یکی دیگر از عوامل هجوم گستردهی ناامیدی در شخص و زیر اشعهبردن زندگی شخصی و کاری فرد، بیکاری و هجوم افکار باطل و ناامیدکننده است. یعنی اینکه شخص بهجای فعالیت فیزیکی و مشغولشدن به یک کار واقعی، تنها با ذهن و تصوراتش بیستوچهارساعته مشغول و درگیر خیالبافی باشد و در عالم خیال فرسنگها پیش برود و کارها بکند، اما در عالم واقعی از جایش تکان نخورد و گامی برندارد. در این بخش به گوشههایی از تأثیر بیکاری در بروز ناامیدی میپردازیم:
۴. بیکاری و هجوم افکار باطل و ناامیدکننده
انسان با خلقت منحصربهفردش و قامت رعنا و جسم زیبایش تاج اشرفالمخلوقات را بر سر دارد و خداوند به نیابت از خویش او را روی زمین فرماندار و فرمانده قرار داده است تا با استفاده از ابزارآلات، اکتشافات و اختراعات دستیافته و دستیافتنی به آبادانی گسترده و عظیم در پهنهی گیتی بپردازد و پیشرفت و ترقی چشمگیر حاصل نماید.
در قرآنکریم آیات متعددی آمده است که انسان را به سعی و کوشش برای تحصیل فضائل و مناقب و پاداش و سعادت تشویق کرده و راهنمایی کرده است؛ چنانکه تکرار چندبارهی کلمهی «فاسعوا؛ بشتابید» همین هدف و مقصد را تبیین میکند و تقویت میبخشد.
از این سرشت فطری و تشویقات قرآنی چنین برمیآید که ذات انسان از بیکارماندن، تعطلگرایی، یکجانشستن و ایستایی بیزار است و اگر بیکار ماند، هم جسمش مریض میشود هم افکارش دستخوش تصورات باطل، منفی و پراکنده خواهد شد.
ازهمینرو، انسانها، بهخصوص مردان، نباید فرصت خالی برای دچارشدن به دوران باطل برای خودشان باقی بگذارند و حیران بمانند که چکار کنند یا چه باید بکنند؟! بلکه همیشه باید کاری برای انجامدادن داشته باشند، و لو اینکه آن کار شریکشدن با اهل خانه در پاکی و نظافت خانه باشد. حتی شده با گشتن در ساحت سبز و تفریحی و قدمزدن در پارک و جاده یا کنار رود و جوی آبی جلوی نفس و وسوسهی شیطان را بگیرد تا نتواند مجالی و منفذی برای نفوذ در جسم و جان آدمی پیدا کند و وارد شود.
برعکس اگر گرفتار بیبرنامگی شد و بیکار ماند و همیشه مشغولیت تصوراتش شد و از درون شدیدا گرفتار خیالات شد و مغزش سوت کشید؛ چنین انسانی بالأخره افسرده میشود و این بیماری هر روز مثل زخم تازه، تازهتر میشود و تازه باقی میماند.
اینجاست که ناامیدی به شکل بیرحمانه و افراطی وارد عمل میشود و انسان را از اینکه در نبرد بیکاری شکست خورده و مغلوب شده است، ملامت میکند و از این دریچه در جان او نفوذ میکند و مثل موریانه کل اندام جسمی و روحی او را آهستهآهسته میخورد و در سراب خودش فرومیبرد.