برای شناخت و نقد هر منهج و تفکر، ابتداء باید تعاریف اولیه، تاریخ و سپس اصول و صفات آن را شناخت. سپس منهج، جماعت و حزب آن را در ترازوی اهل سنت و جماعت سنجید. یکی از گروههای باطل، گروه مشهور خوارج است؛ لذا در این مقاله بر آن شدیم تا به معرفی این گروه بپردازیم؛ بنابر این اول تعریف لغوی و سپس اصطلاحی آن را بیان نموده تا در پرتو این تعاریف و طبق اقوال علمای سلف و خلف با آنها آشنا شویم.
معنای لغوی
خوارج اسمی مشتق از «خروج» و از ریشۀ «خَرَجَ» میباشد. علت این نامگذاری این گروه به این نام دو احتمال دارد: ۱. بهخاطر خروجشان از دین؛ ۲. بهخاطر خروجشان بر علیه مردم.
علامه زبیدی رحمهاللهعلیه از علمای لغت، در این باره میگوید: حروریه، که دستهای از خوارج میباشند، به هفت طایفه تقسیم میشوند – بحث مفصل آن در آینده خواهد آمد – و به دلیل خروجشان علیه مردم، یا خروجشان از دین، یا از حق و یا از لشکر حضرت علی رضیاللهعنه بعد از جنگ صفین، به این نام خوانده شدند.
خوارج در تعریف عام به هرکسیکه از جماعت مسلمين با شمشير خارج شده و بهطرف عقيدۀ خود دعوت کرده و این خروجش همراه با مخالفت با اصلی از اصول شریعت باشد، گفته میشود.
تعریف اصطلاحی و علت نامگذاری
امام ابن حجر عسقلانی رحمهالله میفرماید: «وهم قوم مبتدعون سمّوا بذلك لخروجهم عن الدين وخروجهم علی خيار المسلمين.» (خوارج گروهی از اهل بدعت هستند که بهسبب خروجشان از دین و همچنین خروجشان بر علیه بهترین اشخاص امت، به این نام خوانده شدند.)
امام نووي رحمهالله میفرماید: «وسُمُوا خوارج لخروجهم عن الجماعة، وقيل لخروجهم عن طريق الجماعة.» (به خوارج نامگذاری شدند بهخاطر خروجشان از جماعت یا بهخاطر خروجشان از راه و روش جماعت.)
امام شهرستانی مینویسد: «كل من خرج علی الإمام الحق الذي اتفقت الجماعة عليه، يسمی خارجياً سواء كان الخروج في أيام الصحابة علی الأئمة الراشدين أو كان بعدهم علي التابعين بإحسان والأئمة في كل زمان.» (هرکسیکه بر علیه امامِ بر حقی که جماعت [مسلمین] بر او اتفاق کردهاند خروج کند، خارجی نامیده میشود؛ فرقی ندارد که خروج او در ایام صحابه و بر علیه خلفای راشدین باشد یا بعد از آنها و بر علیه تابعینی که به نیکی از آنها یاد میشود، و یا بر علیه سایر ائمه در هر زمانی باشد.)
امام كرمانى میفرمایند: «وأما الخوارج، فمرقوا من الدين، وفارقوا الملة وشرّدوا على الإسلام، وشذّوا عن الجماعة وضلّوا عن سبيل الهدى، وخرجوا على السلطان، والأئمة، وسلّوا السيف على الأمة واستحلّوا دماءهم وأموالهم وأَكفروا مَن خالفهم إلا من قال بقولهم وكان على مثل رأيهم وثبت معهم في دار ضلالتهم.» (و اما خوارج از دین خارج شده و از ملت جدا شدند، از اسلام و از جماعت منحرف شده و از راه هدایت گمراه شدند، بر علیه سلطان و ائمه قیام نموده و بر امت (مسلمانان) شمشیر کشیدند و خون و مال آنها را حلال دانستند و هر که با آنان مخالفت کرد وی را تکفیر کردند؛ مگر کسانیکه با آنان همصدا و همنظر شدند و همراه آنان در خانۀ گمراهیشان ماندند.)
با توجه به تعاریف فوق، علت نامگذاری خوارج مبنی بر خروجشان از جماعت، روش مسلمین و امام وقت اهلسنّت میباشد. اما طبق نظریهای دیگر، مبنای خروجشان، با توجه به احادیث و پیشینۀ تاریخیشان، – که در آینده بحث خواهد شد – تکفیر مسلمانان و بعد از آن، مباح دانستن خونشان که در نتیجه به قتل رساندن آنها و جنایات دیگری که مرتکب شدند، میباشد.
از آنجاییکه خوارج، بنابر فهم و برداشت غلطشان، در هر برهۀ زمانی با یک اعتقاد خاص، خروج و عصیان میکنند، مذهب و کتاب خاصی نداشته و با انواع نامها، در هنگام اختلاف و تفرقه بین مسلمین، خروج میکنند، و به فِرق مختلف تقسیم شده و هر بار با تأویلات باطل و بهروزتر وارد میدان میشوند و در نهایت، مسلمانان را تکفیر کرده و ریختن خون آنان را حلال دانسته و مسلمین را با تأویلات باطلشان بر علیه امام و جماعت تشویق به خروج میکنند؛ لذا در تعریف خوارج تعاریف متعددی آورده شده است؛ اما در اینجا فقط تعاریفی که نیاز و ضرورت بود، نوشته شده است.