به ازدواج دادن دختر احمدیه به غیر احمدیه حرام است؛ اما مرد احمدی می‌تواند دختر غیر احمدیه را به ازدواج خود در آورد و هر شخص احمدی که دخترش را به نکاح غیر احمدیه در بیاورد از اسلام خارج و کافر است.
نماز جماعت خواندن پشت‌سر امام غیر قادیانی حرام است، میرزا غلام احمد در این باره می‌گوید: «همانا الله تعالی در مورد نماز خواندن پشت سر کسی‌که مرا تکذیب می‌کند یا در اطاعت من تردید دارد، به من اطلاع داد که به‌صورت قطعی و یقینی [اقتدا به آن] حرام است؛ بلکه واجب است بر شما که نماز بخوانید پشت سر امامی که ائمه و پیشوای‌تان است و این آن چیزی است که اشاره شده در حدیث «إمامکم منکم» عن أبی هریرة رضی‌الله‌عنه قال: قال رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم: «کیف أنتم إذا نزل ابن مریم فیکم وامامکم منکم»؛ چگونه خواهید بود آنگاه که فرزند مریم در بین شما نازل شود و فردی از خودتان امامت کند؛ ولی میرزا غلام احمد می‌گوید: منظور این است زمانیکه مسیح فرود آید بر شما لازم است اینکه ترک کنید گروهی را که دعوت میدهد به طرف اسلام و قرار دهید امامتان را از میان خودتان و انجام دهید آنچه را که دستور داده می‌شوید، آیا می‌خواهید اعمال‌تان نابود شود و شما احساس نکنید؟
نماز جنازه بر مسلمان غیر احمدی ممنوع است؛ حتی بر بچه‌های آنها نیز درست نمی‌باشد؛ زیرا که مذهب طفل، مذهب پدر و مادرش است و طفل تابع آیین پدر و مادرش است.
همچنین نماز جنازه بر شخصی که در جایی وفات کرده که هنوز بدان‌جا دعوت نرسیده و یکی از قادیانی‌ها رفته به آن مکان، آیا نماز جنازه بر آن میت بخواند یا نه؟ قادیانی‌ها می‌گویند: ما فقط به ظاهر عمل می‌کنیم و ظاهر این است آن شخص در حالتی وفات کرده که هنوز رسول و نبیاش (میرزا غلام احمد قادیانی) را نشاخته؛ پس بر آن شخص نماز خوانده نشود و همچنین نماز جنازه بر آن قادیانی که پشت سر مسلمانها نماز بخواند و یا که با آنها معامله کند؛ چونکه با این کارش از فرقۀ قادیانیت خارج شده است.
افکار و عقاید قادیانی‌ها
قادیانی‌ها معتقدند که غلام احمد همان مسیح موعود است.
معتقدند که خداوند روزه می‌گیرد، نماز می‌خواند، خواب می‌کند، بیدار می‌شود، نوشته می‌کند، دست‌خط می‌نماید و جماع می‌کند. «تعالی الله عما یقولون علواً کبیرا» خیلی عالی و برتر است خداوند از آنچه می‌گویند.
قادیانی معتقد است که خدای وی انگلیسی‌زبان است؛ زیرا با وی به زبان انگلیسی سخن می‌گوید. قادیانیان معتقدند که نبوت و پیامبری به حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وسلم ختم نشده؛ بلکه جاری بوده، خداوند پیامبران را به حسب ضرورت ارسال می‌دارد و غلام احمد بهترین تمام پیامبران می‌باشد.
و نیز معتقدند که حضرت جبرائیل علیه‌السلام نزد غلام احمد فرود می‌آمد و برایش وحی میآورد و الهامات وی نیز مثل قرآن است.
می‌گویند: قرآن تنها همان است که مسیح موعود (غلام احمد) آورده است و حدیث هم تنها همان است که در روشنایی تعلیمات وی باشد و دیگر پیامبران تحت سیادت و سرداری غلام احمد می‌باشند.
معتقدند که به آنان نیز کتابی نازل شده که نامش «الکتاب المبین» می‌باشد و آن غیر از قرآن کریم است و همچنین معتقدند که آنان دین مستقل، شریعت مستقل دارند و یاران غلام احمد مثل اصحاب کرام می‌باشند.
معتقدند که شهر قادیان مثل مدینۀ منوره و مکۀ معظمه می‌باشد؛ بلکه از آنها بهتر بوده و زمین آن حرم می‌باشد. همین شهر قادیان قبلۀ آنان است که به ادای حج آنجا می‌روند.
عقیدۀ جهاد را لغو نموده و به اطاعت کورکورانۀ حکومت انگلیس پرداختند؛ زیرا حکومت انگلیس به پندار آنان، به نص قرآن اولی الأمر ایشان می‌باشد، تمام مسلمانان جهان به نزد آنان کافراند؛ مگر کسی‌که در قادیانیت داخل شود؛ همچنان کسی‌که به غیر قادیانیان دختر دهد و یا از غیر آنان زن گیرد آن شخص کافر می‌باشد؛ شراب، تریاک و دیگر مخدرات و مسکرات را حلال می‌دانند.
