نویسنده: ام‌عایشه
مدخل: برای شناخت هر چه بهتر گروه‌­ها و مذاهب، باید در ابتدا عقاید، افکار و باورهای آنان را مورد ارزیابی قرار دهیم، تا بدانیم آنان در چه سطحی هستند؛ زیرا مهم­ترین چیزی که بر انسان تأثیر می­‌گذارد و راه هدایت و یا انحراف را برایش رقم می­‌زند، افکار و باورهای او است، ما در این بخش می­‌خواهیم دلایل کفر میرزا غلام احمد را بیان نموده و افکار، آرا، نظریات و عقاید گروه قادیانیت را بررسی کنیم و اهداف آن را در این زمینه بیان نماییم.

کفر میرزا غلام احمد

گرچه کافر گفتن یک فرد بدون دلیل، گناه بسیار بزرگی است و انسان نباید بدون دلیل کسی را کافر بگوید؛ ولی گاهی با بیان دلایل قطعی برای کفر یک فرد، نمایان می‌گردد که او بدون شک کافر است؛ حالا در این‌جا می‌پرسیم آيا میرزا غلام احمد قادیانی کافر بود؟ (سؤالی که شاید ذهن شما خوانندۀ عزیز را نیز درگیر کرده باشد) بله، علما بر این امر تصریح کرده­‌اند که ما در ذیل دلایل آنان را به تفصیل برای شما بیان خواهیم نمود.

