نویسنده: عبدالحی لیان
دنیای اسلام و اروپا تاریخ پر فراز و فرودی از تعامل و مواجهه را پشت سر گذاشته است. پیشینه ورود اسلام به اروپا به قرن 7 میلادی میرسد و نقطه آغازین آن را میتوان در نامه پیامبر اسلام به امپراتوری روم دانست. نخستین تماس میان اسلام و اروپا به سال 711م با عبور لشکر اسلام از تنگه جبل الطارق تحت فرماندهی طارق بن زیاد برمیگردد. ولی بخش مهمی از جمعیت کنونی مسلمان در اروپا، معلول مهاجرت مسلمانان، بهویژه بعد از جنگ جهانی دوم است. همین امر باعث شده است تا غیر مسلمانان به گونه مستقیم از ظرفیتهای معنوی، الهی و انسانی دین اسلام اطلاع حاصل نمایند و اسلام نیز توانسته جایگاه خود را در کشورهای اروپایی به دست آورد.
امروزه دیگر مسلمانان اروپا بهعنوان بزرگترین اقلیت دینی، به یک واقعیت غیر قابل انکار تبدیل شده است. حتی که از نقش آنان در برخی از تحولات جامعه اروپا نمیتوان چشمپوشی کرد. در کنار این همه استقبال گرم از اسلام و اسلامگرایی اما، آسیبهایی نیز متوجه جامعه مسلمان در غرب بهویژه در اروپا است. در این نوشتار عمدهترین آسیبها را به تحلیل گرفته و در پایان نتیجه بحث را نیز تقدیم خواهیم کرد.
هویتزدایی
هویت به مجموعه خصوصیات و مشخصات اساسی فرد گفته میشود که از پنج مؤلفه پیروی میکند. 1) جغرافیا 2) تاریخ 3) اقتصاد 4) فرهنگ 5) تربیت. (نجفی، موسی، هویتشناسی، ص26). باورها و اعتقادات انسان بخشی از مؤلفه فرهنگی است که در واقع بنیادیترین ستون هویت وی را شکل میدهد. زیرا بخش مهمی از برداشتهای ما درباره خود و دیگران، حاصل باورها، جهانبینی و آموزههای دینی ما است. ازاینرو، در طول تاریخ بشر هر نظامی که در پی ایجاد جهت جدیدی در جامعه بوده، به سراغ تغییر هویت (در حوزه باورها و اعتقادات) یا به تعبیر امروزی هویتزدایی رفته است.
هویتزدایی همان ایدئولوژیزدایی است و ایدئولوژی نیز باورها، ارزشها و چه بسا که مقدسات یک ملت را شامل میشود. این پدیده نامیمون دُرشتترین آسیب شناخته شده در جوامع اسلامی نیز میباشد که امروزه به گونه سیستماتیک دامنگیر مسلمانان به ویژه در غرب و اروپا شده است. زدودن هویت مسلمانان به گونه هدفمند از سوی کشورهای اروپایی بنیادیترین چالش آنان قلمداد میگردد. زیرا، نظامسازان اروپاییها دریافتهاند اگر ملتی هویت خود را فراموش یا بیارزش بداند طبعا به سمت دیگر متمایل خواهد شد. ازاینرو، با تمرکز بر نظام خانواده، جامعه و آموزش و با تهداب گذاری آن از طریق فروپاشی ساختار خانوادهها و جدا سازی کودک از کانون گرم خانواده، تلاش دارند وسیله تاثیرگذاری دینی و فرهنگی را به پایینترین درجه خود تقلیل دهند و زمینه برای بازدهی هویتِ از قبل تعریف شده اروپایی را هر چه بیشتر هموار سازند. این آسیب در ضمن هدف قرار دادن هویت دینی افراد، هویت ملی و قومی آنها را نیز نشانه میگیرد. باورهای دینی را تضعیف و تخریب میکند و با القای ناکارآمدی دین و فرهنگ اسلامی از طریق شایعه سازی و نشر اکاذیب تغذیه میکند. دورنمای این هویتزدایی، آرمانزدایی اسلامی و جایگزینی منظومه فکری و ارزشی اورپایی بهجای هویت دینی و ملی مسلمانان است. این روند در واقع مقدمات پذیرش «اسلام اروپایی» را مساعد میسازد.
