نویسنده: عبیدالله نیمروزی
توجه به اعمال و اخلاق
قبل از عمر بن عبدالعزیز خلیفه فقط یک حکمران و پادشاه بود و برای اصلاح اعمال و اخلاق مردم نه فرصت داشت، نه صلاحیت و نه این کار جزء وظایف او محسوب میشد که مردم را مشورههای دینی دهد و بر اخلاق و تمایلات دینی و اجتماعی مردم نظارت کند یا وظیفۀ پند و اندرزگویی را اختیار نماید. این کار جزء وظیفۀ علماء و محدثان محسوب میشد.
عمر بن عبدالعزیز این روحیه را محو کرد و خود را خلیفهای به معنای واقعی قرار داد. وی به محضی که زمام خلافت را به دست گرفت، بخشنامههایی برای عمال حکومت و فرماندهان ارتش در نامههای مشروح و مفصل ارسال کرد که در آنها بهجای دستورات نظامی، بیشتر اوامر دینی و اخلاقی درج شده بودند و در آنها بجای روح حکومت، روح مشوره و پند منظور شده بود.
در یک نامهای، زندگی اسبق اسلامی (دوران نبوت و خلافت راشده) و روش معاشرت آن زمان را توضیح داده و رویۀ مالیاتگیری اسلامی و طرز حکومت را تشریح کرد و در این نامهها، فرماندهان قشون را تأکید به پایبند بودن به نماز در اوقات و اهتمام علم و وسایل انتشار آن توصیه کرد و عمال را به پیروی از شریعت و اتخاذ تقوی وصیت نمود و تشویق میکرد که در محدودۀ خویش در تبلیغ و دعوت اسلام کوشا باشند.
برای امربهمعروف و نهیازمنکر تأکید نموده و میفرمود: ترک این وظیفۀ ضروری چقدر زیانآور و موجب عذاب است؟ و عمال را تأکید میکردند تا زمان اجرای کیفر و مجازات، حد اعتدال و احتیاط را از دست ندهند و قوانین تعزیری اسلام را تشریح میکرد و همینطور به معایب و بداخلاقیهای عمومی سلطنتی توجه میفرمود و زنان را از نوحهگری (ماتم) و شرکت در جنازهها منع میفرمود و برای حجاب اکیداً دستور میداد و از تعصب نژادی منع کرده و آن را به باد ملامت میگرفت.
در استعمال نبیذ بینهایت بیاحتیاطی میشد و مردم به نام آن سوء استفاده کرده به استفادۀ مسکرات و شراب مبتلا شده بودند که در اثر آن فساد اخلاقی روزبهروز توسعه پیدا میکرد؛ چنانچه وی نبیذ را تعریف و تشریح نموده و حدودش را بیان میکرد.
تدریس علوم دین و احیاء سنتهای نبوی صلیاللهعلیهوسلم
عمر بن عبدالعزیز رحمهالله غیر از کارها و راهکارهای مزبور، در تدریس علوم دینی و احیاء سنتهای دینی توجه ویژهای مبذول داشته است. ابوبکر بن حزم رحمهالله را که دانشمند بزرگ آن دوران بود، به تدوین حدیث پیامبر صلیاللهعلیهوسلم مقرر داشت و برایش نوشت: «انظر ما كان من حديث رسول الله صلیاللهعلیهوآلهوسلم فاكتبه فانی خفت دروس العلم وذهاب العلماء»؛ «هر چیزی که از احادیث پیامبر صلیاللهعلیهوسلم بیابی آنها را به شکل جزوهای جمعآوری کن؛ زیرا من از مرگ علماء و محو علم بیمناکم.» و بهصراحت فرمود: «مجموعۀ احادیث عمره بنت عبدالرحمن انصاريه و قاسم بن محمد بن ابی بکر رضیاللهعنه را حتماً جمعآوری نمایید.» نهتنها این دستور را به ابوبکر بن حزم داد؛ بلکه به کلیۀ عمال دولت و علمای برجسته بخشنامه فرستاد و همه را به لزوم این کار متوجه نمود و در یک بخشنامهای چنین نوشته بود: «انظروا الى حدیث رسولالله فاجمعوه»؛ «احادیث رسولالله را مطالعه نموده و جمعآوری نمایید.» و برای علماء حقوق تعیین کردند تا باعلاقه و خاطری آسوده به این کار مشغول شوند.
خود عمر بن عبدالعزیز رحمهالله نیز عالم بزرگی بود و شخصاً علم حدیث و علم فرائض (میراث) را تشریح میکرد. در اوائل دوران خلافتش در بخشنامهها چنین نوشته بود: «اسلام و حدود؛ قوانین و سنن دارد هرکسی بر آنها عمل کند، ایمانش کامل میشود و هر کسی عمل نکند ایمانش ناقص میماند. اگر عمرم وفا کرد به شما این موارد را تعلیم میدهم و بر آنها مکلف خواهم کرد و اگر وقت مرگم فرا رسید، پس من به زندگی میان شما چندان حریص هم نیستم.»
ادامه دارد…