دلایل کفر میرزا غلام احمد

  • ادعای پیامبری
میرزا غلام احمد در کتابی به نام «إزالة الخطا» می‌گوید: من آن احمدی هستم که در آیۀ مبارک آمده است. الله تعالی می‌فرماید: «ومبشراً برسول یأتی من بعدی اسمه أحمد»؛ با وجود اینکه منظور درست آیه این است که حضرت عیسی علیه‌السلام بنی‌اسرائیل را مخاطب قرار داد و گفت: به تحقیق که الله عزوجل فرستاد من را به طرف شما به عنوان پیامبری که تصدیق کنندۀ تورات و بشارت دهنده به پیامبری که بعد از من مبعوث می­‌شود و اسم او احمد صلی‌الله‌علیه‌وسلم است.
میرزا غلام احمد ملعون در کتاب «ازالة الخطا» ادعا کرده که وی آن پیامبری است که حضرت عیسی علیه‌السلام به آمدنش قرن‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها پیش بشارت داده­ است.
  • ادعای الهام از طرف خداوند متعال
میرزا غلام احمد در کتاب «توضیح المرام» می­‌گوید: «أنا محدث والمحدث، نبی من جهة» من کسی هستم که به وحی الهام می‌­شود و کسی‌که به او الهام شود از یک جهت نبی گفته می‌شود، میرزا غلام احمد برای اثبات ادعای خود از حدیثی که پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم دربارۀ حضرت عمر رضی‌الله‌عنه فرمودند: قال رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم: «قدکان فیما مضی قبلکم من الأمم أناس محدثون فإن یکن فی أمتی منهم أحد فإنه عمر ابن الخطاب رضی‌اللهعنه.» دلیل می‌گیرد و منظور از محدث در این حدیث، صاحب فراست والهام حقیقی است.
  • ادعای اینکه او از حضرت عیسی علیه‌السلام افضل­ و برتر است
میرزا غلام احمد در کتابش «دافع البلاء» می­‌نویسد: «اترکوا ذکر ابن مریم فإن غلام أحمد أفضل منه» ابن مریم را رها کنید؛ زیرا غلام احمد از او از لحاظ جایگاه برتر است».
  • ادعای منسوخ بودن جهاد به ­خاطر خدمت به استعمار
غلام احمد با شریعت جدیدی که از طرف شیطان به وی وحی شده است، ادعای منسوخ بودن جهاد را نموده و گفته­ است: «برای مسلمانان جایز نیست که با کفار، به­‌خصوص با کشور بریتانیا جهاد کنند، دلیل این کفرِ صریح این بود که میرزا غلام احمد از خانوادۀ معروفی بود که همواره مخلصانه در خدمت انگلیس بودند، تا این حد که خود میرزا غلام احمد می­‌گوید: «پدرش در جنگی که بین دولت بریتانیا و هند رخ داد، با آن­ها با پنجاه نفر اسب‌سوار کمک کرد و زمانی­که از طرف دولت بریتانیا اجیر شد، تا به هدف تفرقه انداختن در بین مسلمانان و از بین بردن اتحاد آنان ادعای نبوت کند، زمانی‌که دولت استعمار انگلیس دانست که قوت مسلمانان و روح معنوی­شان در چنگ‌زدن به دین­شان است و از مهم‌ترین و واجب­ترین امور آن، جنگیدن با کفار است؛ پس خواستند تا میرزا غلام احمد و امثال او را برای از بین بردن مسئلۀ جهاد بفرستند، تا که روح معنوی در وجود مؤمنان باقی نماند؛ پس ازاین‌رو، میرزا غلام احمد ادعای منسوخ بودن جهاد را نمود و در این باره کتاب و رساله‌های زیادی تألیف نمود».
  • تبدیل مکان حج به قادیان
میرزا غلام احمد می­‌گوید: «لقد قدّس الله هذه المقامات الثلاثه: مکة والمدینة والقادیان واختار هذه الثلاثة لظهور تجلیاته» الله تعالی این سه مکان (مکه، مدینه و قادیان) را مقدس نموده و این سه مکان را برای ظهور تجلیاتش برگزیده ‌است و این گفتۀ الله تعالی که می­‌فرماید: «ومن دخله کان آمناً» «و هرکس وارد آن شود ایمن است» این آیه بر مسجد قادیان نیز صدق می­‌کند و اسم دوم قادیان دارالحرب است.
  • تشبیه خداوند متعال به مخلوقات
میرزا غلام احمد می‌­گوید الله تعالی برایم فرمود: «قال لی الله إنی أصلی وأصوم و أصحو وأنام» خدا برای من فرمود: من نماز می‌خوانم، روزه می‌گیرم، بیدار می‌شوم و می‌خوابم.
  • ایمان به عقیدۀ تناسخ و حلول
شیخ علامه ابوالحسن ندوی رحمه‌الله می­‌فرماید: «از عبارات میرزا غلام احمد که در تریاق القلوب آمده ‌است معلوم می‌شود که او به عقیدۀ تناسخ و حلول اعتقاد و باور داشت، او می‌­گوید: روح انبیا علیهم‌السلام نیز تناسخ می­‌شود و روح بعضی در بعض دیگر داخل می‌شود».
  • انتساب فرزند به الله متعال و اینکه وی فرزند خداوند متعال است
مصیبت بزرگ این است که او ادعا کرد که فرزند خدا است و ادعا نمود که او مظهر و نماد کرشن است و کرشن در او بارز و متجلی شده ‌است و الله متعال گاهی او را مخاطب قرار داده و گفته است: «اسمع یا ولدی» «أنت منی بمنزلة ولدی».
انکار ختم نبوت با پیامبری حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وسلم
میرزا غلام احمد در کتاب «دافع البلاء» می‌­گوید: «هو الله الذی أرسل رسوله فی القادیان». درحالی­که الله متعال با تاکید، این حقیقت را بیان کرده و می‌­فرماید: «ما کان محمد أبا أحد من رجالکم ولکن رسول الله وخاتم النبیین وکان الله بکل شیء علیماً»؛ این آیۀ کریمه نص قرآنی است که از جانب الله عزّوجل نازل شده و به­‌صورت قطعی بر مقصود دلالت می­‌کند، طوری­که هیچ­گونه تأویلی را نمی‌پذیرد؛ پس کسی‌که منکر آن شد یا در آن شک کرد و یا توهمی ایجاد کرد؛ پس آن شخص با اجماع امت، کافر است.
  • دروغ­گو گفتن چهارصد نفر از انبیا در اخبار غیبی‌شان
میرزا غلام احمد در کتاب «إزالة الخطا» می­‌نویسد: «در یک عصر و زمانه چهارصد نفر از انبیا در اخبارشان دروغ گفتند». این ملعون به صراحت کامل، انبیا علیهم‌السلام را دروغ‌گو خطاب می‌کند، الله تعالی در قرآن مجید می‌­فرماید: همانا سبب کفر در امت‌­های گذشته به صفت عمومی برگرفته از تکذیب پیامبران­شان بوده است؛ پس می­‌فرماید: «کذبت قوم نوح المرسلین»؛ «تکذیب کردند قوم نوح پیامبران را»، «کذبت عاد المرسلین»«قوم عاد پیامبران را تکذیب کردند»، «کذبت ثمود المرسلین»؛ «قوم ثمود پیامبران را تکذیب کردند»، «کذبت قوم لوط المرسلین»؛ «قوم لوط پیامران را تکذیب کردند»، «کذبت أصحاب الأیکة المرسلین»؛ «اصحاب ایکه نیز پیامبران را تکذیب کردند».
ائمۀ کرام در این مورد می‌­گویند: کسی‌که جایز بداند دروغ­‌گفتن انبیا را در آنچه که آورده‌اند، اگرچه اعتقاد به وقوع آن نداشته باشد؛ پس آن شخص به اتفاق همۀ علما کافر است، چطور دروغ‌گفتن چهارصد نفر از انبیا در اخبار غیب ممکن است؛ پس بدون شک همۀ این‌ها از جانب الله متعال است.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version