اسلام اروپایی
در دهههای اخیر افزایش وزن جمعیتی مسلمانان در جوامع غربی بهویژه در اروپا، اذهان را متوجه تمایزات فرهنگی- هویتی آنها از سایر شهروندان این جوامع نموده است. وقوع برخی حوادث همچون یازدهم سپتامبر بر اهمیت این موضوع افزود. بالطبع دولتهای اروپایی در مواجهه با این پدیده (افزایش روزافزون جمعیت مسلمانان در اروپا)، راهکارهای گوناگونی را در نظر گرفته و سیاستهای متفاوتی را اتخاذ کردند. از جمله راهکارها «یورو اسلام» یا همان اسلام اروپایی است. محافل فکری و سیاسی اروپا پس از ناکامی در بسیاری از الگوهای ادغام و همگرایی مسلمانان در کشورهای اروپایی، به این نتیجه رسیدند که از طریق ارائه الگویی خاص از اسلام تحت نام اسلام اروپایی که دارای شاخصهها، مؤلفهها و نیز شیوههای تبلیغی خاص خود است، میتوانند تهدیدهای متصور از حضور اسلام در اروپا به ویژه اسلام سیاسی را کنترول کنند. اینگونه شد که اسلام اروپایی از سوی اسلام شناسان غربی، مسئولان حکومتی و رسانهها به گونه گسترده ترویج داده شد.
مفهوم اصلی «اسلام اروپایی» عبارت است از باز تعریف تفسیری از اسلام که با ارزشهای اروپایی در تضاد نباشد. به دیگر تعبیر؛ اسلام اروپایی یعنی سکولار سازی اسلام. معادلهای لفظی اسلام اروپایی که به خوراک رسانههای استعماری تبدیل شده است، اسلام حقوق بشر دوست، اسلام اروپا دوست، اسلام پذیرفتنی، اسلام مدرن، اسلام جهانی شده و گاهی نیز اصطلاح اسلام میانهرو میباشد.
برنامهسازان غربی- اروپایی در پوشش همه این اصطلاحات بر سه وجه از اسلام اروپایی تاکید دارند: 1) تسامح؛ اما نه از منظر دین مبین اسلام بلکه از دیدگاه وسیعتر اروپایی آن 2) تکثرگرایی؛ مقصود از تاکید بر این وجه، کنار گذاشتن مسلمانان اندیشه برتری و ارشدیت قرآن است 3) سکولاریسم؛ بهمعنای جدایی مذهب از سیاست. (مجیدی، محمدرضا، محمد مهدی صادقی، «تأملی انتقادی در مفهوم و ایده اسلام اروپایی»، فصلنامه روابط خارجی، سال چهارم، شماره اول، بهار1391، ص120)
بنابراین، پس از چالش هویتزدایی، مسئله اسلام اروپایی یا همان اسلام به شدت تراشیده شده، از خطرناکترین آسیبهای فراروی جامعه مسلمان در اروپا بهشمار میرود؛ زیرا غرب در قالب این برنامه در پی رسیدن به دو هدف است؛ 1) ارایه اسلامی پیرو 2) ایجاد تفرقه بین مسلمانان و تقسیم آنها به افراطی، میانهرو و … . به عبارتی دیگر؛ یعنی هم اصل اسلام را و هم نسل مسلمان را مورد هدف قرار دادهاند.