میرزا غلام احمد می‌گوید: معجزات آن حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم را سه هزار نوشته‌اند؛ ولی معجزات مرا یک میلیون نوشته‌اند و جهت برتری خویش در مقابل آن‌حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم این شعر بر زبانش بود:
له خسف القمر المنیر وان لي خسف القمران المشرقان اتنکر؟
برای آن‌حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم مهتاب خسوف شد؛ ولی برای من هم مهتاب و هم آفتاب خسوف شدند، آیا هنوز هم انکار می‌کنی؟
میرزا غلام احمد معتقد بود که از تمام انبیا افضل و برتر است، او می‌گفت: «ارادۀ خداوندی در این است که کمالات تمام انبیا و مرسلین در فرد من، متمرکز گردد».
فرزند میرزا غلام احمد، بشیرالدین محمود در مجلۀ «الفضل» قادیان می‌نویسد: «حضرت مسیح موعود (میرزا غلام احمد) نبی بود و از نظر مقام و مرتبت شاگرد رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم و سایۀ ایشان بود؛ ولی از دیگر انبیا خیلی برتر بود، ممکن است وی از رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم هم بزرگتر و برتر باشد.
پسر غلام احمد، بشیرالدین محمود می‌گوید: «الله تعالی سه شهر را مقدس اعلام فرموده: مکه، مدینه، قادیان، ادای حج در قادیان مانند حج در بیت الحرام است».
قادیانیان معتقداند که زیارت قبر میرزا غلام احمد قادیانی با زیارت قبر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم برابری دارد و می‌گویند: کسی‌که گنبد سفید مسیح موعود (میرزا غلام احمد قادیانی) را زیارت کند، برکات آن برابر است با برکاتی که مختص به گنبد خضراءِ پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم در شهر مدینه می‌باشد؛ پس چه بدبخت است کسی‌که خود را از حج اکبر در قادیان محروم کند!
قادیانیان یک قدم دیگر فراتر رفته و آیاتی را که دربارۀ مسجد الحرام و مسجد الأقصی نازل شده به قادیان مطابقت دادند؛ میرزا غلام احمد در حاشیۀ کتاب «براهین احمدیه» می‌گوید: الله تعالی می‌فرماید: «ومن دخله کان آمناً»«و هرکس وارد آن شود ایمن است» که این آیه نیز در مورد مسجد قادیان صدق می‌کند.
و در شعری می‌گوید:
إن أرض قادیان تستحق الاحترام وإنها من هجوم الخلق أرض الحرام
سرزمین قادیان مستحق احترام و عزت است، این سرزمین به خاطر هجوم و روی آوردن مردم به سوی آن، سرزمین حرام قرار گرفته است.
و همچنین در رسالۀ «الفضل» جلد بیستم آمده: همانا مراد از مسجد الأقصی در قول الله تعالی: «سبحان الذی أسری بعبده لیلاً من المسجد الحرام إلی المسجد الأقصی الذی بارکنا حوله» مراد مسجد قادیان است و با این حال قادیان برابر با مسجد الحرام است و چه بسا بالاتر از آن است.
میرزا غلام احمد معتقد بود که حضرت عیسی علیه‌السلام بر روی صلیب از دنیا نرفت؛ بلکه بی‌هوش گردید و پایین آورده شد و هنگامی‌که جراحت‌های او بهبود یافت به هند رفت و پس از مدتی به مرگ طبیعی از دنیا رفت و قبرش در کشمیر است، او اعتقاد مسیحیان را به رستاخیز حضرت عسیی علیه‌السلام در آخر زمان قبول ندارد؛ لذا احادیث مربوط به رجوع دوبارۀ عیسی مسیح را تأویل کرده و گفته است منظور، خود عیسی علیه‌السلام نیست؛ بلکه فردی شبیه به حضرت عیسی علیه‌السلام و تجلی اوست.
او معتقد بود که به دلیل ضلالت بیش از حد مسیحیان و انحراف مردم از دین حق و فراگیری فساد، تباهی، ظلم و کذب در سراسر جهان، خداوند متعال حضرت عیسی علیه‌السلام را از فتنه‌های امتش مطلع کرد و وقتی حضرت مسیح علیه‌السلام فهمید امتش همۀ اهل زمین را هلاک و از راه حق دور می‌سازند ناراحت شد و برای کمک به ستم‌دیده‌ها و مظلومان، نائبی برای خود از خداوند متعال درخواست کرد که متحد و مشابه با حقیقت و جوهر او و به رنگ اعضا و جواهرش باشد و خداوند متعال نیز وی (میرزا غلام احمد قادیانی) را به نیابت حضرت مسیح علیه‌السلام انتخاب کرد تا صلیبی را که مسیحیان تعظیم و تمجیدش می‌کنند، بشکند و خوک را بکشد.
