در این نظام (اسلام) همۀ مسائل بر اساس واقعبینی و تحلیل درست طراحی گردیده است، در واقع منافع مادی افراد و مصالح معنوی جامعه به زیبایی در هم پیوند خورده است و آرمانگرایی محض نیست که دستنیافتنی باشد؛ زیرا هرگاه در برخی دوران که بستر مناسب را برای تحقق اصول خود به دست آورده است، نمونههای عملی و آثار مثبت فراوان بر جای گذاشته است، مانند صدر اسلام که بهعنوان نقطۀ درخشان در تاریخ بشر جاودانه مانده است.
۴. نظام عبادی
در نظام اسلامي کارهای نیک در پاسخ به امر الله متعال انجام میشود و نیکوکاری تنها بهخاطر رضای اوست: «إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلا شُكُورًا»[1] ترجمه: «ما برای خشنودی خداست که به شما میخورانیم و پاداش و سپاسی از شما نمیخواهیم.»
انگیزۀ منافع مادیِ زودگذر در آن وجود ندارد؛ بلکه سراسر فضل خداوند است که با عبادت به معنای کامل آن ترکیب میشود، اسلام عبادت را در انجام شعائر دینی خلاصه نکرده است؛ بلکه تمام زندگی باید تابع شریعت الهی باشد: “قُلْ إِنَّ صَلاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ * لا شَرِيكَ لَهُ وَبِذَلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ”[2] ترجمه: «بگو: در حقیقت، نماز من و [سایر] عبادات من و زندگی و مرگ من، برای الله، پروردگار جهانیان است. [که] او را شریکی نیست، و بر این [کار] دستور یافتهام، و من نخستین مسلمانم.»
زندگی با همۀ نظامها و در همۀ حوزههای کاری خود به سمت الله میرود؛ لذا هر خدمت اجتماعی و هر عمل صالحی عبادت خداوند متعال محسوب میشود.
در چنین فضای خوشایندِ نظام اجتماعی فرد لذت ثواب را درک میکند و هر انسان مخلصی آن را میجوید و هر مؤمنی با آن احساس شادمانی میکند.
در چنین محیطی اهداف فراتر از آرزوهای محدود دنیا بوده و انسان به دنبال کسب ثواب آخرت است؛ چون آخرت بهتر و ماندگارتر است و عبادت خالصانۀ الله چنان معنویتی به اعمال اجتماعی انسان میبخشد که در غیر از اسلام یافت نمیشود. در سرمایهداری جایی برای نیکوکاری نمیبینید و هر کسی بدون توجه به واکنش دیگران ملزم به ادامهدادن کار است، در نظام اجتماعی اسلام اهداف بلند است و در حد اجر و پاداش انسانها متوقف نمیشود؛ زیرا فرد نیکوکار به چیزی بزرگتر از آنچه انسانها دارند امید بسته است؛ به رضای الله و بهشت امیدوار است؛ پس اهداف چقدر بزرگ و نیتهای معطوف به الله چقدر بلند است!
این همان هدفی بزرگ است که خداوند متعال برای فرجام زندگی قرار داده است؛ عبادتی است که آرامش دنیوی را با تمام معانی آن فراهم میکند؛ آرامش در روح، دین، دارایی، عقل، عزت و در هر چیزی که روی جامعه و زندگی تأثیر میگذارد.
۵. میانهروی و اعتدال
یکی از ویژگیهای نظام اجتماعی اسلام اعتدال و میانهروی در قانونگذاری و دستورات اسلامی است که بیگمان بر اساس عقل و فطرت بشر نیز است. اعتدال میان زندگی مادی و معنوی انسان هماهنگی لازم را بهوجود میآورد و ضمن به دستدادن برنامهای برای این جهان، سعادت افراد در آخرت را نیز تضمین میکند.
کی رسد ایمان مؤمن بر کمال *** تا نیابد فعل و خُلقش اعتدال
راهرو یابد حیات بیزوال *** وصف و خُویش جمله گیرد اعتدال
۶. جامعنگری
اسلام توازن و تناسب کامل را میان همۀ بخشهای زندگی اجتماعی بشر برقرار ساخته است، در واقع این نظام الهی فراگیر بوده و تمامی انسانها میتوانند از آن بهرهمند شوند، گرچه در ابتدا به نظر میرسد نظام زیست اجتماعی اسلام تنها مخصوص مسلمانان است؛ اما با تعبیری کلی میتوان گفت که اسلام معیار اصلی و حاکم بر تمام روابط اجتماعی را محبت و دشمنی برای خدا میداند. در این صورت، در مجموعِ روابط اجتماعی رتبهبندی بهوجود میآید، به همان نسبتی که افراد به خداوند نزدیکتر باشند، رابطۀ اجتماعی قویتر و ارتباط عاطفی بیشتری دارند؛ چرا که این مرتبۀ عالی از روابط اجتماعی همراه با ریشهها و پیوندهای عمیق عاطفی است. در قرآن نیز بدین موضوع اشاره شده است: «المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض»[3] اما خارج از این مقوله، وجود سایر مراحل روابط اجتماعی نفی نشده است؛ بلکه نظام اسلامی بسیاری از آموزههای دینی مانند رعایت ادب و احترام در برخورد با دیگران و حس نوعدوستی را در برمیگیرد.
۷. برخورداری از ضمانت اجرایی درونی و بیرونی
در دین اسلام آموزههای بسیاری دربارۀ زیست اجتماعی افراد وجود دارد که همۀ مسلمانان باید آنها را رعایت کنند. اصول و ارکان این آموزهها در قالب دستورها و ضوابط فقهی، در احکام ضروری (واجب)، مطلوب (مستحب)، حرام (نهی مؤکد) و ناپسند (مکروه) مطرح گردیده تا فرد مسلمان انگیزۀ لازم برای رعایت آنها را داشته باشد. افزون بر این، در آموزههای دینی آثار مفید اجتماعی و پاداشهای اخروی بیان شده تا افراد برای انجام آنها ترغیب شوند. از سوی دیگر، این آموزهها با بیان آسیبهای ناشی از عدم اجرای این نظام و مجازاتهای اخروی، افراد را از سرپیچی منع نموده است.
بخشی دیگر از ضمانت اجرایی این نظام از حالت فردی و اخلاقی فراتر رفته و جنبۀ حقوقی یافته است که قابلیت پیگیری و مجازات را دارد؛ مانند تهمت زنا که برای آن مجازات تازیانه و شلاق در نظر گرفته شده است.
اینها ویژگیهای کلی اسلام در خصوص نظام اجتماعی بود که به شکل مختصر و جامع بیان شد، با بررسی این ویژگیهای اجتماعی، هر فرد عاقل و هوشیار به این باور میرسد که تمام حقوق در این نظام برای مصالح فرد در نظر گرفته شده است و هیچ یک از قوانین و اصول آن برای تأمین منافع عدهای بالادست با زدن از حقوق عدهای فرودست نوشته نشده است؛ بلکه هر کس را به میزان دارندگی اخلاق اجتماعی و والا و رعایت حقوق همنوعان، در جایگاه بالاتر و برتر قرار میدهد و راهش را برای رسیدن به بالاترین درجات اجتماعی و اخلاقی باز میگذارد. به آدمی این اختیار را میدهد که از دو راه خوب و بد یکی را انتخاب کند و پاداش یا مجازات آن را محتمل شود و خود قوانین و نظام حاکم بر جامعه چیزی را علیه او بدون نقش داشتن خودش بر او حمل نمیکند.