اسلامهراسی
در مفهومشناسی اسلامی هراسی اینگونه آمده است: ترس، پیشداوری و تبعیض غیرعقلانی در برابر اسلام و مسلمانان. (علیپور و همکاران، «راهبردهای پیشگیری و مقابله با اسلام هراسی» ص 104؛ علیرضا و همکاران، «بررسی پدیده اسلام هراسی و راهکارهای قرآنی مقابله با آن»، ص381). همچنین سازمان همکاری اسلامی در تعریف این اصطلاح مینویسد: ترس بیش از حد از اسلام و مسلمانان و هر چیز مرتبط با این دین مانند مساجد، مراکز اسلامی، قرآن کریم، حجاب و … (عمادی، سید محسن، «چیستی اسلامهراسی و وظیفه دولتهای مسلمان»، مرکز آیندهپژوهی جهان اسلام).
در کل میتوان گفت پدیده اسلامهراسی در غرب بهویژه در اروپا در چند سطح؛ 1) دولت. 2) احزاب و گروهها. 3) رسانهها. 4) فضای عمومی و به چند شیوه؛ 1) خشونت: حملات فیزیکی، تخریب و آسیبرسانی به اموال و حملات لفظی. 2) تبعیض در حقوق شهروندی. 3) پیشداوری در حوزه رسانهها و برخوردهای روزمره. 4) طرد و راندن از سیاست و حکومت، مدیریت و مسئولیت، بروز و ظهور دارد. (صباغان و خاکسار، «نمودهای اجتماعی اسلامهراسی و اسلامستیزی در انگلستان»، ص144-150؛ مرشدیزاده و غفاری، «اسلامهراسی در اروپا، ریشهها و عوامل»، ص124).
امروزه یکی از مهمترین مسائلی که بر وضعیت مسلمانان اروپایی تاثیر منفی گذاشته است، روند رو به رشد این پدیده شوم در اروپا است. این در حالیست که عواملی مشخص در جوامع اروپایی تلاش میکنند تا تصویر نادرست از اسلام ارائه دهند. این رویکرد افراطی باعث شده است تا برخی گروهها و احزاب در کشورهای اروپایی، مسلمانان را به عنوان تهدیدی علیه موجودیت خود، هنجارهای سیاسی و سکولاری تلقی کنند. بخش عمده این آسیب از سوی رسانهها با نوعی تحلیل و تفسیر نادرست از اسلام دامن زده میشود که با گسترش این روند آسیبهای آتی بر جامعه مسلمانان اروپا وارد شده است.
الف) احساسات منفی و آزار و اذیت مسلمانان
از سویی بمباران روزانه افکار عمومی با سیلی از عبارتهای خشن و از دیگر سو عدم وجود امکانات مناسب و فرصت یکسان برای مسلمانان جهت پاسخگویی و تنویر افکار عامه، موجب اثرگذاری جدی بر افکار عمومی مردم اروپا شده است. شکلگیری ذهنیت منفی نسبت به مسلمانان در اثر سوءظن و انتشار اخبار منفی در اروپا، با خود ترس از مسلمانان را پدیدار و افزایش داده است. و به صورت طبیعی وقتی ترس و نفرت از مسلمانان در جامعه گسترش مییابد، زمینه برای اقدامات خصمانه و آزار و اذیت مسلمانان آماده میشود.
ب) اعمال محدودیت بر مسلمانان
از آسیبهای دیگر این پدیده، اعمال محدویت بر مسلمانان است. به ویژه بر برخی از مراسمهای مذهبی یا امامان مساجد به گونهای که دستگاههای امنیتی کشورهای اروپایی بر امامان و رهبران مذهبی یک سلسله محدودیتهایی را وضع میکنند.
ج) تبعیض و نگاه دوگانه
از جمله آثار اسلامهراسی بر جامعه مسلمانان اروپایی بروز برخی تبعیضها بر آنان است به مانند: تبعیض در رسیدگی شکایات، تبعیض در اشتغال، تبعیض در نوع اقدامات پلیس و نیروهای امنیتی و … .
پراکندگی
۱ دیدگاه
جزاک الله خیراً