نویسنده: عبیدالله نیمروزی
بخشنامه و مکتوبات
روح اسلامی و تفکر دینی خالص در وجود سیدنا عمر بن عبدالعزیز رحمهالله نقش بسته بود و اثرش در نظام سلطنتی وی ظهور یافت. آن را بهطور صحیح و کامل از مکتوبات و بخشنامههای دولتی زیر میتوان نتیجه گرفت. اینها نوشتههایی هستند که وی هرچند گاهی برای کارمندان دولت و مسئولین ادارات دولتی، بخشنامه میفرستاد. از مفهوم این نامهها ثابت میشود که به وی خداوند متعال تفکر و تدبر عالی اسلامی عطاء فرموده بود. در اینجا تعدادی از همین دستورالعملها ذکر میگردد:
یکبار به وی اطلاع رسید که بعضی از رؤسای قبایل و برخی از مسئولین دوران اموی روش حلیف گرفتن جاهلیت را احیاء نمودهاند (حلیف گرفتن یا محالفت در زمان جاهلیت به این شرح بود که یک طایفه با طایفۀ دیگر پیمان همکاری بسته و سوگند یاد میکرد که از این به بعد در حق و باطل از هم حمایت میکنیم. در این قرارداد، خود پیمان را معائده و طرفین را حلیف مینامند.)
در زمان جنگ و خطر با شعار یا بنی فلان، یا ألمضر؛ ای قبیلۀ فلان بدادم برسید، ای قبیلۀ مضر به کمک حلیفتان برسید؛ از همدیگر کمک میخواستند. این پدیده بهجای رابطۀ اسلامی و اخوت، رسم و نظام جاهلیتی را احیاء میکرد و بنیاد فتنههای زیادی را میگذاشت. فرمانروایان اسبق بنابر مصالح مملکتی و فردی، آن را حمایت میکردند و یا بیاهمیت میدانستند؛ اما عمر بن عبدالعزیز احساس خطر نموده در رد آن بخشنامۀ مستقلی صادر فرمود. در نامۀ یکی از مسئولین مهم، بنام «ضحاک بن عبدالرحمن» چنین مینویسد: ضمن حمد و صلوة به اطلاع میرساند که بهراستی خداوند متعال بهجز از اسلامی که برای خود و بندگان مخلصش پسندیده است، دیگر هیچ دینی را نمیپذیرد. خداوند متعال، اسلام را بهوسیلۀ کتابش عزت و حرمت داده و آن را بین اسلام و غیر اسلام حایل و جداکننده تعیین نمود؛ چنانچه ارشاد میفرماید: «وقد جاءكم من الله نور وکتاب مبین یهدی به الله من اتبع رضوانه سبل السلام ويخرجهم من الظلمات الى النور باذنه ويهديهم الى صراط مستقیم»؛ «برای شما از طرف خداوند متعال نوری و کتاب روشنی آمده است تا با آن خداوند متعال راهنمایی کند، کسانی را که خواستار رضایش هستند و به راههای سلامت و ایشان را به توفیق خویش از تاریکی در آورده به نور میرساند و به راه مستقیم هدایت مینماید» و نیز ارشاد است: «وبالحق انزلنه وبالحق نزل وما ارسلناک الا مبشراً ونذيراً»؛ «و ما این قرآن را به حق نازل کردیم و آن به حق نازل شد و ما تو را ای پیامبر فقط مژدهدهنده و بیمدهنده مبعوث کردهایم.»
ادامه دارد…