود.»[4]
ابن تیمیه رحمهالله میفرماید: «زلزلهها از نشانههایی هستند که خداوند متعال به وسیلۀ آن بندگان خود را تخویف میکند همانطوری که آنان را با خورشیدگرفتگی و سایر نشانهها بیم میدهد. تمام حوادث دارای اسباب و حکمتهایی هستند، زلزله نیز یکی از آیات و نشانههایی است که خداوند متعال به وسیلۀ آن بندگانش را تخویف میکند و این به خاطر همین حکمت است.»[5]
ابن القیم رحمهالله میفرماید: «خسف و زلزلههایی که در زمین رخ میدهد، به سبب تأثیر گناهانی است که در آنجا انجام میگیرد.»[6]
شیخ یوسف قرضاوی رحمهالله بعد از زلزلۀ ویرانگری که دراندونزی رخ داد و هزاران انسان در آن کشته شدند، در یکی از خطبههای نماز جمعۀ خودش در اینباره چنین بیان داشت: «زلزلهها و آتشفشانها و سایر حوادث و رخدادهایی که بر سر بندگان میآیند، عقوبتی است از جانب خداوند متعال برای هلاکت و تباهی مستکبران و طغیانگران و تأدیبی است برای گناهکاران و فسادپیشگان و تنبهی است برای فراموشکنندگان و بی خبران و امتحان و آزمایشی است برای مؤمنان»[7]
در روایتی از ابن ابی الدنیا آمده است که شخصی از حضرت عائشه رضیاللهعنها دربارۀ زلزله سؤال کرد؛ حضرت عائشه رضیاللهعنها فرمودند: هرگاه مردم زنا را به عنوان یک امر مباح (جایز) علناً انجام بدهند و مشروب بنوشند و موسیقی بنوازند، آنگاه است که الله تعالی در آسمان به غیرت میآید و به زمین دستور میدهد که اینها را زیر و رو کن. اگر توبه کنند و به سوی الله متعال رجوع نمایند [مشکل حل میشود] وگرنه آن را بر سرشان منهدم میسازد. آن شخص میگوید: من گفتم آیا این عذاب است؟ فرمود: «بلکه موعظه، رحمت و برکتی است برای مؤمنان و عذاب، وبال و گرفتی است برای کافران.»[8]
روایت شده است که حضرت عمر بن عبدالعزیز رحمهالله برای نقاط مختلف قلمروی خود نامههای بدین شرح ارسال کرد:
«آگاه باشید که زلزله در زمین علامت عقاب و عذاب الهی است. من به مردم کلیۀ شهرها ابلاغ میکنم که در تاریخ فلان از ماه فلان بیرون [از شهر] بروند و دعا و تضرع نمایند و هر کس پولی دارد در راه خدا انفاق کند؛ زیرا الله متعال جلجلاله میفرماید: «قد أفلح من تزکی وذکر اسم ربه فصلی»[9]؛ (همانا رستگاری یافت کسیکه پاکی ورزید؛ و یاد کرد نام پروردگار خود را و نماز خواند.) [و دستهایتان را به سوی پروردگارتان بلند کنید و چنین دعا کنید]: «ربنا ظلمنا أنفسنا وإن لم تغفرلنا وترحمنا لنکونن من الخاسرین»[10]؛ (پروردگارا، بر خویشتن ستم روا داشتیم و اگر ما را نبخشی و ما را نبخشایی، البته از زیاندیدگان خواهیم بود) و دعایی را بر زبان جاری کنید که حضرت نوح علیهالسلام آن را همواره میخواند: «وإلا تغفر لي وترحمني أکن من الخاسرین»[11]؛ (و اگر نیامرزی مرا و رحم نکنی بر من، باشم از زیانکاران) همچنان دعای حضرت یونس علیهالسلام را بخوانید که فرمودند: «لا إله إلا أنت سبحانک إني کنت من االظالمین»[12]؛ (هیچ معبود راستینی جز تو نیست. تو پاک و منزهی. به راستی من از ستمکاران بودم»[13]
روایت است که کوفه در زمان حضرت عبدالله بن مسعود رضیاللهعنه تکان خورد و لرزید، ایشان فرمود: «ای مردم، پروردگار شما از شما میخواهد از گناهان خود دست کشیده و به سوی پروردگارتان رجوع کنید.»[14]
از گفتۀ عبدالله بن مسعود رضیاللهعنه معلوم میشود که سبب زلزله، خسوف و سایر بلایا و مصایبی که سر بندگان میآیند، گناهان، معاصی و بیتوجهی بندگان به فرامین الله متعال جلجلاله است و راه علاج و درمان آن توبه و رجوع به سوی پروردگار جهانیان است.
در نتیجه بر تمام مکلفین اعم از مسلمان و غیر مسلمان لازم است که به سوی خداوند متعال توبه نمایند و بر دینشان استقامت نموده و از هر فعل منکری که خداوند متعال آن را منع کرده است مثل شرک و گناه دوری کنند تا سبب عافیت و نجاتشان از تمام شرور در دنیا و آخرت قرار گیرد و خداوند هر بلا و مصیبت را از سرشان بردارد و هر خیر و خوبی را به آنان ببخشد.[15]
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی
[1] . دحیم، إبراهیم بن صالح، عنوان المقال: الزلازل… وغیاب الحقیقة، موقع صید الفوائد.
[2] . سورة الإسراء، آیۀ ۵۹.
[3] . عینی، بدرالدین محمود بن أحمد، عمدة القاری شرح صحیح البخاری، ج ۷، ۱۴۲۱ هـ. ق، ص ۸۲.
[4] . ابن القیم، محمد بن أبی بکر، الداء والدواء، تحقیق: محمد أجمل الإصلاحی، ۱۴۲۹ هـ. ق، ص ۱۱۲.
[5] . من أقوال السلف، موقع طریق الإسلام، تاریخ نشر المقال: ۲۰۲۳ م.
[6] . الزلازل…الأسباب… والحکمة، موقع إسلام ویب، تاریخ نشر المقال: ۱۴۳۹ هـ. ق.
[7] . همام عبدالمعبود، عنوان المقال: هل الذنوب وراء زلازل الأرض؟ موقع إسلام أون لاین.
[8] . ابن أبی الدنبا، عبدالله بن محمد، العقوبات «العقوبات الإلهیة للأفراد والجماعات والأمم»، تحقیق: محمدخیر رمضان یوسف، ۱۴۱۶ هـ. ق، ص ۲۹.
[9] . سورة الأعلی، آیۀ ۱۴.
[10] . سورة الأعراف، آیۀ ۲۳.
[11] . سورة هود، آیۀ ۴۷.
[12] . سورة الأنبیاء، آیۀ ۸۷.
[13] . ابن القیم، محمد بن أبی بکر، الداء والدواء، تحقیق: محمد أجمل الإصلاحی، ۱۴۲۹ هـ. ق، ص ۱۱۲- ۱۱۳.
[14] . الحمید، عبدالکریم بن صالح، التفکر والاعتبار بآیات الکسوف والزلازل والإعصار، ۱۴۲۶ هـ. ق، ص ۸.
[15] . نصیحة حول الزلازل، الموقع الرسمي لسماحة الشیخ الإمام ابن باز رحمه الله، بیتا.
