نویسنده: بنیامین آزاد

چرا آمریکایی ها عاشق خشونت‌اند؟

آنچه در ذیل می خوانید، سخنان «ماریا لیِ» آمریکایی از وبسایت گزارشگران «اِم. اِس. یو. ریپورتر» است، که تصویر مختصری از وضعیت فرهنگی و روانی آمریکایی ها را به نمایش می‌کشد:
«وقتی تلوزیون را روشن می‌کنی، در فضای مجازی چرخ می‌زنی، یا یک فیلم سینمایی تماشا می‌کنی، به احتمال زیاد متوجه می‌شوی که یک جورایی همه چیز حاوی خشونت است.»
«اگر نشود خشونت و سکس را به فروش رساند، اگر جذابیّت قاتلانِ زنجیره‌ایِ خوش‌قیافه که فقط برای سرگرمی، آدم می‌کُشَند خریدار نداشته باشد، یا اگر آن مردک بچه‌باز که دخترکی را فریب داد و به او گفت «موجودات فضایی تو را دزدیده‌اند» (اشاره به ماجرای تجاوز به جَن بْرابِرگ آمریکایی)، یا رسمِ حمله کردن و با کَلّه کوبیدنِ ورزشکاران به یکدیگر، طوری که مغز حریف خورد و خمیر شود، آن هم فقط به خاطر گرفتن یک توپ (اشاره به ورزش خشن فوتبال آمریکایی)، یا بِزَن‌بِزَن و دعواهای داخل قهوه‌خانه‌ها که چشم‌ها را به سمت خودش خیره می‌کند، یا مثلاً آن دختری که فقط به خاطر جنگ و کُتَک‌کاری مشهور می‌شود … اگر هیچکدار این‌جور چیزها مشتری نداشته باشد، پس چه چیزی مشتری دارد؟»
«فیلم‌های ترسناکی که در آن‌ها دلقک‌های کَریه، کودکان را می‌خورند، با افزایش «آدرنالینِ خون»، ما را به هیجان می‌آورند، امّا گاهی برای ما همین هم کافی نیست؛ چشمان ما با دیدن خون، روی صفحه نمایش خیره می‌مانند؛ با بازی‌های ویدئویی بُکُش‌بُکُش که به‌وسیله اسلحه و چاقو، ساعات ما را می‌گذرانند. این ذهنیتِ تخریبگر، چنان قدرتمند است که اصلاً نمی‌شود آن را متوقّف کرد.»
«ما [آمریکایی‌ها] ملّتی هستیم که عشقِ ما به اسلحه، آنچنان قوی است، که تفنگ خودمان را مثل حیوانات خانگی‌مان با اسم صدا می‌زنیم، و آن اسلحه را به سوی هر کسی که بخواهد آن‌را از ما بگیرد، نشانه می‌گیریم.»
«ما [آمریکایی‌ها] ملّتی هستیم که از کنار قتل‌ها با بی‌تفاوتی عبور میکنیم؛ ملّتی هستیم که برای ما، «کُشتارِ دسته جمعی» تبدیل به یک «رویداد سالانه» شده. مردم می‌گویند این‌ها رؤیای آمریکایی است، ولی من به جز خونریزی چیز دیگری نمی‌بینم. برای من، اینها فقط کابوس آمریکایی است!»
«این علاقه بیمارگونه‌ای که ما به این افراد، که کارشان کُشتن است داریم، برای ما روز به روز از محبّت به قربانیان بیشتر و افتخارآمیز تر می‌شود…»
«ماریا» ادامه میدهد: «آن‌ها (یعنی بازیگران سینما) در نقشِ قاتلانِ زنجیره‌ای ایفای نقش می‌کنند؛ قاتلی که می‌کشد تا لذّت کشتن را احساس کند، و با خیسیِ خونی که از چنگالش می‌چکد، ارضا شود. امّا چه کنیم که برای ما در حدّ جهنّم، باحال و خَفَن است و ما هم ناچار مشتری‌اش هستیم.
خشونت همه‌جا اطراف ما است. برای سرگرمی، برای حلّ مشکلات ملّی و جهانی، (اشاره به جنگ‌سالاری‌ها) برای زدن جرقّه انقلاب‌ها، برای ترساندن بعضی و رضایت بعضی دیگر…»
«ماریا» در آخر می‌نویسد: «چرا درد، اینقدر فریبنده است؟ چرا خون تا این حد مسحورکننده است؟ چرا سر و صدای مشت‌زنی ها بسیار هیجان انگیز و خشونت اینقدر برای آمریکا جذاب است؟ شاید چون عشقِ اول (خشونت) هرگز نمی‌میرد و خشونت همیشه یار آمریکا خواهد بود.»
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version